شمارهٔ ۲۱۸
شب شد وشمس منزوی گردید
شبروان وقت شبروی گردید
ای خوش آن چاکری که ازخدمت
مورد لطف خسروی گردید
روخیانت مکن که می ترسم
رانده در گهش شوی گردید
ای ذلیل آنکه اندر این عالم
عزتش مال دنیوی گردید
ای علیل آن کسی که ازدل وجان
دور از اعجاز عیسوی گردید
خوشدل آن مقبلی کز این صورت
رفت بیرون ومعنوی گردید
ژنده پوشی که رفت وباز آمد
از کجا او بدین نوی گردید
گفتم این خار را ز ریشه کنم
من ضعیف اوهمی قوی گردید
گوبه دهقان که هر چه کاشته ای
موقع آن که بدروی گردید
بس که آشفته ام مپرس ازمن
که چه این شعر را روی گردید
مگذر ازگفته بلند اقبال
گز غزل یاکه مثنوی گردید
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب شد وشمس منزوی گردید
شبروان وقت شبروی گردید
هوش مصنوعی: شب فرا رسید و شمس از دید مردم دور شد، در حالی که در شب، کسانی که به شبروانی مشهورند، به درون میروند.
ای خوش آن چاکری که ازخدمت
مورد لطف خسروی گردید
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در خدمت آقا و سرور خود مورد محبت و محبت قرار گیرد.
روخیانت مکن که می ترسم
رانده در گهش شوی گردید
هوش مصنوعی: به تو خیانت نکن زیرا میترسم که در نتیجه، دچار عذاب و سختی شوی.
ای ذلیل آنکه اندر این عالم
عزتش مال دنیوی گردید
هوش مصنوعی: ای خوار و ذلیل، تو که در این دنیا به خاطر مال و ثروت دنیوی به عزت و بزرگی رسیدهای.
ای علیل آن کسی که ازدل وجان
دور از اعجاز عیسوی گردید
هوش مصنوعی: ای بیمار، کسی که از دل و جان دور از معجزههای عیسی شده است.
خوشدل آن مقبلی کز این صورت
رفت بیرون ومعنوی گردید
هوش مصنوعی: خوشحال و خوشبخت کسی است که از ظاهر و شکل و شمایل دنیوی فراتر رفته و به معنای عمیقتری دست پیدا کرده است.
ژنده پوشی که رفت وباز آمد
از کجا او بدین نوی گردید
هوش مصنوعی: فردی که لباس پاره و پوشیده بود و زمانی غیبت داشت، حالا چگونه به این شکلی نو و مرتب تبدیل شده است؟
گفتم این خار را ز ریشه کنم
من ضعیف اوهمی قوی گردید
هوش مصنوعی: گفتم که این خار را از ریشه میکنم، اما خودم با ضعف نتوانستم و این خار به خاطر آن ضعف من، قویتر شد.
گوبه دهقان که هر چه کاشته ای
موقع آن که بدروی گردید
هوش مصنوعی: دهقان هرچه در مزرعه کاشته است، در زمان مناسب برداشت میشود.
بس که آشفته ام مپرس ازمن
که چه این شعر را روی گردید
هوش مصنوعی: من به قدری درهم و برهم و پریشان حالم که نیازی نیست از من بپرسی که چه بر من گذشته است.
مگذر ازگفته بلند اقبال
گز غزل یاکه مثنوی گردید
هوش مصنوعی: به آنچه که در زندگی برایت پیش آمده و موفقیتهایت است، اهمیت نده و به یاد نیاور. تنها به شعر و ادبیات بپرداز که تو را به اوج میرساند.