هوش مصنوعی: آغاز و پایان کار چه بد و تلخ باشد، نتیجه‌ی کار در صبح چگونه خواهد بود و اثر آن در شام چه خواهد شد؟

هوش مصنوعی: من از ابتدا نمی‌دانستم به کجا می‌روم و در پایان به کجا خواهم رسید، در نتیجه از زندگی من که ناشناخته‌ام، چه نتیجه‌ای به دست خواهد آمد؟

هوش مصنوعی: برای جان دادن و ناله کردن در این دنیا، چه کار دیگری از مرغی که در قفس و دام گرفته شده، برمی‌آید؟

هوش مصنوعی: ای ساقی، برخیز و باده‌ای خوش‌رنگ و معطر به ما بده، زیرا جز نوشیدن این می خوش رنگ، راه دیگری برای فرار از غم‌ها وجود ندارد.

هوش مصنوعی: به می توصیل بزن و لذت ببر، چون هیچ‌کس نمی‌داند که هدف از گذر زمان چه خواهد بود.

هوش مصنوعی: وقتی که معشوق هیچ کاری از پیش نمی‌برد، عاشق هم که ناتوان است، جز اصرار و پافشاری چه چیزی می‌تواند بکند؟

هوش مصنوعی: شراب را به پیش بیاور و از رنج و اندوه دوری کن، که هیچ‌کس نمی‌داند پس از این لحظه، حال زهره و بهرام چگونه خواهد بود.

هوش مصنوعی: شراب بنوش و توجهی به نصایح زاهدان نداشته باش، چون هر فرد عامی به دنبال خواسته‌های خود است و نمی‌تواند برای تو تعیین کند چه باید بکنی.

هوش مصنوعی: من از خوشبختی عشق، به کسی که دارای سرنوشتی خوب است، فکر می‌کنم و می‌دانم که غیر از او چه تقدیری در زندگی‌ام خواهد بود و در آینده چطور خواهد گذشت.