شمارهٔ ۵۷
مرا دل نه و دردهای دلی
که عاجز شدستم ز درمان خویش
ندانم من خسته آن کیم؟
که باری نیم بی گمان آن خویش
تن و جان خود می خورم در عنا
چو شمعم همه ساله مهمان خویش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.