گنجور

شمارهٔ ۷

لاح الصباح المختفی والدیک نادی بالطرب
قم فاسقنی ثم اسقنی یا بدر ماء کاللهب
می ده مرا می ده مرا کاندر غمت می به مرا
لب بر لب امشب نه مرا کامد ز غم جانم به لب
یا من له قلبی فدا و صلا علی رغم العدی
قد جاوز الهجر المدی والصبر افناه الطلب
شعر مجیر ای ماه نو بسرای بعد از راه تو
در بزم شروانشاه نو شاه فریدونی نسب

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لاح الصباح المختفی والدیک نادی بالطرب
قم فاسقنی ثم اسقنی یا بدر ماء کاللهب
هوش مصنوعی: صبح پنهان شده است و صدای مرغ سحر در گوش می‌پیچد. بیدار شو و مرا سیراب کن، سپس مرا از آبی بده که مانند شعله‌ی آتش درخشان است.
می ده مرا می ده مرا کاندر غمت می به مرا
لب بر لب امشب نه مرا کامد ز غم جانم به لب
هوش مصنوعی: به من شراب بده چون در غمت هستم. امشب به لبم نرسید، چون غم جانم را به لب آورده است.
یا من له قلبی فدا و صلا علی رغم العدی
قد جاوز الهجر المدی والصبر افناه الطلب
هوش مصنوعی: ای کسی که قلبم فدای توست و به رغم دشمنان، در عشق تو فراتر از فاصله‌های دور رفته‌ام و صبرم زیر فشار خواسته‌ها از بین رفته است.
شعر مجیر ای ماه نو بسرای بعد از راه تو
در بزم شروانشاه نو شاه فریدونی نسب
هوش مصنوعی: ای ماه نو، بعد از آمدنت، در جشن و شادی شروانشاه، شعر زیبایی را بسرای. تویی که نسبت به شاه فریدون داری.