گنجور

شمارهٔ ۲۱ - طبیبان وطن

ز بس گفتند ایران بی‌حساب است
ز بس گفتند ایرانی خراب است
ز بس گفتند این ملت فضولند
ز بس گفتند این مردم جهولند
ز بس گفتند ملت جان ندارد
مریض مملکت درمان ندارد
کنون پر گشته گوش ما از این ساز
دگر نبود اثر در هیچ آواز
طبیبانی که دانایان رازند
مریضان را ز درد آگه نسازند
نگویند این‌ مرض‌ صعب‌ و خطیر است
دریغاکاین‌مریض‌از عمر سیر است
نگوبند آه ای بیچاره ناخوش
تو امشب‌ مرد خواهی‌،‌ساعت‌شش
اگر خون آید از حلقش‌، بشویند
وگر نبضش شودکاهل‌، نگویند
بگویندش مباش این‌قدر مرعوب
مهیا شوکه فردا می‌شوی خوب
وزپن سو، دست بر درمان گشایند
ز روی علم درمانش نمایند
چو دردش گوبی و درمان نگویی
یقین می‌دان تو عزرائیل اویی
طبیبانی که در بالین مایند
به عزرائیل دلالی نمایند
چو تبخالی زند از غلظت خون
بگویند آه طاعون است‌، طاعون
گر استفراغکی بینند در ما
بگویند آخ « کلرا» واخ « کلرا»
چنین گویند تا آنگه که بیمار
ببازد دل‌، بیفتد خسته و زار
نه خود یک‌لحظه درمانش پذیرند
وگر درمان کنی دستت بگیرند
طبیبان وطن زین ساز و این برگ
نمی‌سازند معجونی به جز مرگ

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز بس گفتند ایران بی‌حساب است
ز بس گفتند ایرانی خراب است
هوش مصنوعی: ایران به قدری در موردش صحبت شده که به نظر می‌رسد وضعیتی نامناسب دارد و برخی آن را تحت تأثیر این صحبت‌ها، خراب می‌دانند.
ز بس گفتند این ملت فضولند
ز بس گفتند این مردم جهولند
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه مدام دربارهٔ این مردم حرف زده‌اند که بی‌فایده و نادان هستند، حالا این باور در میان مردم رواج پیدا کرده است.
ز بس گفتند ملت جان ندارد
مریض مملکت درمان ندارد
هوش مصنوعی: چون خیلی درباره بی‌روحی و ناتوانی مردم صحبت شده، این کشور هم به شدت بیمار است و هیچ درمانی برای وضعیت آن وجود ندارد.
کنون پر گشته گوش ما از این ساز
دگر نبود اثر در هیچ آواز
هوش مصنوعی: حالا گوش ما از این موسیقی پر شده و دیگر هیچ صدای جدید تأثیری بر ما نخواهد داشت.
طبیبانی که دانایان رازند
مریضان را ز درد آگه نسازند
هوش مصنوعی: پزشکانی که به علم و دانش آشنا هستند، بیماران را از درد و رنج خود آگاه نمی‌سازند.
نگویند این‌ مرض‌ صعب‌ و خطیر است
دریغاکاین‌مریض‌از عمر سیر است
هوش مصنوعی: نگویید که این بیماری سخت و خطرناک است، زیرا این شخص دیگر از زندگی خسته شده است.
نگوبند آه ای بیچاره ناخوش
تو امشب‌ مرد خواهی‌،‌ساعت‌شش
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی بیانگر حالتی از ناامیدی و دردی است که فرد در آن شب احساس می‌کند. او به وضعیت ناگوار و رنجی که دچارش شده، اشاره می‌کند و این حس را در کلامش به تصویر می‌کشد. همچنین، از نزدیک شدن به یک زمان مشخص (ساعت شش) صحبت می‌کند که می‌تواند نشان‌دهنده‌ی یک تغییر یا وقوع چیزی مهم باشد. در کل، این شعر تاثر و غم را به خوبی منتقل می‌کند و حس ناامیدی را در دل مخاطب زنده می‌کند.
اگر خون آید از حلقش‌، بشویند
وگر نبضش شودکاهل‌، نگویند
هوش مصنوعی: اگر از گلویش خون بریزد، او را بشویند و اگر نبضش ضعیف شود، کسی چیزی نگوید.
بگویندش مباش این‌قدر مرعوب
مهیا شوکه فردا می‌شوی خوب
هوش مصنوعی: به او بگویند که اینقدر نترس و مضطرب نباش، آماده باش که فردا حال بهتری خواهی داشت.
وزپن سو، دست بر درمان گشایند
ز روی علم درمانش نمایند
هوش مصنوعی: از آن طرف، دست‌ها بر روی درمان می‌گذارند و بر اساس دانش، آن درمان را به نمایش می‌گذارند.
چو دردش گوبی و درمان نگویی
یقین می‌دان تو عزرائیل اویی
هوش مصنوعی: اگر درد او را برطرف کنی و درمانی برایش نگوئی، به‌راستی می‌دانی تو همان فرشته مرگ هستی.
طبیبانی که در بالین مایند
به عزرائیل دلالی نمایند
هوش مصنوعی: پزشکانی که در کنار بیمار حضور دارند، به نوعی می‌توانند به فرشته مرگ اشاره کنند.
چو تبخالی زند از غلظت خون
بگویند آه طاعون است‌، طاعون
هوش مصنوعی: اگر وقتی که خون غلیظ می‌شود، تب ایجاد شود، مردم می‌گویند این نشانه‌ای از بیماری طاعون است.
گر استفراغکی بینند در ما
بگویند آخ « کلرا» واخ « کلرا»
هوش مصنوعی: اگر کسی در ما نقصی ببیند، می‌گویند "آخ"، یعنی افسوس و ناراحتی از آن نقص.
چنین گویند تا آنگه که بیمار
ببازد دل‌، بیفتد خسته و زار
هوش مصنوعی: می‌گویند که تا زمانی که بیمار دلش را از دست ندهد، خسته و ناتوان نخواهد شد.
نه خود یک‌لحظه درمانش پذیرند
وگر درمان کنی دستت بگیرند
هوش مصنوعی: آنها حتی یک لحظه نمی‌توانند درمان درد خود را بپذیرند، و اگر تو راه حلی برای درمان ارائه دهی، باز هم ممکن است تو را پس بزنند.
طبیبان وطن زین ساز و این برگ
نمی‌سازند معجونی به جز مرگ
هوش مصنوعی: پزشکان وطن با این ابزار و این داروها هیچ درمانی جز مرگ نمی‌سازند.

حاشیه ها

1398/12/07 13:03
محمدرضا مروارید

مصراع اول از آخرین بیت را اصلاح کنید
طبیبان وطن زین ساز و این برگ