غزل شمارهٔ ۵۸۶
خامشی در پرده سامان تکلمکرده است
از غبار سرمه آوازی توهم کرده است
بیتوگر چندی درین محفل به عبرت زندهایم
بر بنای ما چو شمع آتش ترحمکرده است
تا خموشی داشتیم آفاق بیتشویش بود
موج این بحر از زبان ما تلاطمکرده است
از عدم ناجسته شوخیهای هستی میکنیم
صبح ما هم در نقاب شب تبسمکرده است
معبد حرص آستان سجدهٔ بیعزتیست
عالمی اینجا به آب رو تیممکرده است
هیچکس مغرور استعداد جمعیت مباد
قطره راگوهر شدن بیرون قلزمکرده است
خامطبعان ز فشار رنج دهر آزادهاند
پختگی انگور را زندانی خمکرده است
غیبت ظالمگزندشکم میندیش از حضور
نیش عقرب نردبانها حاصلاز دمکرده است
سحرکاریهای چرخ از اختلاط بینسق
خستگی اطوار مردم راسریشم کرده است
آن تپشکز زخم حسرتهای روزی داشتیم
گرد ما را چون سحرانبارگندمکرده است
اینگلستان، غنچهها بسیار دارد، بوکنید
در همینجا بیدل ما هم دلیگمکرده است
غزل شمارهٔ ۵۸۵: چشمواکن حسن نیرنگ قدم بیپرده استغزل شمارهٔ ۵۸۷: پیریام پیغامی از رمز سجود آورده است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خامشی در پرده سامان تکلمکرده است
از غبار سرمه آوازی توهم کرده است
هوش مصنوعی: سکوت در پس نقاب به خوبی سخن میگوید و از غبار سرمه، صدایی خیالی به وجود آورده است.
بیتوگر چندی درین محفل به عبرت زندهایم
بر بنای ما چو شمع آتش ترحمکرده است
هوش مصنوعی: بیتو اگر مدتی در این جمع زندهایم، باید گفت که مانند شمعی هستیم که با آتش سوزانده شده و ناپایدار است.
تا خموشی داشتیم آفاق بیتشویش بود
موج این بحر از زبان ما تلاطمکرده است
هوش مصنوعی: تا زمانی که سکوت میکردیم، جهان آرام و بدون دغدغه بود، اما حالا که حرف میزنیم، مثل امواج دریا، همه جا را تحتتأثیر قرار دادهایم.
از عدم ناجسته شوخیهای هستی میکنیم
صبح ما هم در نقاب شب تبسمکرده است
هوش مصنوعی: از نبود و عدم، بازیهای زندگی را شروع میکنیم و صبح ما هم در سایه شب لبخند بر چهره دارد.
معبد حرص آستان سجدهٔ بیعزتیست
عالمی اینجا به آب رو تیممکرده است
هوش مصنوعی: در این دنیا، عشق و حرص به مال و مقام، باعث میشود که انسانها به شکلی خفتبار سجده کنند و خود را به زحمت بیندازند. به نوعی، انسانها به جای آب و وضو، برای پاکی و طهارت از آب کثیف استفاده میکنند و این نشاندهندهی ناپاکی و ضعف روحی آنهاست.
هیچکس مغرور استعداد جمعیت مباد
قطره راگوهر شدن بیرون قلزمکرده است
هوش مصنوعی: هیچکس نباید بهزیبایی و قابلیتهای جمعیت فخر بفروشد، چرا که هیچکس نمیتواند از یک قطره، دریا شود یا از آن به جواهر بدل گردد.
خامطبعان ز فشار رنج دهر آزادهاند
پختگی انگور را زندانی خمکرده است
هوش مصنوعی: سادهدلان از فشار و سختیهای زندگی رنج میبرند، در حالی که انگورهای نارس در داخل ظرف بسته شده و از پختگی و بلوغ باز ماندهاند.
غیبت ظالمگزندشکم میندیش از حضور
نیش عقرب نردبانها حاصلاز دمکرده است
هوش مصنوعی: غیبت کردن دیگران، به ویژه در مورد ظالمها، میتواند آسیبهایی به همراه داشته باشد. نباید از خطراتی که در کمین هست، غافل شد، زیرا مانند نیش عقرب، همیشه در کمیناند. همچنین، موفقیتها و دستاوردها به طور ناخواسته ممکن است از رفتارهای ناپسند یا غیرمناسب ناشی شوند.
سحرکاریهای چرخ از اختلاط بینسق
خستگی اطوار مردم راسریشم کرده است
هوش مصنوعی: کارهای شگفتانگیز زمان در نتیجهی بینظمی و خستگی مردمی که در جریان زندگی هستند، باعث شده است که آنها سردرگم و گیج شوند.
آن تپشکز زخم حسرتهای روزی داشتیم
گرد ما را چون سحرانبارگندمکرده است
هوش مصنوعی: تپش و احساس درد ناشی از حسرتهایی که در روزهای گذشته داشتیم، به ما همچون صبحی که با غبار گندم پر شده است، احاطه کرده است.
اینگلستان، غنچهها بسیار دارد، بوکنید
در همینجا بیدل ما هم دلیگمکرده است
هوش مصنوعی: این باغ پر از گل و غنچههای زیباست، شما میتوانید در همینجا بوی خوش آن را استشمام کنید؛ در اینجا بیدل ما نیز دلی پریشان دارد.
حاشیه ها
1394/10/11 12:01
زهیر
سلام. در بیت هفتم به نظرم به جای "ز" باید "از" باشد تا وزن رعایت شود.
خامطبعان از فشار رنج دهر آزادهاند
پختگی انگور را زندانی خم کرده است