گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۴۰

نفس زینسان که بر عزم پرافشانی کدی دارد
غبار رفتنت این دشت آمد آمدی دارد
از این‌گلشن حضوری نیست آغوش تمنا را
نگه بر هرچه مژگان واکند دست ردی دارد
تماشا بسمل آن دست رنگین نیستی ورنه
حضور سایهٔ برگ حنا هم مشهدی دارد
ز سیمای سحر آموز فیض انشایی همت
که دست از آستین بیرون‌کشیدن ساعدی دارد
نیاز باید بایدکرد پیچ و تاب مهلت را
دماغ بیکسان دود چراغ مرقدی دارد
بساط آفرینش را سر و پایی نمی‌باشد
همین‌آثارکمفرصت جهان سرمدی دارد
اگر عجز است اگر طاقت به‌جایی می‌رسیم آخر
ره واماندگان در لغزش پا مقصدی دارد
یکی غیر از یکی چیزی نمی‌ آرد به عرض اینجا
احد در عالم تعداد میم احمدی دارد
ز تصویر مزار اهل دل آواز می‌آید
که در راه فنا از پا نشستن مسندی دارد
بعید است از زمین خاکسار اقبال‌ گردونی
ز وضع سجده مگذر ناز رعنایی قدی دارد
ز انجام بهار زندگی غافل مشو بیدل
گل شمعی‌ که داری در نظر بوی بدی دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نفس زینسان که بر عزم پرافشانی کدی دارد
غبار رفتنت این دشت آمد آمدی دارد
هوش مصنوعی: نفس چنین افرادی که با عزم و اراده‌ی قوی خود پیش می‌روند، نشانه‌ای از تلاش و عزمی است که برای رفتن به جایی دارند؛ غباری که از رفتن تو به جا می‌گذارد، نشانه‌ای از تأثیر حضور تو در این مکان است.
از این‌گلشن حضوری نیست آغوش تمنا را
نگه بر هرچه مژگان واکند دست ردی دارد
هوش مصنوعی: در این گلستان، کسی وجود ندارد که آغوشش را به روی طلب و خواسته‌ها بگشاید؛ زیرا هر کس که چشمانش را باز کند، با بی‌میلی و ردّی مواجه می‌شود.
تماشا بسمل آن دست رنگین نیستی ورنه
حضور سایهٔ برگ حنا هم مشهدی دارد
هوش مصنوعی: نگاه کردن به دست زیبا و رنگین کسی که به خاطر عشق بی‌جان شده است، دیگر ناپسند است. زیرا حتی سایه برگ حنایی هم فضایی ویژه و معنوی دارد.
ز سیمای سحر آموز فیض انشایی همت
که دست از آستین بیرون‌کشیدن ساعدی دارد
هوش مصنوعی: از چهره صبحگاه نور و الهام می‌تراود که نیروی اراده و خلاقیتی در آن نهفته است و شجاعت و توانمندی برای اقدام و عمل را به نمایش می‌گذارد.
نیاز باید بایدکرد پیچ و تاب مهلت را
دماغ بیکسان دود چراغ مرقدی دارد
هوش مصنوعی: برای رسیدن به خواسته‌ها و نیازها، باید به دقت و با احتیاط عمل کرد. هر لحظه و فرصت می‌تواند آثار متفاوتی داشته باشد. در این راه ممکن است دشواری‌هایی وجود داشته باشد، اما با صبر، می‌توان به هدف‌های خود نزدیک‌تر شد.
بساط آفرینش را سر و پایی نمی‌باشد
همین‌آثارکمفرصت جهان سرمدی دارد
هوش مصنوعی: جهان آفرینش به گونه‌ای است که نه شروعی دارد و نه پایانی. اینجا، تنها نشانه‌ها و آثاری از یک دنیای بی‌انتهای جاوید وجود دارد، که به خاطر محدودیت‌های موجود در این دنیا، نمی‌توان به تمامی ابعاد آن پی برد.
اگر عجز است اگر طاقت به‌جایی می‌رسیم آخر
ره واماندگان در لغزش پا مقصدی دارد
هوش مصنوعی: اگر ناتوانی وجود داشته باشد یا به جایی برسیم که تحمل نمی‌کنیم، در نهایت کسانی که در مسیر زندگی می‌لنگند و به مشکل برمی‌خورند، به هدفی خواهند رسید.
یکی غیر از یکی چیزی نمی‌ آرد به عرض اینجا
احد در عالم تعداد میم احمدی دارد
هوش مصنوعی: در اینجا تنها یک حقیقت وجود دارد و آن هم این است که هیچ چیز دیگری نمی‌تواند به اندازه این حقیقت اهمیت داشته باشد. در این جهان، فقط خداوند و پیامبرش احمد، جایگاه ویژه‌ای دارند.
ز تصویر مزار اهل دل آواز می‌آید
که در راه فنا از پا نشستن مسندی دارد
هوش مصنوعی: از تصویر قبر و مکان اهل دل، صدایی به گوش می‌رسد که نشان می‌دهد در مسیر نابودی و فنا، آنها به آرامش و ثباتی رسیده‌اند.
بعید است از زمین خاکسار اقبال‌ گردونی
ز وضع سجده مگذر ناز رعنایی قدی دارد
هوش مصنوعی: از زمین خاکی و پست، امیدی به خوشبختی آسمانی نمی‌رود. با این حال، به خاطر زیبایی و وقار خاصی که دارد، باید از وضعیت سجده‌اش در گذر باشیم.
ز انجام بهار زندگی غافل مشو بیدل
گل شمعی‌ که داری در نظر بوی بدی دارد
هوش مصنوعی: از پایان جوانی و شادابی زندگی غافل نباش؛ بیدل، گلی که می‌بینی و شمعی که نزدیکی، در حقیقت بوی ناخوشایندی دارد.

حاشیه ها

1395/02/04 09:05
حمید فرید

سلام
گویا در چند بیت از این غزل مشکل وجود داره، من در حال حاضر دسترسی یه کتاب بیدل ندارم ولی در اولین فرصت حتمن ابیات صحیح رو میفرستم.