شمارهٔ ۳۳
بر رُخش زیبا چو دیدم نقش و خال
باز ماندم ماورایش قیل و قال
حرف حسنش بردلم واضح بماند
بس نگر دو لب لسانم زین مقال
لعل لب عارض چو گلگون، دلبربا
نیست مثلش در جهان اندر جمال
کس ندیده در جهان با دیده
چونکه دیدم حسن او را باکمال
تاکه دیدم حسن رو را بالیقین
جز جمالش را نه بینم در خیال
عاشق اندر حسن او دائم نگر
تابمانی درجهان خود حسن و خال
براُمید وصل اُو، دل زنده دار
یک زمان گوید ترا باری تعال
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: محمد عظیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر رُخش زیبا چو دیدم نقش و خال
باز ماندم ماورایش قیل و قال
هوش مصنوعی: وقتی بر چهرهی زیبا و نقش و خال او نگاه کردم، در زیبایی او غرق شدم و تمام حواشی و بحث و جدلها را فراموش کردم.
حرف حسنش بردلم واضح بماند
بس نگر دو لب لسانم زین مقال
هوش مصنوعی: شاید منظور از این جمله این باشد که زیبایی کلام و سخنان خوب، تأثیر عمیق و روشنی بر دل دارد. در واقع، با وجود اینکه پیام و محتوای این سخنان واضح و روشن است، لبهای من بهقدری تحت تأثیر قرار گرفتهاند که حاکی از این گفتگو هستند.
لعل لب عارض چو گلگون، دلبربا
نیست مثلش در جهان اندر جمال
هوش مصنوعی: لبهای سرخ و زیبا به مانند گل، دلبری نمیکنند که نظیرش در زیبایی در هیچ کجای دنیا وجود داشته باشد.
کس ندیده در جهان با دیده
چونکه دیدم حسن او را باکمال
هوش مصنوعی: هیچکس در دنیا مانند من زیبایی او را با این کمال و شکوه ندیده است.
تاکه دیدم حسن رو را بالیقین
جز جمالش را نه بینم در خیال
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی چهرهاش را دیدم، با اطمینان فهمیدم که جز زیبایی او در ذهنم چیزی دیگری وجود ندارد.
عاشق اندر حسن او دائم نگر
تابمانی درجهان خود حسن و خال
هوش مصنوعی: عاشق همیشه به زیبایی او نگاه میکند و در دنیا تنها به زیبایی و جذابیت او توجه دارد.
براُمید وصل اُو، دل زنده دار
یک زمان گوید ترا باری تعال
هوش مصنوعی: به امید رسیدن به او، دل را مدتی زنده نگهدار. باری، چندی انتظار میکشد تا به تو نزدیک شود.