گنجور

بخش ۶ - مژده زاغ به بلبل از آمدن گل

چوگل خیمه زن گشت در صحن باغ
بر بلبل آمد پی مژده زاغ
بگفتمش بده مژده گل آمده
گه عشرت وعیش ومل آمده
نگفتم چنین بی قراری مکن
نگفتم شب و روز زاری مکن
نگفتم شود بدر روزی هلال
نگفتم پس از هجر باشد وصال
نگفتم که درد تو درمان شود
نگفتم که گل زیب بستان شود
نگفتم شب هجر گردد سحر
مکش آه و افغان چنین از جگر
نگفتم که با غم بسوز و بساز
که گردد به رویت در عیش باز
کنون دیدی آمد گل اندر چمن
کن اینک برون از دل وجان محن
بیا در چمن در بر گل نشین
بیا دلبر نازنین را ببین
بر گل نشین و به عشرت بکوش
ز جام طرب باده عیش نوش
خوش آن دم که یاری به یاری رسد
به مقصود امیدواری رسد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چوگل خیمه زن گشت در صحن باغ
بر بلبل آمد پی مژده زاغ
هوش مصنوعی: وقتی گل خیمه‌زن در میان باغ ظاهر شد، بلبل آمد تا مژده‌ای را از زاغ بیاورد.
بگفتمش بده مژده گل آمده
گه عشرت وعیش ومل آمده
هوش مصنوعی: به او گفتم که خبر خوشی بیاور، زیرا گل آمده و زمان شادی و خوشگذرانی فرا رسیده است.
نگفتم چنین بی قراری مکن
نگفتم شب و روز زاری مکن
هوش مصنوعی: من به تو نگفته‌ام که این‌قدر بی‌قرار نباشی و شب و روز ناله و زاری نکنی.
نگفتم شود بدر روزی هلال
نگفتم پس از هجر باشد وصال
هوش مصنوعی: من نگفتم که روزی قمر کامل خواهد شد و نگفتم که بعد از دوری، به آشتی خواهیم رسید.
نگفتم که درد تو درمان شود
نگفتم که گل زیب بستان شود
هوش مصنوعی: من ادعا نکردم که درد تو بهبود پیدا می‌کند و نگفتم که زیبایی گل‌ها در باغ به تو برمی‌گردد.
نگفتم شب هجر گردد سحر
مکش آه و افغان چنین از جگر
هوش مصنوعی: نگفتم شب جدایی به پایان می‌رسد، پس بی‌خود آه و ناله نکنید و این درد را از دل بیرون نرانید.
نگفتم که با غم بسوز و بساز
که گردد به رویت در عیش باز
هوش مصنوعی: نگفتم که با غم و ناراحتی زندگی کنی، چون این باعث می‌شود که روزی دوباره به شادی و خوشی برگردی.
کنون دیدی آمد گل اندر چمن
کن اینک برون از دل وجان محن
هوش مصنوعی: الان دیدی که گل در باغ آمد، پس حالا از دل و جان این دردها را کنار بگذار.
بیا در چمن در بر گل نشین
بیا دلبر نازنین را ببین
هوش مصنوعی: بیایید در میان گل‌ها بنشینیم و زیبایی محبوب دل‌نوازمان را تماشا کنیم.
بر گل نشین و به عشرت بکوش
ز جام طرب باده عیش نوش
هوش مصنوعی: بر روی گل‌ها بنشین و از زندگی لذت ببر، از جام شادمانی بنوش و از شادی و خوشی بهره‌مند شو.
خوش آن دم که یاری به یاری رسد
به مقصود امیدواری رسد
هوش مصنوعی: زمانی خوشحال‌کننده است که دوستی به کمک دوستی دیگر بیاید و به موفقیت و آرزوهایش دست یابد.