غزل شمارهٔ ۲۷۸۲
شرر کاغذی، آرایش دکان نکنی
صفحه آتش نزنی، فکر چراغان نکنی
عمل پوچ مکافات کمین میباشد
آتشی نیست اگر پنبه نمایان نکنی
ذوق دریاکشی از حوصلهٔ وهم برآ
تا ز خمیازهٔ امواج گریبان نکنی
هرکجا جنس هوس قابل سودا باشد
نیست نقد تو از آن کیسه که نقصان نکنی
ای سیهکار اگرگریه نباشد، عرقی
آه از آن داغ که ابر آیی و باران نکنی
سیل بنیاد تماشا مژه بر هم زدن است
خانهٔ آینه هشدار که ویران نکنی
دوستان یک قلم آغوش وداعند اینجا
تکیه چون اشک به جمعیت مژگان نکنی
چه خیال است که در انجمن حیرت حسن
گل کنی آینه و ناز به دامان نکنی
نفس اماره جز ایذای جهان نپسندد
تا نخواهی بدکس بر خودت احسان نکنی
حیف سعیت که به انداز زمینگیریها
پای خود را نفسی آبله دندان نکنی
چشم موری اگرت کنج قناعت بخشند
همچو بیدل هوس ملک سلیمان نکنی
غزل شمارهٔ ۲۷۸۱: زین گلستان نیستم محتاج دامن چیدنیغزل شمارهٔ ۲۷۸۳: در دلی اما به قصد اشکم افسون میکنی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شرر کاغذی، آرایش دکان نکنی
صفحه آتش نزنی، فکر چراغان نکنی
هوش مصنوعی: اگر کاغذی را بسوزانی، نباید دکان خود را زینت بدهی و اگر صفحهای را آتش بزنی، نباید به فکر چراغانی و زیبایی باشی.
عمل پوچ مکافات کمین میباشد
آتشی نیست اگر پنبه نمایان نکنی
هوش مصنوعی: کار بیفایده، مجازات در کمین دارد. آتش وجود ندارد اگر پنبه را نشان ندهی.
ذوق دریاکشی از حوصلهٔ وهم برآ
تا ز خمیازهٔ امواج گریبان نکنی
هوش مصنوعی: عشق به دریا و زیباییاش بیشتر از آن است که بخواهی در دنیای خیال باقی بمانی، زیرا در غیر این صورت ممکن است از خوابآلودگی و سکون امواج دریا دلسرد شوی.
هرکجا جنس هوس قابل سودا باشد
نیست نقد تو از آن کیسه که نقصان نکنی
هوش مصنوعی: هر جا که اشتیاق و آرزو برای خرید چیزی وجود داشته باشد، موجودی تو از آن کیسه نیست که با کمبود روبهرو نشوی.
ای سیهکار اگرگریه نباشد، عرقی
آه از آن داغ که ابر آیی و باران نکنی
هوش مصنوعی: ای سیهکار، اگر اشکی نریزی، حداقل عرقی از آن درد بر روی خودت بریز که در نتیجه، ابر نبارد و بارانی نبارد.
سیل بنیاد تماشا مژه بر هم زدن است
خانهٔ آینه هشدار که ویران نکنی
هوش مصنوعی: در اینجا به مخاطب هشدار داده میشود که هنگام تماشای زیباییها و جذابیتها باید مراقب باشد و توجهش را معطوف کند تا باعث خراب شدن یا آسیب دیدن زیباییها نشود. تماشایی که به آن اشاره شده، به صورت استعاری به حقایق زندگی یا زیباییهای خاصی اشاره دارد که ممکن است در یک لحظه به راحتی نادیده گرفته شوند.
دوستان یک قلم آغوش وداعند اینجا
تکیه چون اشک به جمعیت مژگان نکنی
هوش مصنوعی: دوستان در اینجا به اندازهی یک قلم، آغوشی برای وداع دارند. اگر به جمعیت نگاه کنی، مثل اشک، دیگر نمیتوانی به آنها تکیه کنی.
چه خیال است که در انجمن حیرت حسن
گل کنی آینه و ناز به دامان نکنی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که به زیبایی و جاذبه گل اشاره میکند و میگوید: چه تصوری است که در جمعی که همه به زیبایی و حیرت گل نگاه میکنند، تو فقط به آینه نگاه کنی و از زیبایی گل غافل شوی. این نشاندهندهی اهمیت توجه به زیباییهای واقعی زندگی است.
نفس اماره جز ایذای جهان نپسندد
تا نخواهی بدکس بر خودت احسان نکنی
هوش مصنوعی: نفس سرکش تنها با آزار دیگران راضی میشود و تا زمانی که بخواهی برای خودت و دیگران خوبی نخواهی کرد، آرام نخواهد گرفت.
حیف سعیت که به انداز زمینگیریها
پای خود را نفسی آبله دندان نکنی
هوش مصنوعی: نمیتوانی تمام تلاشهایت را به خاطر مشکلات و موانع کوچک هدر بدهی، زیرا این کار باعث آسیب دیدن خودت خواهد شد.
چشم موری اگرت کنج قناعت بخشند
همچو بیدل هوس ملک سلیمان نکنی
هوش مصنوعی: اگر چشمی داشته باشی که در قناعت و رضایت قرار گیرد، دیگر مانند بیدل (دلشکسته) آرزوی ملک سلیمان را نخواهی کرد.
حاشیه ها
1396/10/11 09:01
حسین
درود بر شما و سپاس بابت مدیریت چنین سایت ادبی و فاخری.
آیا در مصرع:
چشم نوری اگرت کنج قناعت بخشند
بجای واژه "کنج " از واژه "گنج " استفاده گردد، معنای زیباتری نخواهد داشت؟
سپاس دوباره از شما و آرزوی عمری درخشان
1396/10/11 09:01
حسین
"چشم موری اگرت گنج قناعت بخشند"
در پیام پیشین به اشتباه "نوری" نگاشته شد.
1399/02/21 18:04
سیل بنیاد تماشا مژه بر هم زدن است
خانهٔ آیینه هشدار که ویران نکنی
حضرت بیدل