دوز و کلک انتخابات
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
با درود
گویا دو اشتباه تایپی هست یکی: بپوطین؛ که باید به پوتین (پوطین) و دیگری نوبهارا؛ باید تو بهارا نوشته شود.
سپاسگزارم
با سلام
در این شعر غیر از برخی خطاهای تایپی و فاصلهگذاری، چند بیت هم جابهجا شده است. صورت نسبتاً ویراستهٔ آن تقدیم میشود:
ماه مشروطه در این ملک طلوعیدن کرد
انتخابات دگربار شروعیدن کرد
شیخ در منبر و محراب خشوعیدن کرد
حقه و دوز و کلک باز شیوعیدن کرد
وقت جنگ و جدل و نوبت فحش و کتک است
انتخابات شد و اول دوز و کلک است
صاحبالرأیا! رو صبح نشین روی خرک
رأیها پیش نه و داد بزن های جگرک
پوت قند آید از بهر تو و توپ برک
میدود پیشتر و میدهدت پیشترک
هرکه عقلش کم و فضل و خردش کمترک است
انتخابات شد و اول دوز و کلک است
این وکالت نه به آزادی و خوشتعلیمی است
نه به دانستن تاریخ و حقوق و شیمی است
بلکه در تنبلی و کمدلی و پربیمی است
یا به پوطین و کلاه و فکل و تعلیمی است
یا به تسبیح و به عمامه و تحتالحنک است
انتخابات شد و اول دوز و کلک است
تو برو جا به دل مردم بازاری کن
گه ز خود، گاه ز من یاد به هشیاری کن
گر وکالت به من افتاد، تو پاداری کن
ور به اسم تو درآمد، تو ز من یاری کن
اسم ما هر دو اگر بود دگر یکبهیک است
انتخابات شد و اول دوز و کلک است
حضرت آقا خوش باش که فالت فال است
از زر و سیم دگر جیب تو مالامال است
هرکه آقاست نکوطالع و خوشاقبال است
گه نمایندگی مجلس و قیل و قال است
گاه میرآخور و بیرونی و چوب و فلک است
انتخابات شد و اول دوز و کلک است
طرفه عهدیست که هر گوشه کنی روی فراز
گلهٔ دزدان بینی همه با عشوه و ناز
هرکه دزد است به هر جای بود محرم راز
نه ادارات مبراست نه محراب نماز
هرکه دزدی نکند همسر خار و خشک است
انتخابات شد و اول دوز و کلک است
نوبهارا بود اندر سخنانت نمکی
اف بر آن کآورد اندر سخنان تو شکی
هرچه داری ده و بستان ز وکالت کمکی
ملکهایی که تو بینی همه دارد درکی
این وکالت ده پرفایدهٔ بیدرک است
انتخابات شد و اول دوز و کلک است