گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۱۷

نه وحدت سرایم نه‌کثرت نوایم
فنایم‌، فنایم‌، فنایم‌، فنایم
نه پایی که گردون فرازد خرامم
نه دستی که بندد تعین حنایم
اگر آسمانم عروجی ندارم
اگر آفتابم همان بی‌ضیایم
نه شخصم معین نه عکسم مقابل
خیال آفرین حیرت خود نمایم
ز صفر است در دست تحقیق جامم
حساب جنون بر خرد می‌فزایم
سلامت‌ که می‌جوید از دانهٔ من
هوس کوب دندان هفت آسیایم
درتن چارسو‌بم چه سودا چه سودی
چو صبح از نفس مایگان هوایم
چه مقدار وحشت‌کمین است فرصت
که با هر نفس باید از خود برآیم
شعور است آثار موجود بودن
من بیخبر هر کجایم‌، کجایم
لباس تعلق خیالست بیدل
گره نیست جز من به بند قبایم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نه وحدت سرایم نه‌کثرت نوایم
فنایم‌، فنایم‌، فنایم‌، فنایم
هوش مصنوعی: نه من در یک‌دستی هستم و نه در چندگانگی، بلکه من در حال از میان رفتن و نابودی خودم هستم.
نه پایی که گردون فرازد خرامم
نه دستی که بندد تعین حنایم
هوش مصنوعی: نه پای من به آسمان‌ها می‌رسد و نه دستی دارم که به چیزی وابسته‌ام کند.
اگر آسمانم عروجی ندارم
اگر آفتابم همان بی‌ضیایم
هوش مصنوعی: اگرچه در آسمان اوج نمی‌گیرم و به بلندای آسمان نمی‌رسم، اما نور و روشنی خاصی هم ندارم که دنیا را روشن کند.
نه شخصم معین نه عکسم مقابل
خیال آفرین حیرت خود نمایم
هوش مصنوعی: من نه شخص مشخصی هستم و نه تصویرم می‌تواند در برابر خاطرات تجسم یابد، بلکه خودم را به طور شگفت‌انگیزی نشان می‌دهم.
ز صفر است در دست تحقیق جامم
حساب جنون بر خرد می‌فزایم
هوش مصنوعی: در آغاز هیچ بودم، اکنون در جستجوی حقیقت، جامی در دست دارم. در این مسیر، جنون و خرد را برابر می‌سنجیم و بر آگاهی‌ام می‌افزایم.
سلامت‌ که می‌جوید از دانهٔ من
هوس کوب دندان هفت آسیایم
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال سلامتی است، باید توجه کند که من یک دانه هستم و او با کوبیدن دندان‌هایم، به هفت آسیاب مختلف می‌رسد.
درتن چارسو‌بم چه سودا چه سودی
چو صبح از نفس مایگان هوایم
هوش مصنوعی: در دنیای درونم چه آرزوها و تمناهایی دارم، مانند صبحی که با نفس‌های خوب و تازه، عشق و امید را به زندگی‌ام می‌آورد.
چه مقدار وحشت‌کمین است فرصت
که با هر نفس باید از خود برآیم
هوش مصنوعی: هر چه قدر که لحظه‌ها خطرناک و تنش‌زا هستند، من باید با هر نفس از خودم فراتر بروم و با چالش‌ها روبرو شوم.
شعور است آثار موجود بودن
من بیخبر هر کجایم‌، کجایم
هوش مصنوعی: من از وجود خود آگاه نیستم و نمی‌دانم که کجایم، اما احساسات و نشانه‌هایم نشان‌دهنده شعور و آگاهی‌ام هستند.
لباس تعلق خیالست بیدل
گره نیست جز من به بند قبایم
هوش مصنوعی: اندیشه و احساسات ما معمولاً به ظواهر و دارایی‌های دنیوی وابسته‌اند، اما در حقیقت، تنها خود ما هستیم که به آنها وابسته‌ایم و باید از خودمان شروع کنیم تا رهایی و آزادی واقعی را پیدا کنیم.