گنجور

شمارهٔ ۴۰

دلم به زلف خم اندر خم تو در بنداست
چو پای بند به بند تو است خرسنداست
ز چشم مست تو افتاده فتنه در عالم
گناه زلف تو را نیست از چه در بنداست
مگر تو شانه زدی زلف مشک افشان را
که هر کجا نگرم مشک چین پراکند است
هزار درد مرا در دل است وچاره آن
از آن دو لعل شکر بار یک شکرخند است
نه چون لب تویکی لعل در بدخشان است
نه چون رخ تو یکی روی درسمرقند است
ز چشم زخم حسودان مدار باک به دل
بر آتش رخت از خال چونکه اسپنداست
علاج ضعف دلماست شکرین لب تو
طبیب گوید اگر چاره ای است گلقنداست
گرم تونیش خورانی به خاصیت نوش است
ورم تو زهر چشانی به چاشنی قند است
اگر که رشته عمرم چومهر خود گسلی
به ماه روی تو بازم خیال پیوند است
به سینه بار غمت را کشد بلند اقبال
چو برگ کاهی اگر چه چو کوه الونداست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم به زلف خم اندر خم تو در بنداست
چو پای بند به بند تو است خرسنداست
هوش مصنوعی: دل من به زلف تو که پیچیده و در هم است، گرفتار شده است؛ مثل اینکه پای بند، به بند تو خوشحال و راضی است.
ز چشم مست تو افتاده فتنه در عالم
گناه زلف تو را نیست از چه در بنداست
هوش مصنوعی: فتنه‌ای از چشمان زیبای تو در جهان ایجاد شده، و زیبایی گیسوان تو به گونه‌ای است که معلوم نیست چه چیزی آن را به هم بسته و محدود کرده است.
مگر تو شانه زدی زلف مشک افشان را
که هر کجا نگرم مشک چین پراکند است
هوش مصنوعی: آیا تو با شانه زدن به موهای خوشبوی خود، عطر و زیبایی‌ات را در همه جا پخش کرده‌ای که هر جا می‌نگرم، زیبایی‌ات را می‌بینم؟
هزار درد مرا در دل است وچاره آن
از آن دو لعل شکر بار یک شکرخند است
هوش مصنوعی: هزاران درد و رنج در دل دارم و راه درمان آن فقط یک لبخند از آن دو دندان شیرین است.
نه چون لب تویکی لعل در بدخشان است
نه چون رخ تو یکی روی درسمرقند است
هوش مصنوعی: نه مانند لب‌های تو، لعل زیبا و درخشان در بدخشان وجود دارد و نه مانند چهره‌ات، روی زیبای دیگری در سمرقند پیدا می‌شود.
ز چشم زخم حسودان مدار باک به دل
بر آتش رخت از خال چونکه اسپنداست
هوش مصنوعی: به چشم حسودان اهمیت نده و نترس، چون دل تو با آتش خال خود همچون اسپند که خاصیتش دفع کردن است، محافظت می‌شود.
علاج ضعف دلماست شکرین لب تو
طبیب گوید اگر چاره ای است گلقنداست
هوش مصنوعی: داروی ضعف دل من لب‌های شیرین تو هستند. پزشک می‌گوید اگر راه حلی وجود دارد، آن گلقند است.
گرم تونیش خورانی به خاصیت نوش است
ورم تو زهر چشانی به چاشنی قند است
هوش مصنوعی: اگر تو می‌خواهی دیگران را با ویژگی‌های خوب و دلنشینی که داری تحت تأثیر قرار دهی، مانند یک نوشیدنی خوشمزه و مفید هستی. اما اگر تو به دیگران زهر و تلخی بدهی، در واقع همان تلخی را با کمی شیرینی و تملق می‌پوشانی.
اگر که رشته عمرم چومهر خود گسلی
به ماه روی تو بازم خیال پیوند است
هوش مصنوعی: اگر عمرم را به اندازه و زیبایی ماه روی تو قطع کنی، باز هم در ذهنم ادامه پیوند و ارتباط با تو وجود دارد.
به سینه بار غمت را کشد بلند اقبال
چو برگ کاهی اگر چه چو کوه الونداست
هوش مصنوعی: در زندگی، گاهی اوقات آدمی با بار سنگین غم و دشواری‌ها روبه‌رو می‌شود، اما شانس و اقبال او می‌تواند مانند یک برگ سبک باشد که این بار را بر دوش می‌کشد. با وجود اینکه غم می‌تواند به اندازه‌ی کوهی بزرگ و سنگین باشد، اما اقبال او می‌تواند به آرامی این بار را تحمل کند.