گنجور

داد از دست عوام

از عوام است هرآن بد که رود بر اسلام
داد از دست عوام
کار اسلام ز غوغای عوام است تمام
داد از دست عوام
دل من خون شد درآرزوی فهم درست
ای‌جگرنوبت‌توست‌
جان به لب آمد و نشنید کسم جان کلام
داد از دست عوام
غم دل باکه بگویم که دلم خون نکند
غمم افزون نکند
سر فرو برد به چاه و غم دل گفت‌، امام
داد از دست عوام
سخنی پخته نگفتم که گفتند به من
چند این خام سخن
سوختم سوختم از سردی این مردم خام
داد از دست عوام
زانچه پیغمبر گفته است و درو نیست شکی
نپذیرند یکی
وحی منزل شمرند آنچه شنیدند از امام
داد از دست عوام
همگی خفته و آسوده ز نیکی و بدی
خواب مرگ ابدی
چه توان کرد، علی گفت که الناس ینام
داد از دست عوام
درنبوت نگرفتند ره نوح نبی
داد ازین بی‌ادبی
در خدایی بنمودند به گوساله سلام
داد از دست عوام
به هوای نفسی جمله نمایند قعود
آه از این قوم عنود
به طنین مگسی جمله نمایند قیام
داد از دست عوام
پیش خیل عقلا زابلهی و تیره‌دلی
شرزه شیرند، ولی
پیش سیر عقلایی‌، حشراتند و هوام
داد از دست عوام
عاقل ار بسمله خواند به هوایش نچمند
همچو غولان برمند
غول اگر قصه کندگرد شوند از در و بام
داد از دست عوام
سنت و شرع کتاب نبوی مانده زکار
عقل برخاسته زار
جهل بنشسته به سلطانی این خیل لئام
داد از دست عوام
عاقل آن به که همه عمر نیارد به زبان
نام این بی‌ادبان
که دراین قوم نه عقلست و نه ننگست و نه نام
داد از دست عوام
نه براین قوم نماید نفس عیسی کار
نه مقالات بهار
نه نسیم سحری بگذرد از سنگ رخام
داد از دست عوام
پیش جهال ز دانش مسرایید سخن
پند گیرید ز من
که حرام است حرام است حرام است حرام
داد از دست عوام

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1395/02/18 10:05
محمد دشتبان

وحی منزل شمرند آنچه شنیدند از امام
در بیت پنجم به جای واژه "امام" به نظر می رسد واژه "مام" به معنای مادر صحیح است.

1398/02/12 13:05
محمد ضیا احمدی

عوام کالانعام حدیث نبوی معتبری نبست، جالب آنکه مرحوم بهار از "بل هم اضل استفاده نکرده است !
البته ، عوام عامل اصلی خرافات و مانع بزرگ "نوزائی" و روشنفکر شدن جامعه اند