غزل شمارهٔ ۲۴۵۸
چه دارد این گیر و دار هستی گداز صد نام و ننگ خوردن
شکست آیینه جمع کردن فریب تمثال رنگ خوردن
خوشست از ترک خودنمایی دمی ز ننگ هوس برآیی
به کسوت ریش روستایی ز شانه تا چند چنگ خوردن
شرار تا سر ز خود برآرد نه روز بیند نه شب شمارد
دماغکمفرصتان ندارد غم شتاب و درنگ خوردن
مزاج همت نمیشکیبد که ساز نخلش نظر فریبد
به صد فلک دست و دل نزیبد فشار یک چشم تنگ خوردن
کم تلاش هوس شمردم قدم به عجز طلب فشردم
به کعبهٔ امن راه بردم ز تیشه بر پای لنگ خوردن
طمع به هر جا فشرد دندان ز آفتش نیست باک چندان
به اشتهای غرضپسندان زبان ندارد تفنگ خوردن
چه سان به تدبیر فکر خامت خمار حسرت رود ز جامت
که در نگین هم به قدر نامت فزوده خمیازه سنگ خوردن
اگر جهان جمله لقمه زاید ز فکر جوع تو برنیاید
مگر چو آماج لب گشاید ز عضو عضوت خدنگ خوردن
به ظلمت آباد ملک صورت دلست سرمایهٔ کدورت
ندارد ای بیخبر ضرورت به ذوق آیینه زنگ خوردن
به سعی تحقیق پر دویدی به عافیت هرزه خط کشیدی
نه او شدی نی به خود رسیدی چه لازمت بود بنگ خوردن
به کیش آن چشم فتنه مایل به فتوی آن نگاه قاتل
بحل گرفتند خون بیدل چو می به دین فرنگ خوردن
غزل شمارهٔ ۲۴۵۷: با ما نساخت آخر ذوق شراب خوردنغزل شمارهٔ ۲۴۵۹: چه بود سر و کار غلط سبقان در علم و عمل به فسانه زدن
اطلاعات
وزن: مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع مفاعلن فع
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه دارد این گیر و دار هستی گداز صد نام و ننگ خوردن
شکست آیینه جمع کردن فریب تمثال رنگ خوردن
هوش مصنوعی: در این زندگی پرچالش و تنگنا، چه چیزی وجود دارد؟ فقط درگیر نامها و ننگها شدن، و در شکست خود مانند آیینهای شکسته، تنها فریب و تظاهر به زیبایی را تجربه کردن.
خوشست از ترک خودنمایی دمی ز ننگ هوس برآیی
به کسوت ریش روستایی ز شانه تا چند چنگ خوردن
هوش مصنوعی: زیباست که برای مدتی از خودنمایی دور باشی و از ننگهای هوس فاصله بگیری. برای چه مدت باید با دندانهای پرخاشگر درنگ کنی و خود را در قالب ظاهری روستایی به نمایش بگذاری؟
شرار تا سر ز خود برآرد نه روز بیند نه شب شمارد
دماغکمفرصتان ندارد غم شتاب و درنگ خوردن
هوش مصنوعی: آتش و شوقی که در دل کسی شعلهور است، نه روز را میبیند و نه شب را و وقت را نمیشمارد. کسانی که نمیتوانند فرصت را غنیمت بشمارند، هیچ احساس نگرانی و تردیدی در مورد شتاب و تاخیر ندارند.
مزاج همت نمیشکیبد که ساز نخلش نظر فریبد
به صد فلک دست و دل نزیبد فشار یک چشم تنگ خوردن
هوش مصنوعی: چشم تنگ و نگاه محدود نمیتواند به خوبی حس و حال تلاش و اراده را درک کند. همانطور که نخل، با وجود زیباییاش، نمیتواند همت و کوشش را بفریبد و تحت تأثیر قرار دهد. فشار و سختیها نمیتوانند از عزم و ارادهام بکاهد.
کم تلاش هوس شمردم قدم به عجز طلب فشردم
به کعبهٔ امن راه بردم ز تیشه بر پای لنگ خوردن
هوش مصنوعی: من تلاش اندکی برای خواستههایم کردم و در مقابل درخواستهای عاجزانهام به کعبهای امن پناه بردم، اما هنوز از ناتوانی و شکست در مسیرم رنج میبرم.
طمع به هر جا فشرد دندان ز آفتش نیست باک چندان
به اشتهای غرضپسندان زبان ندارد تفنگ خوردن
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که وقتی کسی به چیزی طمع میورزد و به آن به شدت رغبت دارد، نباید نگران آسیبهای احتمالی ناشی از آن باشد. در حقیقت، افراد طمعکار به طور معمول از عواقب کارهای خود غافلند و برای رسیدن به خواستههایشان، به هر قیمتی که شده، این کار را انجام میدهند.
چه سان به تدبیر فکر خامت خمار حسرت رود ز جامت
که در نگین هم به قدر نامت فزوده خمیازه سنگ خوردن
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که اندیشه ناپختهات به اندازهای تو را غمگین کند که حسرت به دل آوری، در حالی که حتی درنگینی که به تو تعلق دارد، بیشتر از نامت ارزش دارد و این بهت منجر به خمیازهای سنگین میشود؟
اگر جهان جمله لقمه زاید ز فکر جوع تو برنیاید
مگر چو آماج لب گشاید ز عضو عضوت خدنگ خوردن
هوش مصنوعی: اگر همه چیز در جهان به شکلی باشد که تو به آن فکر میکنی و فقط در انتظار چیزی هستی که به تو برسد، نتیجهای نخواهد داشت. بلکه تنها زمانی که واقعاً اقدام کنی و آماده شرکت در فعالیتها باشی، میتوانی به هدفهایت دست یابی.
به ظلمت آباد ملک صورت دلست سرمایهٔ کدورت
ندارد ای بیخبر ضرورت به ذوق آیینه زنگ خوردن
هوش مصنوعی: در تاریکی بهشتی به نام "صورت دل" وجود دارد که خالی از غم و اندوه است. ای بیخبر، لازم است که به زیبایی و دلانگیزیای که در بازتاب آئینه نمایان میشود توجه کنی.
به سعی تحقیق پر دویدی به عافیت هرزه خط کشیدی
نه او شدی نی به خود رسیدی چه لازمت بود بنگ خوردن
هوش مصنوعی: تو با تلاش و کوشش خود به دنبال آرامش و راحتی بودی، اما در نهایت نه به هدفی رسیدی و نه به خودت پی بردی. پس چرا اینقدر به خودت زحمت میدهی و راهی را میروی که بیفایده است؟
به کیش آن چشم فتنه مایل به فتوی آن نگاه قاتل
بحل گرفتند خون بیدل چو می به دین فرنگ خوردن
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف نگاهی میپردازد که مانند یک فتنه و چالشبرانگیز است. نگاهی که میتواند به راحتی جان یک انسان را بگیرد. همچنین اشاره به این دارد که خون عشاق به سادگی مانند شراب در دین جدید و بیدردسر مصرف میشود. به نوعی، در اینجا به بیارزشی و بیرحمی نسبت به احساسات و جان انسانها در جامعهی جدید اشاره شده است.

بیدل دهلوی