گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۵

خواجه ممکن نیست ضبط عمر و حفظ مال‌ها
جادهٔ بسیار دارد آب در غربال‌ها
گر همین کوس و دهل باشد کمال کر و فر
غیر رسوایی چه دارد دعوی اقبال‌ها
سادگی مفت نشاط انگار کاینجا حسن هم
جامه نیلی می‌کند از دست خط و خال‌ها
پیچ و تاب خشک دارد در کمین ما و منت
بر صریر خامه تاری بسته گیر از نال‌ها
کوشش افلاک از موی سپیدت روشن است
تاب ده نومیدی از ریشیدن این زال‌ها
شعلهٔ هستی مآلش گر همین خاکسترست
رفته می‌پندار پیش از کاروان دنبال‌ها
زیر چرخ آثار کلفت ناکجا خواهی شمرد
شیشهٔ ساعت پر است ز گرد ماه و سال‌ها
شکوه‌ات از هرکه باشد به که در دل خون شود
شرم کن زان لب که گردد محضر تبخال‌ها
عرض دین حق مبر در پیش مغروران جاه
سعی مهدی برنمی‌آید به این دجال‌ها
خلق را ذوق تعلق توأم طاووس کرد
رنگ هم افتاد پروازش به قید بال‌ها
می‌فروشد هرکسی ما را به نرخ عبرتی
جنس ما عمری‌ست فریادی‌ست از دلال‌ها
حیرت آیینه‌ام بیدل تماشا کردنی‌ست
ناز صیقل دارم از پامالی تمثال‌ها

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خواجه ممکن نیست ضبط عمر و حفظ مال‌ها
جادهٔ بسیار دارد آب در غربال‌ها
هوش مصنوعی: زندگی و مالکیت‌ اموال قابل نگهداری نیستند و راه‌های زیادی برای از دست دادن آن‌ها وجود دارد، مانند ریختن آب از غربال که نشانه از بی‌فایده بودن تلاش برای حفظ چیزهایی است که در نهایت از دست خواهند رفت.
گر همین کوس و دهل باشد کمال کر و فر
غیر رسوایی چه دارد دعوی اقبال‌ها
هوش مصنوعی: اگر تنها صدای کوس و دهل باشد و هیچ چیز دیگری وجود نداشته باشد، در این صورت دیگر چه فایده‌ای از ادعای شانس و fortune وجود دارد، جز اینکه به رسوایی منجر شود؟
سادگی مفت نشاط انگار کاینجا حسن هم
جامه نیلی می‌کند از دست خط و خال‌ها
هوش مصنوعی: سادگی به طور رایگان شادی می‌آورد، انگار در اینجا زیبایی با نشانه‌هایی چون خط و خال‌هایش، لباس آبی به تن می‌کند.
پیچ و تاب خشک دارد در کمین ما و منت
بر صریر خامه تاری بسته گیر از نال‌ها
هوش مصنوعی: پیچ و تاب خشک در انتظار ماست و منتظر است تا از صداهای ناله‌مان بهره‌برداری کند، همچون تارهایی که بر کاغذ نوشته شده‌اند.
کوشش افلاک از موی سپیدت روشن است
تاب ده نومیدی از ریشیدن این زال‌ها
هوش مصنوعی: تلاش و کوشش جهان به خاطر موهای سپید تو نمایان است تا امید را از اندوه این سالخوردگان دور کند.
شعلهٔ هستی مآلش گر همین خاکسترست
رفته می‌پندار پیش از کاروان دنبال‌ها
هوش مصنوعی: اگر در پایان زندگی انسان تنها به خاکستر تبدیل شود، پس نباید بیشتر از آن که هستیم به دنبال آرزوها و یا آینده‌ای نامشخص باشیم. بهتر است پیش از این که به مقصد نهایی برسیم، حقیقت‌های زندگی را درک کنیم و به خودمان بیاندیشیم.
زیر چرخ آثار کلفت ناکجا خواهی شمرد
شیشهٔ ساعت پر است ز گرد ماه و سال‌ها
هوش مصنوعی: زمان به طور مداوم در حال گذر است و ما در زیر تأثیرات آن قرار داریم. به مانند شیشه ساعت که پر از گرد و غبار سال‌هاست، نشانه‌هایی از گذشت زمان در زندگی ما وجود دارد که ممکن است نادیده گرفته شوند.
شکوه‌ات از هرکه باشد به که در دل خون شود
شرم کن زان لب که گردد محضر تبخال‌ها
هوش مصنوعی: از کسی که از او ناراحتی و شکایت داری، بهتر است که در دل خود، حسرت و ناراحتی را حس کنی. به لب‌های خود فکر کن که ممکن است در اثر این احساسات، دچار زخم و خجالت شوند.
عرض دین حق مبر در پیش مغروران جاه
سعی مهدی برنمی‌آید به این دجال‌ها
هوش مصنوعی: سعی نکن که حقایق دین را در برابر افراد مغرور و خودخواه بیان کنی، زیرا تلاش مهدی در مقابل این افراد فریبکار بی‌فایده است.
خلق را ذوق تعلق توأم طاووس کرد
رنگ هم افتاد پروازش به قید بال‌ها
هوش مصنوعی: خلقت به زیبایی‌ها و جذابیت‌های تو دل بسته است، درست مانند طاووسی که به خاطر رنگ و زیبایی پرهایش پرواز می‌کند، اما در عین حال به محدودیت‌های خود نیز وابسته است.
می‌فروشد هرکسی ما را به نرخ عبرتی
جنس ما عمری‌ست فریادی‌ست از دلال‌ها
هوش مصنوعی: هر کسی ما را به عنوان یک درس عبرت به فروش می‌گذارد و قیمت ما در زندگی، فریادی است که مدت‌هاست از دلالان می‌شنویم.
حیرت آیینه‌ام بیدل تماشا کردنی‌ست
ناز صیقل دارم از پامالی تمثال‌ها
هوش مصنوعی: آیینه‌ام در حیرت است و این حیرت فقط برای تماشا کردن نیست. من با ناز و لطافت خاصی خود را صیقل می‌زنم و زیبایی‌ها را از آثار گذشته پاک کرده‌ام.

حاشیه ها

1393/03/24 03:05
سین

سلام
بیت 7:
از گزد ماه و سالها

1393/03/24 03:05
سین

از گرد ماه و سالها