غزل شمارهٔ ۲۴۶۳
گر به این واماندگی مطلق عنان خواهم شدن
گام اول در رهت سنگ نشان خواهم شدن
جبههٔ من درکمین سجدهای فرسوده است
عالمی را قبلهامگر آستان خواهم شدن
اینقدر کز خود به فکر جستجویت رفتهام
گر نگردم بینشان عنقا نشان خواهم شدن
خاکساری نیست آن تخمیکه پا مالشکنند
با زمینی گر بسازم آسمان خواهم شدن
غیر جیب بیخودی خلوتگه آرام نیست
در شکست رنگ چون آتش نهان خواهم شدن
اشک مجنونم تسلی در مزاجم تهمتیست
از چکیدن گر فرو ماندم روان خواهم شدن
آتش یاقوت من خاموش روشنکردهاند
از تکلف تا کجا صاحب زمان خواهم شدن
با چنین ضعفیکه سازش جزشکست رنگ نیست
گر به گردون هم برآیم کهکشان خواهم شدن
خشک بردارید ازین دریاگلیم ابر من
یک عرق گر نم کشم صد دل گران خواهم شدن
با همه افسردگی بیدل چو آواز جرس
گر روم از خود دلیل کاروان خواهم شدن
غزل شمارهٔ ۲۴۶۲: موج خونم هر قدر توفان نما خواهد شدنغزل شمارهٔ ۲۴۶۴: همعنان آهم، آشوبِ جهان خواهم شدن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر به این واماندگی مطلق عنان خواهم شدن
گام اول در رهت سنگ نشان خواهم شدن
هوش مصنوعی: اگر در این وضعیت سرگردانی مطلق بخواهم به سمت تو حرکت کنم، اولین قدم در راهت تبدیل به نشانهای از سنگ خواهم شد.
جبههٔ من درکمین سجدهای فرسوده است
عالمی را قبلهامگر آستان خواهم شدن
هوش مصنوعی: جبههام در حال آمادهباش است، اما سجدهام به شدت خسته و کهنه شده است. اگر بخواهم به آستان والایی نزدیک شوم، دنیا به سوی من به عنوان قبلهاش نگاه خواهد کرد.
اینقدر کز خود به فکر جستجویت رفتهام
گر نگردم بینشان عنقا نشان خواهم شدن
هوش مصنوعی: به قدری در پی یافتن تو و دقت در وضعیت خودم هستم که اگر به دنبال تو نباشم، بدون اینکه دیده شوم، در آینده نشانهای از وجودم را به جا خواهم گذاشت.
خاکساری نیست آن تخمیکه پا مالشکنند
با زمینی گر بسازم آسمان خواهم شدن
هوش مصنوعی: اگر تخمی که بر روی خاک پایمال میشود، هیچ اهمیتی نداشته باشد، من با ساختن زمین میتوانم به آسمان برسم.
غیر جیب بیخودی خلوتگه آرام نیست
در شکست رنگ چون آتش نهان خواهم شدن
هوش مصنوعی: جز در جیب خودم که بیسبب است، جای آرامی وجود ندارد. در شکست رنگها میخواهم مانند آتش نهان شوم.
اشک مجنونم تسلی در مزاجم تهمتیست
از چکیدن گر فرو ماندم روان خواهم شدن
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر احساسات عمیق خود را بیان میکند. او میگوید که اشکهای او، که نشاندهنده غم و اندوهش است، به نوعی به او آرامش میدهد، اما این آرامش را نتیجه اشتباهی میداند که ممکن است به خیال دیگران به او نسبت داده شود. اگر او مدتی غمگین بماند و احساس کند که در حال سقوط است، به زودی دوباره به حالت اوج و احساس شادی بازخواهد گشت.
آتش یاقوت من خاموش روشنکردهاند
از تکلف تا کجا صاحب زمان خواهم شدن
هوش مصنوعی: آتش یاقوت من، که نماد عشق و احساسات عمیق من است، به خاطر دستاویزهای بیهوده و تصنعی آرامش یافته است. نمیدانم تا چه زمانی میتوانم به مقام و مرتبهای در زمان خود دست پیدا کنم.
با چنین ضعفیکه سازش جزشکست رنگ نیست
گر به گردون هم برآیم کهکشان خواهم شدن
هوش مصنوعی: با چنین ضعفی که هیچ تلاشی جز شکست به همراه ندارد، حتی اگر به اوج آسمان هم برسم، باز هم نمیتوانم مثل کهکشان باشم.
خشک بردارید ازین دریاگلیم ابر من
یک عرق گر نم کشم صد دل گران خواهم شدن
هوش مصنوعی: اگر از دریا گلیم من را خشک کنید، حتی اگر یک قطره عرق بر من بریزد، صد دل پر از غم و اندوه خواهم شد.
با همه افسردگی بیدل چو آواز جرس
گر روم از خود دلیل کاروان خواهم شدن
هوش مصنوعی: با وجود تمام ناامیدیها، برای بیدل مانند صدای زنگ کاروان، اگر از خودم دور شوم، میخواهم به مسیر کاروان بروم.

بیدل دهلوی