شمارهٔ ۷
بازار شکر لعل شکر بار تو بشکست
ناموس فلک غمزه خونخوار تو بشکست
بازار تو تا گرم شد از زحمت عشاق
بس شیشه خونی که به بازار تو بشکست
در راه تو خود بین نتوان بود که مه را
با خوبی تو آینه در بار تو بشکست
جانی که مرا بود ز غم نیم شکسته
یکباره ازین ناز به خروار تو بشکست
هر عقل که صرف آمد و هر دل که صفا داشت
در کوی تو واله شد و در کار تو بشکست
بی خار گلی مانده ای امروز که ایام
صد تیر مرا در جگر از خار تو بشکست
گر نام شکسته است مجیر از تو غمی نیست
باید که نگویند که زنهار تو بشکست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بازار شکر لعل شکر بار تو بشکست
ناموس فلک غمزه خونخوار تو بشکست
هوش مصنوعی: بازار شکر و شیرینی به خاطر زیبایی و جذابیت تو به هم ریخته است و سرنوشت آسمان هم به خاطر چشمزخمی که از تو دیده، به هم خورده است.
بازار تو تا گرم شد از زحمت عشاق
بس شیشه خونی که به بازار تو بشکست
هوش مصنوعی: زمانی که بازار تو با تلاش عاشقان گرم و پر رونق شد، چقدر شیشههای خونی به خاطر عشق و عشقبازی در آن شکسته شد.
در راه تو خود بین نتوان بود که مه را
با خوبی تو آینه در بار تو بشکست
هوش مصنوعی: در مسیر محبت تو، نمیتوان به خودی خود فقط نگریست، زیرا زیبایی تو چنان درخشان است که حتی ماه نیز در برابر آن شکسته میشود.
جانی که مرا بود ز غم نیم شکسته
یکباره ازین ناز به خروار تو بشکست
هوش مصنوعی: بیتی اشاره دارد به این که وجود من به دلیل غم و اندوهی که دارم، نیمه شکسته است و حالا با ناز و زیبایی تو، کاملاً از هم پاشیده شده و شکسته است.
هر عقل که صرف آمد و هر دل که صفا داشت
در کوی تو واله شد و در کار تو بشکست
هوش مصنوعی: هر اندیشهای که به خلوص و صداقت رسید و هر دلی که پاک و صاف بود، در کوی تو دلبسته شد و در عشق تو تسلیم گشت.
بی خار گلی مانده ای امروز که ایام
صد تیر مرا در جگر از خار تو بشکست
هوش مصنوعی: امروز مانند گلی بدون خار شدهای، در حالی که ایام گذشته مرا به شدت از درد و رنجی که تو به من دادی، آزرده کرده است.
گر نام شکسته است مجیر از تو غمی نیست
باید که نگویند که زنهار تو بشکست
هوش مصنوعی: اگر نامت در دلها شکسته شده باشد، نگران نباش، زیرا نباید بگذارند که بگویند تو خود را شکستهای.