گنجور

شمارهٔ ۲۸

اضحک فی الروض ثغر الاقحوان
عبرة الغیم اذا طاب الزمان
ساقیا در مجلس شاه جهان
پیر ده می زانکه عالم شد جوان
هاتها فی الشمس فی باحورها
اسقنیها الخمر یا بدر الحسان
باده ای نه بر کفم چون آفتاب
در شبی چون چتر سلطان ارسلان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اضحک فی الروض ثغر الاقحوان
عبرة الغیم اذا طاب الزمان
هوش مصنوعی: در باغ، لبخند گل همیشه بهار درخشش باران را نشان می‌دهد، زمانی که هوا خوش است.
ساقیا در مجلس شاه جهان
پیر ده می زانکه عالم شد جوان
هوش مصنوعی: ای ساقی، در مهمانی شاه جهان، پیرمرد شراب بیاور، زیرا دنیا دوباره جوان شده است.
هاتها فی الشمس فی باحورها
اسقنیها الخمر یا بدر الحسان
هوش مصنوعی: به من خمر بده، ای ماه زیبایی، تا در گرمای آفتاب از آن بنوشم و لذت ببرم.
باده ای نه بر کفم چون آفتاب
در شبی چون چتر سلطان ارسلان
هوش مصنوعی: در دستانم جام نمی‌بینم، اما مثل نور آفتاب در یک شب تاریک، آرامش و نور را حس می‌کنم. مانند چتری که بر سر سلطان ارسلان است، احساس حمایت و سرپناهی دارم.