گنجور

از ماست که بر ماست

این دود سیه فام که از بام وطن خاست
از ماست که بر ماست
وین شعله سوزان که برآمد ز چپ و راست
از ماست که بر ماست
جان گر به لب ما رسد، از غیر ننالیم
با کس نسگالیم
از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست
از ماست که بر ماست
یک تن چو موافق شد یک دشت سپاه است
با تاج و کلاهست
ملکی چو نفاق آورد او یکه و تنهاست
از ماست که بر ماست
ما کهنه چناریم که از باد ننالیم
بر خاک ببالیم
لیکن چه کنیم‌، آتش ما در شکم ماست
از ماست که بر ماست
اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف است
زین قوم شریفست
نه جرم ز عیسی نه تعدی ز کلیساست
از ماست که بر ماست
ده سال به یک مدرسه گفتیم و شنفتیم
تا روز نخفتیم
وامروز بدیدیم که آن جمله معماست
از ماست که بر ماست
گوییم که بیدار شدیم‌! این چه خیالست‌؟
بیداری ما چیست‌؟
بیداری طفلی است که محتاج به لالاست
از ماست که بر ماست
از شیمی و جغرافی و تاریخ‌، نفوریم
از فلسفه دوریم
وز قال وان قلت‌، بهر مدرسه غوغاست
از ماست که بر ماست
گویند بهار از دل و جان عاشق غربیست
یا کافر حربی است
ما بحث نرانیم در آن نکته که پیداست
از ماست که بر ماست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1392/11/26 09:01
ناشناس

هرچه برمارفت از تقلید بود
دزد زیرک هستی ما را ربود

1393/05/22 23:08
شروین پاداش پور

با سلا
اگر امکان ویرایش باشه:
" ملکی چو نفاق آورد او یکه و تنهاست "

1393/05/22 23:08
شروین پاداش پور

با پوزش برای "م" جا افتاده از "سلام" قبل !

در بیت 16 هم "ا" در "از" جا افتاده . :)

1395/11/22 13:01
نادر

با سلام
بهار عزیز چه سرودی قربونت برم
واقعاً از ماست که بر ماست

1396/04/03 23:07
مهرداد پارسا

این سرودۀ زیبا و آموزدۀ ملک الشعرای بهار تداعی گر این شعر از ناصر خسرو قبادیانی است که بی شک بهار نیز در سرودۀ خویش از او الهام گرفته است:
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه روی جهان زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز
میبینم اگر ذره ای اندر تک دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی
تیری ز قضای بد او گشت بر او راست
بر بال عقاب آمد و آن تیر جگر سوز
وز ابر مر او را بسوی خاک فروکاست
گفتا عجبا اینکه ز چوبی و ز آهن
این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خواست
زی تیر نگه کرد و پر خویش برآن دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست

1399/01/19 03:04
شهروز انصاری

به جای واژه تاریخ به اشتباه تاربخ نوشته شده لطفا تصحیح کنید

1400/01/13 11:04
Rousseaue East

وز قال وان قلت‌، بهر مدرسه غوغاست
زماست که‌برماست
الف از اول ازماست که بر ماست درج نگردیده

1403/04/05 19:07
رضا صدر

با سلام و خسته نباشید. در بیت ۱۳ خط اول «خیالست» احتمالاً «خیالیست» بوده به خاطر هم قافیه‌گی با چیست