شمارهٔ ۱۸ - در سبک عرفان
ماییم و دلی ز عشق صد چاک
آشوب سپهر و آفت خاک
چون رای منازعت نماییم
چنبر از چرخ برگشاییم
از پنجهٔ ما جهان، جهان نیست
وز دیدهٔ ما نهان، نهان نیست
ما راست به خستگان راهی
ما راست به بستگان کماهی
صد آینهٔ جهاننمایی
صد ناخنهٔ گرهگشایی
در کنج شکستگی نشسته
در بر رخ انتظار بسته
بسته ره پویه، و آسمان پوی
در خانهٔ خویشتن جهانجوی
در دل دو هزار غم نهفته
یک حرف ازآن به کس نگفته
صد ره زده پنج نوبت داد
در هفت اقلیم و چار بنیاد
از دیده طریق دل ببسته
وز اشگ روان به گل نشسته
از بار فراق، چفته چون تاک
وآتش زده زآب دیده بر خاک
آنان که دلی چون گنجشان بود
جانخستهٔ درد و رنجشان بود
ما نیز قرین درد و رنجیم
لیکن ماریم خود، نه گنجیم
ای گنجدلان حکمتاندوز
مار افسایان کیمیا توز
ماربم و به مهره خصم خویشیم
جمله سر و بن شرنگ و نیشیم
ماریم و هوای گنج دایم
چون مارگزیده رنج داریم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ماییم و دلی ز عشق صد چاک
آشوب سپهر و آفت خاک
هوش مصنوعی: ما در عشق دلی داریم که پر از درد و آشفتگی است، در حالی که دنیای بیرونی پر از مشکلات و سرنوشت سخت است.
چون رای منازعت نماییم
چنبر از چرخ برگشاییم
هوش مصنوعی: وقتی در مورد منازعه و اختلاف رأی میزنیم، میتوانیم محدودیتها را کنار بزنیم و به آزادی عمل دست یابیم.
از پنجهٔ ما جهان، جهان نیست
وز دیدهٔ ما نهان، نهان نیست
هوش مصنوعی: آنچه ما داریم برای جهان اهمیت دارد و هیچ چیزی در این دنیا از دید ما پنهان نیست.
ما راست به خستگان راهی
ما راست به بستگان کماهی
هوش مصنوعی: ما به افراد خسته و ناتوان کمک میکنیم و به کسانی که به ما نزدیک هستند، توجه ویژهای داریم.
صد آینهٔ جهاننمایی
صد ناخنهٔ گرهگشایی
هوش مصنوعی: این دنیا همانند صد آینه است که جلوهها و تصویری از حقیقت را نشان میدهد و همچنین مانند صد ناخن است که میتواند گرهها و مشکلات را باز کند.
در کنج شکستگی نشسته
در بر رخ انتظار بسته
هوش مصنوعی: در گوشهای از شکست و ناکامی نشستهام و منتظر هستم تا چهرهای را ببینم که در دل دارم.
بسته ره پویه، و آسمان پوی
در خانهٔ خویشتن جهانجوی
هوش مصنوعی: در اینجا به این معنی است که کسی که در جستجوی حقیقت و دانش است، باید راه خود را به درستی انتخاب کند و آسمان (نماد زیبایی و وسعت) را در درون خود بیابد، در حالی که سعی میکند به دنیای جدیدی دست یابد. به عبارت دیگر، کاوش درونی و خودآگاهی میتواند راه را برای شناخت بهتر از جهان باز کند.
در دل دو هزار غم نهفته
یک حرف ازآن به کس نگفته
هوش مصنوعی: در دل من دو هزار غم نهفته است، اما هیچکس را از آنها خبری نیست و هیچچیز به کسی نگفتهام.
صد ره زده پنج نوبت داد
در هفت اقلیم و چار بنیاد
هوش مصنوعی: او بارها و بارها در هفت سرزمین و چهار اصل، صداها و نداهایی را به گوش رسانده است.
از دیده طریق دل ببسته
وز اشگ روان به گل نشسته
هوش مصنوعی: چشم را بسته و دل را به راهی دیگر میبرد، اشک او میان گلها نشسته و جاری است.
از بار فراق، چفته چون تاک
وآتش زده زآب دیده بر خاک
هوش مصنوعی: از شدت دوری، دلم مانند تاکی پاره پاره است و اشکهایم مانند آبی که بر زمین میریزد، آتش به جانم زده است.
آنان که دلی چون گنجشان بود
جانخستهٔ درد و رنجشان بود
هوش مصنوعی: کسانی که دلهایشان پر از گنج خصلت و زیبایی است، از درد و رنج بسیار خسته و در عذاباند.
ما نیز قرین درد و رنجیم
لیکن ماریم خود، نه گنجیم
هوش مصنوعی: ما هم در کنار درد و رنج هستیم، اما خودمان مشکل ساز هستیم، نه اینکه از جایی دیگر به ما وارد شده باشد.
ای گنجدلان حکمتاندوز
مار افسایان کیمیا توز
هوش مصنوعی: ای کسانی که قلبتان پر از حکمت است و چونان مار، از شیرینی علم برخوردارید، شما همانند کیمیا به ارزشمندترین رازی تبدیل میشوید.
ماربم و به مهره خصم خویشیم
جمله سر و بن شرنگ و نیشیم
هوش مصنوعی: ما در برابر دشمنان خود مانند مار هستیم، که هم سر و هم دم آنها سمی و خطرناک است.
ماریم و هوای گنج دایم
چون مارگزیده رنج داریم
هوش مصنوعی: ما به دنبال گنج و ثروت هستیم و مانند کسی که نیش مار خورده، دائما درد و رنج میکشیم.