شمارهٔ ۲۳
ای دریغا کان همه شایسته یاران رفته اند
وان ستوده دوستان و دوستداران رفته اند
گرچه غم بد پیش ازین با غمگساران سهل بود
این زمان غم شد فزون کان غمگساران رفته اند
هست دوری کز ظریفان هیچ کس نامد پدید
وین عجب تر کز میانه صد هزاران رفته اند
باده خوردن لذتی با خود ندارد بعد ازین
کان حریفان ظریف باده خواران رفته اند
عشق بازی راحتی هم باز ندهد زان قبل
کان نکورویان و آن زیبا نگاران رفته اند
اندرین ده سال در عالم ز دور نه فلک
بس که هم شهزادگان هم شهریاران رفته اند
از که جویم راحتی چون ملک عالم غم گرفت؟
وز که خواهم باوری اکنون که یاراران رفته اند؟
زان عزیزانی که ما را دل بدیشان بود خوش
نام ماندست زان سبب کان نامداران رفته اند
عهد صحبت را نماند حق گزاری در جهان
کز جهان آن همدمان وان حق گزاران رفته اند
تیر باران حوادث می کند گردون مگر؟
کان کسان از نکبت آن تیرباران رفته اند
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دریغا کان همه شایسته یاران رفته اند
وان ستوده دوستان و دوستداران رفته اند
هوش مصنوعی: ای کاش همه یاران خوب و شایستهای که بودند، دیگر نیستند و کسانی که ستایشگر دوستان و علاقهمندان بودند هم دیگر در میان ما نیستند.
گرچه غم بد پیش ازین با غمگساران سهل بود
این زمان غم شد فزون کان غمگساران رفته اند
هوش مصنوعی: با وجود اینکه پیشتر اندوه و غم با کسانی که به تسلای دل میپرداختند، آسانتر بود، اما اکنون غم بیشتر شده است، زیرا آنها رفتهاند و دیگر در کنارم نیستند.
هست دوری کز ظریفان هیچ کس نامد پدید
وین عجب تر کز میانه صد هزاران رفته اند
هوش مصنوعی: دوری وجود دارد که هیچ کس از ظریفان نتوانسته آن را بشناسد و جالبتر اینکه از میان صدها نفر، هیچیک نتوانستهاند به این راز پی ببرند.
باده خوردن لذتی با خود ندارد بعد ازین
کان حریفان ظریف باده خواران رفته اند
هوش مصنوعی: اینکه پس از این باده نوشی لذتی ندارد، چون دوستان نازنین که لذت باده را میچشیدند، از جمع ما رفتهاند.
عشق بازی راحتی هم باز ندهد زان قبل
کان نکورویان و آن زیبا نگاران رفته اند
هوش مصنوعی: عشق بازی به آسانی انجام نمیشود، چون دیگر چهرههای زیبا و دلربا رفتهاند.
اندرین ده سال در عالم ز دور نه فلک
بس که هم شهزادگان هم شهریاران رفته اند
هوش مصنوعی: در این ده سال، در دور و برمان، چنان زمانهای گذشته که نه تنها شاهزادگان، بلکه شهریاران هم رفتهاند و چرخ فلک هم به دور خود میچرخد.
از که جویم راحتی چون ملک عالم غم گرفت؟
وز که خواهم باوری اکنون که یاراران رفته اند؟
هوش مصنوعی: از چه کسی راحتی را طلب کنم وقتی که همه جهان در غم فرو رفته است؟ و اکنون از چه کسی میتوانم اعتماد کنم که دوستان و یاورانم همه رفتهاند؟
زان عزیزانی که ما را دل بدیشان بود خوش
نام ماندست زان سبب کان نامداران رفته اند
هوش مصنوعی: از میان عزیزانی که ما به آنها دل سپرده بودیم، تنها نام نیکشان باقی مانده است؛ زیرا سبب این ماندگاری، رفتن نامآوران به دیار دیگر است.
عهد صحبت را نماند حق گزاری در جهان
کز جهان آن همدمان وان حق گزاران رفته اند
هوش مصنوعی: دیگر در این دنیا کسی نیست که به قول و قرارهای دوستانه پایبند باشد، چون آن همراهان و کسانی که به عهد خود وفا میکردند، از دنیا رفتهاند.
تیر باران حوادث می کند گردون مگر؟
کان کسان از نکبت آن تیرباران رفته اند
هوش مصنوعی: آیا آسمان حوادث به این شکل بر ما میبارد که انسانهای نیکوکار از آن تیرها و دردهای ناشی از سختیها و بدبختیها رنج میبرند و در نهایت میگریزند؟