غزل شمارهٔ ۲۹۳
جنون آنجا که میگردد دلیل وحشت دلها
به فریاد سپند از خود برون جستهست محفلها
به امید کدامین نغمه مینالی درین محفل
تپیدن داشت آهنگی که خون کردند بسملها
تلاش مقصدت برد از نظر سامان جمعیت
به کشتی چون عنان دادی رم آهوست ساحلها
درین محنتسرا گر بستر راحت هوس داری
نمالی سینه بر گردی که گیرد دامن دلها
به اصلاح فساد جسم سامان ریاضت کن
نم لغزش به خشکی میتوان برداشت از گلها
ز بیرنگی سبکروح آمدیم اما درین منزل
گرانی کرد دل چندان که بربستیم محملها
چو اشک از کلفت پندار هستی در گره بودم
چکیدم ناگه از چشم خود و حل گشت مشکلها
ز زخم بیامان احتیاج آگه نهای ورنه
به چندین خوندیت میخواهد آبروی سایلها
تو راحت بسمل و غافل که در وحشتگه امکان
چو شمع از جاده میجوشد پر پرواز منزلها
نوای هستی از ساز عدم بیرون نمیجوشد
گریبان محیط است آنکه میگویند ساحلها
خمار کامل از خمیازه ساغر میکشد بیدل
هجوم حسرت آغوش مجنون ریخت محملها
غزل شمارهٔ ۲۹۲: بیدماغی با نشاط از بس که دارد جنگهاغزل شمارهٔ ۲۹۴: ز برق این تحیر آب شد آیینهٔ دلها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جنون آنجا که میگردد دلیل وحشت دلها
به فریاد سپند از خود برون جستهست محفلها
هوش مصنوعی: جنون به محلی اشاره دارد که مردم از ترس در دلهایشان به فریاد میزنند و احساس خود را به بیرون میریزند. فضای آنجا، محفلهایی است که پر از اضطراب و هیجان است.
به امید کدامین نغمه مینالی درین محفل
تپیدن داشت آهنگی که خون کردند بسملها
هوش مصنوعی: در این محفل، به چه امیدی ناله میکنی؟ آیا آهنگی که دلها را به درد آورد و جانها را ز خون پر کند، در انتظار توست؟
تلاش مقصدت برد از نظر سامان جمعیت
به کشتی چون عنان دادی رم آهوست ساحلها
هوش مصنوعی: تلاش کن که هدفت را فراموش نکنی، زیرا وقتی به دیگران اهمیت میدهی، همانند کشتیای میشوی که در حال حرکت، کنترل خود را از دست داده است و به سمتی میرود که شاید اصلاً مطلوب نباشد.
درین محنتسرا گر بستر راحت هوس داری
نمالی سینه بر گردی که گیرد دامن دلها
هوش مصنوعی: در این دنیای پر از درد و رنج، اگر به دنبال آرامش هستی، نباید به اینجا بیایی و در دل دیگران زخم بزنید.
به اصلاح فساد جسم سامان ریاضت کن
نم لغزش به خشکی میتوان برداشت از گلها
هوش مصنوعی: برای اصلاح و بهبود جسم خود، باید تلاش و سختکوشی کنید. با تمرین و انضباط، میتوانید از ناپایداریها و لغزشها دوری کنید و به ثبات دست یابید، مانند این که میتوان از گلها بر روی خشکی حرکت کرد.
ز بیرنگی سبکروح آمدیم اما درین منزل
گرانی کرد دل چندان که بربستیم محملها
هوش مصنوعی: ما از دلمشغولیهای بیهدفی و بیرنگی و به سبکروحی وارد این دنیا شدیم، اما حالا آنقدر دلمشغولیهای سنگین و سختی بر ما فشار آورده که در این مسیر بارها و بارها مجبور به توقف و تجدید نظر شدهایم.
چو اشک از کلفت پندار هستی در گره بودم
چکیدم ناگه از چشم خود و حل گشت مشکلها
هوش مصنوعی: به مانند اشکی که از غصه بر دل سنگین میافتد، در فکر و ذهنم چنان در گره و پیچیدگی بودم که ناگهان از چشمانم ریخت و مشکلاتم یکی پس از دیگری حل شد.
ز زخم بیامان احتیاج آگه نهای ورنه
به چندین خوندیت میخواهد آبروی سایلها
هوش مصنوعی: اگر از زخم و درد نیاز آگاه نباشی، نمیدانی که برای حفظ آبرو، چه مقدار خون ریخته شده است.
تو راحت بسمل و غافل که در وحشتگه امکان
چو شمع از جاده میجوشد پر پرواز منزلها
هوش مصنوعی: تو به سادگی جان میبازی و غافل از این هستی که در این لحظه خطرناک، مانند شمعی که در جاده ذوب میشود، پر از آرزوهای پرواز و سفر به خانهها هستی.
نوای هستی از ساز عدم بیرون نمیجوشد
گریبان محیط است آنکه میگویند ساحلها
هوش مصنوعی: صوت و لحن وجود از خلاء و عدم به وجود نمیآید، بلکه محیطی که به آن اشاره میشود، همان گریبان پذیرای دامنهها و ساحلهاست.
خمار کامل از خمیازه ساغر میکشد بیدل
هجوم حسرت آغوش مجنون ریخت محملها
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به حالتی از اشتیاق و حسرت اشاره میکند که شخصی، تحت تأثیر نوشیدنیای که در دست دارد، دچار خمار و بیتابی میشود. این حالتی عاطفی و احساسی را با تصاویری از عشق و محبت به تصویر میکشد، جایی که احساسات عمیق و شور و شوق به خوبی نمایان است. در نهایت، این متن بیانگر طغیانی از احساسات و آرزوهاست که به شکل زیبا و حماسی در قالب تصویرهایی از معشوق و عشق بیان شده است.
حاشیه ها
1393/03/24 03:05
سین
سلام
بیت6
دراین منزل