گنجور

بخش ۲۸ - حکایت

خری باخری گفت در زیر بار
که آسودگی نیست در روزگار
به ما صاحب ار می دهدکاه وجو
ببین جان زما می ستاند گرو
گر ازخسته حالی به کندی رویم
زندمان همی تا به تندی رویم
چنین پشت ما ریش از بار اوست
اگر ما بمیریم از آزار اوست
مرا وتو را عاقبت می کشد
ز بس آب و هیزم به ما می کشد
جوابش بگفتا بروتا رویم
من وتو کی از رنج فارغ شویم
بباید همی رنج و زحمت کشید
خدا بهر این کارمان آفرید
کسی را چه قدرت به چون وچرا
بخواه از خدا سبزه زار چرا
بکن شکر کانسان نگردیده ایم
به بیرحمی آن سان نگردیده ایم
اگر پشت ریشیم از بار خلق
نداریم دستی به آزار خلق
نداریم خوف از سؤال وجواب
نداریم پروای روز حساب
یکی را خوش آید ز صوت هزار
یکی را سرو آرد بانگ سار
نه از آن خوش اید مرا نه از این
که دارم دلی زار و اندوهگین
مرا ناله نی خوش آید به گوش
که یکباره از سر برد عقل وهوش
حکایت ز یاران همدم کند
مرا بی خبر از دوعالم کند

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خری باخری گفت در زیر بار
که آسودگی نیست در روزگار
هوش مصنوعی: خر در زیر بار سنگین به دیگری می‌گوید که در زندگی آسایش و راحتی وجود ندارد و همواره در تلاش و زحمت هستیم.
به ما صاحب ار می دهدکاه وجو
ببین جان زما می ستاند گرو
هوش مصنوعی: عشق و محبت به ما چیزی می‌دهد که ارزش دیدن دارد، در عین حال جان ما را به آرامی می‌گیرد.
گر ازخسته حالی به کندی رویم
زندمان همی تا به تندی رویم
هوش مصنوعی: اگر از حالت خستگی و کسالت به آرامی حرکت کنم، زندگی‌ام هم به همین کندی خواهد گذشت؛ اما اگر با شتاب و انگیزه پیش بروم، زندگی‌ام هم پرشتاب خواهد بود.
چنین پشت ما ریش از بار اوست
اگر ما بمیریم از آزار اوست
هوش مصنوعی: زندگی ما تحت تاثیر مشکلات و سختی‌هایی است که به دوش می‌کشیم. اگر ما از این دنیا برویم، به خاطر زحمات و رنج‌هایی است که در نتیجه این مشکلات متحمل شده‌ایم.
مرا وتو را عاقبت می کشد
ز بس آب و هیزم به ما می کشد
هوش مصنوعی: در نهایت، ما را می‌کشد، چون به اندازه کافی انرژی و سوخت در وجود ما وجود دارد.
جوابش بگفتا بروتا رویم
من وتو کی از رنج فارغ شویم
هوش مصنوعی: او به او گفت: برو، زیرا من و تو هیچ‌وقت از این رنج و زحمت رهایی نخواهیم یافت.
بباید همی رنج و زحمت کشید
خدا بهر این کارمان آفرید
هوش مصنوعی: انسان باید در زندگی تلاش و زحمت بکشد، زیرا خداوند او را برای این منظور خلق کرده است.
کسی را چه قدرت به چون وچرا
بخواه از خدا سبزه زار چرا
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند از خدا بپرسد که چرا زمین را سبز کرده یا چرا طبیعت به این شکل است.
بکن شکر کانسان نگردیده ایم
به بیرحمی آن سان نگردیده ایم
هوش مصنوعی: باید از این که انسان شده‌ایم و به بی‌رحمی نیفتاده‌ایم، شکرگذاری کنیم.
اگر پشت ریشیم از بار خلق
نداریم دستی به آزار خلق
هوش مصنوعی: اگر از دست مردم در رنج هستیم، به خاطر ریش مان نمی‌توانیم به کسی آسیب بزنیم.
نداریم خوف از سؤال وجواب
نداریم پروای روز حساب
هوش مصنوعی: ما از پرسش و پاسخ در روز قیامت نگران نیستیم و ترسی نداریم، زیرا برای ما اهمیتی ندارد.
یکی را خوش آید ز صوت هزار
یکی را سرو آرد بانگ سار
هوش مصنوعی: برخی افراد از صدای خوش لذت می‌برند، در حالی که برخی دیگر از صدای پرندگان خوشحال می‌شوند.
نه از آن خوش اید مرا نه از این
که دارم دلی زار و اندوهگین
هوش مصنوعی: نه آن چیزهایی که دارم برایم خوشایند است، نه این احساس درد و اندوهی که در دل دارم.
مرا ناله نی خوش آید به گوش
که یکباره از سر برد عقل وهوش
هوش مصنوعی: صدای نی برایم دلنشین است، زیرا به یکباره عقل و هوش را از من می‌برد.
حکایت ز یاران همدم کند
مرا بی خبر از دوعالم کند
هوش مصنوعی: حکایت و داستان‌های دوستانم موجب می‌شود که از دنیا و مسائلم غافل شده و در دنیای دیگری غرق شوم.

حاشیه ها

1404/08/31 14:10
احمدرضا نظری چروده

یکی را خوش آید ز صوت هزار

یکی را سرو آرد بانگ سار

 

مصراع دوم بین ناقص است 

به گمان من باید چنین باشد

یکی را سرو آورد بانگ سار

یعنی یکی هم ازصدای آواز سار شادمان ومسرور می شود یا حظ می برد.

 گنجور لطفا به جای آرد=آورد ثبت شود.

سُرو با وجد وحال وشادمانی باشد مثل سرود ونغمه