غزل شمارهٔ ۱۱۵۰
باز اشکم به خیالت چه فسون میریزد
مژه می افشرم آیینه برون میریزد
هرکجا میگذریگرد پر طاووس است
نقش پایت چقدر بوقلمون میریزد
چه اثر داشت دم تیغ جفایتکه هسنوز
کلک تصویر شهیدان تو خون میریزد
عبرت از وضع جهانگیر که شخص اقبال
آبرو بر در هر سفلهٔ دون میریزد
عافیتساز ترددکده دانش نیست
مفتگردیکه به صحرای جنون میریزد
جام تا شیشهٔ این بزم جنون جوش میاند
خون دل اینهمه بیرون و درون میریزد
در دبستان ادب مشق کمالم این است
که الف میکشم و حلقهٔ نون میریزد
سر بیسجده عرق بست به پیشانی من
میام از شیشهٔ ناگشته نگون میریزد
بیدل از قید دل آزاد نشین صحرا شو
وسعت ازتنگی این خانه برون میریزد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز اشکم به خیالت چه فسون میریزد
مژه می افشرم آیینه برون میریزد
هوش مصنوعی: باز اشکم به یاد تو جاری میشود و چشمانم را میفشارم تا از آیینه خارج شود.
هرکجا میگذریگرد پر طاووس است
نقش پایت چقدر بوقلمون میریزد
هوش مصنوعی: هر جایی که قدم بگذاری، رد پایت مانند نقوش زیبا و پر طاووس است، اما چقدر از آن، بیارزش و کماهمیت است.
چه اثر داشت دم تیغ جفایتکه هسنوز
کلک تصویر شهیدان تو خون میریزد
هوش مصنوعی: جفای تو چه تأثیری داشته که هنوز هم خون تصویر شهیدان تو جاری است؟
عبرت از وضع جهانگیر که شخص اقبال
آبرو بر در هر سفلهٔ دون میریزد
هوش مصنوعی: بهتر است که از وضعیت جهان عبرت بگیریم، زیرا آدمی که در اوج خوش شانسی و اعتبار قرار دارد، ممکن است آبرو و ارزش خود را در برابر افراد پست و بیمایه از دست بدهد.
عافیتساز ترددکده دانش نیست
مفتگردیکه به صحرای جنون میریزد
هوش مصنوعی: علم و دانش به خودی خود نمیتوانند به تنهایی شما را از مشکلات زندگی نجات دهند، اگر فقط به دنبال خوشگذرانی باشید و به عمق مطالب ن interested نباشید، ممکن است با چالشهای بزرگتری روبرو شوید.
جام تا شیشهٔ این بزم جنون جوش میاند
خون دل اینهمه بیرون و درون میریزد
هوش مصنوعی: در این بزم پرشور، تا وقتی که جام پر از شراب است، احساسات و درد دلهایم همچون جوشیدن خون در این ظرف عظیم به بیرون و درون میریزد.
در دبستان ادب مشق کمالم این است
که الف میکشم و حلقهٔ نون میریزد
هوش مصنوعی: در مدرسهی ادب، من مشق میکنم تا به کمال برسم، با این حال، هنوز در حال یادگیری حروف اولیه هستم و برخی از آنها را به درستی نمینویسم.
سر بیسجده عرق بست به پیشانی من
میام از شیشهٔ ناگشته نگون میریزد
هوش مصنوعی: پیشانی من عرق کرده و به زمین نمیافتد، از شیشهٔ خالی و نشکسته، مایعی روان میشود.
بیدل از قید دل آزاد نشین صحرا شو
وسعت ازتنگی این خانه برون میریزد
هوش مصنوعی: دلریش خود را از بندهای محدود کننده رها کن و در دشت وسیع زندگی بگرد، زیرا اینجا دیگر جایی برای تنگی و محدودیت نیست.
حاشیه ها
1389/08/05 07:11
منصور محمدزاده
خواهشمند است مورد زیر را تصحیح فرمایید:
نادرست:
چه اثر داشت دم تیغ جفایتکه هسنوز
کلک تصویر شهیدان تو خون میریزد
درست:
چه اثر داشت دم تیغ جفایت که هنوز
کلک تصویر شهیدان تو خون میریزد