گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۶۱

گر حنا بر خاک پایت جبهه ساخواهد شدن
خون صدگلزار پا مال حنا خواهد شدن
ما اسیران را به سامان‌گاه اقبال فنا
تیغ قاتل سایهٔ بال هما خواهد شدن
از رعونت بگذر ای غافل‌که آخر شعله را
سرکشیها زیر دست نقش پا خواهد شدن
خودنمایی‌گر به این خجلت عرق سامان شود
عکس در آیینه غواص حیا خواهد شدن
نیست غم‌گر آب و رنگ این چمن بر باد رفت
شبنم ما نیز اجزای هوا خواهد شدن
از نوید پیری‌ام بر زندگانی نازهاست
کز خمیدن قامتم زلف دوتا خواهد شدن
نیستم غفلت سواد نسخهٔ هستی چو شمع
یکسر این اجزا به چشمم توتیا خواهد شدن
گر چنین داردکمین عافیت سرگشتگی
سنگ این‌کهسار یکسر آسیا خواهد شدن
دامن الفت زگرد این و آن افشانده‌گیر
رنگ و بو آخر ز برگ ‌گل جدا خواهد شدن
امتحانی گر ز جولانگاه طاقت‌ گل کند
سعی ما از سایه دامن زبر پا خواهد شدن
در جنون سامان جیب و دامنی درکار نیست
جامهٔ عریانی از رنگم قبا خواهد شدن
شوق طاووس است بیدل بیضه می‌باید شکست
صد در فردوست از یک عقده وا خواهد شدن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر حنا بر خاک پایت جبهه ساخواهد شدن
خون صدگلزار پا مال حنا خواهد شدن
هوش مصنوعی: اگر حنا بر پای تو ریخته شود، جبهه‌ات به سبب این رنگین‌کاری خواهد درخشید و خون صد گلزار زیر پای تو پوشانده خواهد شد.
ما اسیران را به سامان‌گاه اقبال فنا
تیغ قاتل سایهٔ بال هما خواهد شدن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که ما که در بند سرنوشت هستیم، روزی به مقصدی خواهیم رسید که در آنجا با تقدیر و سرنوشت خود، که به نوعی مشابه با مرگ است، مواجه خواهیم شد. در این مسیر، قدرتی که ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد، همچون تیغی است که سایه‌ای بر سر ما می‌افکند.
از رعونت بگذر ای غافل‌که آخر شعله را
سرکشیها زیر دست نقش پا خواهد شدن
هوش مصنوعی: از خودخواهی و خودستایی دست بکش ای بی‌خبر، زیرا در نهایت، حرکات سرکش و نافرمان به سادگی زیر پا نادیده گرفته خواهند شد.
خودنمایی‌گر به این خجلت عرق سامان شود
عکس در آیینه غواص حیا خواهد شدن
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که فردی از خودنما کردنش خجالت می‌کشد و در این حال، تصویرش در آینه مانند یک غواص است که از حیا و شرم می‌خواهد پنهان شود.
نیست غم‌گر آب و رنگ این چمن بر باد رفت
شبنم ما نیز اجزای هوا خواهد شدن
هوش مصنوعی: غم و اندوهی نیست اگر زیبایی و طراوت این باغ از بین برود؛ چرا که شبنم ما، مانند دیگر اجزای این جهان، روزی به دنیای دیگری تبدیل خواهد شد.
از نوید پیری‌ام بر زندگانی نازهاست
کز خمیدن قامتم زلف دوتا خواهد شدن
هوش مصنوعی: در پیری ام امیدی بر زندگی لذت‌بخش دارم؛ زیرا ز در هم‌شکستن قامت من، دو تار موی زیبا به وجود خواهد آمد.
نیستم غفلت سواد نسخهٔ هستی چو شمع
یکسر این اجزا به چشمم توتیا خواهد شدن
هوش مصنوعی: من در عوالم گوناگون زندگی بی‌خبر از واقعیت‌ها نیستم، مانند شمعی که تمام اجزای وجود را در برابر چشمم روشن می‌کند و من به روشنی و درک آنها می‌نگرم.
گر چنین داردکمین عافیت سرگشتگی
سنگ این‌کهسار یکسر آسیا خواهد شدن
هوش مصنوعی: اگر عافیت و راحتی انسان به این صورت دچار گم‌گشتگی و سردرگمی باشد، در این صورت، سنگی که در دشت است، تماماً آسیا خواهد شد.
دامن الفت زگرد این و آن افشانده‌گیر
رنگ و بو آخر ز برگ ‌گل جدا خواهد شدن
هوش مصنوعی: مراقب روابط و دوستی‌های خود باش، زیرا که اگر به راحتی به این و آن بپیوندی، در نهایت ممکن است که از زیبایی و هویت خود فاصله بگیری و مستقل نباشی.
امتحانی گر ز جولانگاه طاقت‌ گل کند
سعی ما از سایه دامن زبر پا خواهد شدن
هوش مصنوعی: اگر امتحانی از قدرت و توان ما باشد، تلاش ما، باعث خواهد شد که از سایه دامن خود پیروز شویم و بر چالش‌ها غلبه کنیم.
در جنون سامان جیب و دامنی درکار نیست
جامهٔ عریانی از رنگم قبا خواهد شدن
هوش مصنوعی: در حالت دیوانگی، هرگونه ترتیبی برای جیب و دامن معنایی ندارد. لباسی بی‌نظیر که رنگی از من دارد، در نهایت به یک قبا تبدیل خواهد شد.
شوق طاووس است بیدل بیضه می‌باید شکست
صد در فردوست از یک عقده وا خواهد شدن
هوش مصنوعی: آرزو و اشتیاق بیدل همچون طاووس است که برای به دست آوردن زیبایی و شکوهش نیاز به شکستن تخم مرغ دارد. او از یک مشکل و گره بزرگ در دلش رهایی خواهد یافت، به شرطی که این تلاش را انجام دهد.