گنجور

شمارهٔ ۴۷۸

نه مایلی به چه رنجش که یار ما باشی
چرا به زخم دل ماهمی نمک پاشی
به دهر چون تونشددلبری بهعیاری
به شهر چونتوندیدم بتی به قلاشی
شبان هجر مرا کرده ای به غم همدم
توخود نشسته به می خوردنی وعیاشی
زچشم مست تو می خوردن توفاش بود
تو را گمان همه خلقند غافل وناشی
تفاوتی نگذاری میان دشمن ودوست
هزار فرق زفیروزه است تاکاشی
خیال رویتو خوش نقش بسته در دل ما
به منزل تو نکوکرده ایم نقاشی
بلندتر شود از هر شهی مرا اقبال
به کوی خویش گماری گرم به فراشی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نه مایلی به چه رنجش که یار ما باشی
چرا به زخم دل ماهمی نمک پاشی
هوش مصنوعی: چرا نمی‌خواهی به خاطر دل ما رنجش به وجود بیاوری؟ چرا زخم دل ما را بیشتر می‌کنی؟
به دهر چون تونشددلبری بهعیاری
به شهر چونتوندیدم بتی به قلاشی
هوش مصنوعی: زمانی که در دنیا محبوبی زیبا و زیرک ظاهر می‌شود، در شهری که به ناگهان معجزه‌ای را می‌بینم، به یاد آن بتی می‌افتم که جذابیتش مرا مجذوب خود می‌کند.
شبان هجر مرا کرده ای به غم همدم
توخود نشسته به می خوردنی وعیاشی
هوش مصنوعی: شبانی که به خاطر دوری و جدایی از تو در غم به سر می‌برم، خودت در حال نوشیدن شراب و لذت بردن از زندگی هستی.
زچشم مست تو می خوردن توفاش بود
تو را گمان همه خلقند غافل وناشی
هوش مصنوعی: از چشمان زیبا و مست تو، اینکه چقدر توفان به پا می‌کند، آشکار است. همه‌ی مردم نسبت به این موضوع بی‌خبر و ناآگاه‌اند.
تفاوتی نگذاری میان دشمن ودوست
هزار فرق زفیروزه است تاکاشی
هوش مصنوعی: بین دشمن و دوست هیچ تفاوتی قائل نشوید، زیرا فرق‌ها بسیار زیاد است و مانند تفاوتی که بین فیروزه و چیزهای دیگر وجود دارد، می‌تواند فاحش باشد.
خیال رویتو خوش نقش بسته در دل ما
به منزل تو نکوکرده ایم نقاشی
هوش مصنوعی: تصویر زیبای چهره‌ات در دل ما نقش بسته است و ما به خاطر تو، هنر خود را به خوبی به نمایش گذاشته‌ایم.
بلندتر شود از هر شهی مرا اقبال
به کوی خویش گماری گرم به فراشی
هوش مصنوعی: شانس من به قدری زیاد است که از هر پادشاهی برتر می‌شود و به طور گرم و صمیمی در کوی خودم استقرار می‌یابم.