گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۸

داغ‌گل‌کرد بهار از اثر لالهٔ ما
سرمه‌گردید صدای جرس نالهٔ ما
محوجولان هوس‌گشت سروبرگ نمو
داشت پرگار هوا شعلهٔ جوالهٔ ما
چند چون چشم بتان قافله‌سالاری ناز
اثر روز سیاه است به دنبالهٔ ما
با همه جهل‌گر از زاهد ومکرش پرسی
سامری نیست فسون قابل‌گوسالهٔ ما
عاقبت همچو چنار از اثر دست دعا
آتش آورد برون زهدکهن سالهٔ ما
بر سیه‌بختی خود ناز دو عالم داریم
سایه دارد مژه‌ات بر سر بنگالهٔ ما
همچو شمع از چمن آیینه ساغر زده‌ایم
گر رسد رنگ به پرواز شود هالهٔ ما
آب باید شدن از خجلت اظهار آخر
عرقی هست‌گره در نظر ژالهٔ ما
درنه بیضهٔ افلاک شکافی بیدل
تا به‌کام تپشی بال‌کشد نالهٔ ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

داغ‌گل‌کرد بهار از اثر لالهٔ ما
سرمه‌گردید صدای جرس نالهٔ ما
هوش مصنوعی: بهار به خاطر جلوه‌های زیبای گل‌ها، حالت غمگینی به خود گرفته و صدای جرس را نیز مانند ناله‌ای از ما در می‌آورد.
محوجولان هوس‌گشت سروبرگ نمو
داشت پرگار هوا شعلهٔ جوالهٔ ما
هوش مصنوعی: زنان باغی که به دنبال خوشبختی و آرزوها هستند، در حال رشد و شکفتن هستند. آن‌ها در فضایی پر از شعله‌های عشق و هیجان به سر می‌برند.
چند چون چشم بتان قافله‌سالاری ناز
اثر روز سیاه است به دنبالهٔ ما
هوش مصنوعی: چند نفر از افراد زیبا و دل‌فریب در مسیر حرکت ما، مانند راهنمایان کاروان هستند و زیبایی آنها به قدری است که اثر آن بر روی روزهای تاریک و غمگین احساس می‌شود.
با همه جهل‌گر از زاهد ومکرش پرسی
سامری نیست فسون قابل‌گوسالهٔ ما
هوش مصنوعی: هرچند که زاهدان از جهل خود می‌گویند و حیله‌هایی دارند، اما سامری توانایی فریب دادن ما را ندارد، زیرا ما حقیقت را در می‌یابیم و به گوسالهٔ طلایی توجهی نداریم.
عاقبت همچو چنار از اثر دست دعا
آتش آورد برون زهدکهن سالهٔ ما
هوش مصنوعی: در نهایت، مانند درخت چنار، دعا و نیکی‌های ما اثر خود را نشان می‌دهد و بر افراز آتش از زهد و دیانت قدیمی ما می‌افزاید.
بر سیه‌بختی خود ناز دو عالم داریم
سایه دارد مژه‌ات بر سر بنگالهٔ ما
هوش مصنوعی: ما بر بداقبالی خود مغروریم و این غرور تحت سایه مژه‌های توست که بر سر زندگی ما افتاده است.
همچو شمع از چمن آیینه ساغر زده‌ایم
گر رسد رنگ به پرواز شود هالهٔ ما
هوش مصنوعی: ما مانند شمعی هستیم که در باغ درخشش ساغر را به خود جذب کرده‌ایم. اگر رنگی به ما برسد، به پرواز درخواهیم آمد و شکوهی خاص خواهیم یافت.
آب باید شدن از خجلت اظهار آخر
عرقی هست‌گره در نظر ژالهٔ ما
هوش مصنوعی: آب باید از شرم، چون آخرین قطره عرقی در نظر باران ما نمایان شود.
درنه بیضهٔ افلاک شکافی بیدل
تا به‌کام تپشی بال‌کشد نالهٔ ما
هوش مصنوعی: در دنیای آسمانی، بیدل تلاش می‌کند صدای ناله‌های درونش را به گوش دیگران برساند، تا شاید آرامش و شوری به دل او و دیگران ببخشد.