بخش ۸۶ - گل و پروانه
بامدادان به ساحت گلزار
بنگر آن جلوهٔ گل پر بار
گویی آن رنگ و بو وسیلهٔ اوست
تا کشد جرعهای ز ساغر دوست
گل که پروانه را به خویش کشد
هم ز پروانه جرعه بیش کشد
هست پروانه قاصد جانان
به گل آرد خبر ز عالم جان
گرچه نوشد زشیرهٔ دل او
زی گل آرد خمیرهٔ دل او
هست بیشک خمیرمایهٔ گل
صنع استاد کارخانهٔ کل
چیست گل، کارگاه زیبایی
مایهٔ حیرت تماشایی
کیست پروانه، رهزن گلزار
غافل از این بنای پر اسرار
میرود پرزنان به سوی حبیب
میزند بوسهها به روی حبیب
چون زند بوسهای به وجه حسن
گل از آن بوسه گردد آبستن
ور تو پروانه را ببندی پر
مایه گیرد گل از طریق دگر
بامدادان نسیم برخیزد
با گل نازنین درآمیزد
زان وزنده نسیم نافه گشا
بارور گردد آن گل رعنا
چون که دوشیزگیش گشت تمام
مایه در تخمدان گرفت مقام
حاصل آید ازین میانه نتاج
وز سر سرخ گل بریزد تاج
گل خندان بپژمرد ناگاه
شود آن زیب و رنگ و بوی، تباه
این همه رنگ و بوی و جلوه و ناز
مستی و عاشقی و راز و نیاز
بهر آنست تا ز گلشن جان
نگسلد جلوهٔ رخ جانان
بخش ۸۵ - در طبیعت زن: راست خواهی زنان معمایندبخش ۸۷ - شعور پنهان و شعور آشکار: دو شعور است در نهاد بشر
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بامدادان به ساحت گلزار
بنگر آن جلوهٔ گل پر بار
هوش مصنوعی: صبحگاهان به زیبایی و شکوه باغ نگاه کن که چقدر گلها پرپُر و دلانگیز هستند.
گویی آن رنگ و بو وسیلهٔ اوست
تا کشد جرعهای ز ساغر دوست
هوش مصنوعی: به نظر میرسد آن رنگ و بویی که حس میشود، ابزار و وسیلهای است برای او تا بتواند لذتی از میگساری عشق دوست بچشد.
گل که پروانه را به خویش کشد
هم ز پروانه جرعه بیش کشد
هوش مصنوعی: اگر گلی پروانه را به سوی خود جذب کند، پروانه بیشتر از یک قطره از آن نمینوشد.
هست پروانه قاصد جانان
به گل آرد خبر ز عالم جان
هوش مصنوعی: پروانه به گل میرود تا خبری از محبوب به گوشش برساند و از دنیای معنوی و عشق جان آگاه کند.
گرچه نوشد زشیرهٔ دل او
زی گل آرد خمیرهٔ دل او
هوش مصنوعی: هرچند دل او از شراب گوارا پر است، اما همچنان گل خوشبویی را برای دل او به ارمغان میآورد.
هست بیشک خمیرمایهٔ گل
صنع استاد کارخانهٔ کل
هوش مصنوعی: بدون شک، اصل و اساس زیبایی و هنری که در گل به کار رفته، نتیجهٔ هنر و مهارت استاد کارگاه است.
چیست گل، کارگاه زیبایی
مایهٔ حیرت تماشایی
هوش مصنوعی: گل، مکان و آفرینش زیبایی است که باعث شگفتی و جذابیت میشود.
کیست پروانه، رهزن گلزار
غافل از این بنای پر اسرار
هوش مصنوعی: چه کسی است که مانند پروانه به گلزار میآید و از این ساختار و رازهای نهفته در آن بیخبر است؟
میرود پرزنان به سوی حبیب
میزند بوسهها به روی حبیب
هوش مصنوعی: زنی که با شوق و محبت به سوی محبوبش میرود، با ناز و محبت بر او بوسه میزند.
چون زند بوسهای به وجه حسن
گل از آن بوسه گردد آبستن
هوش مصنوعی: وقتی بوسهای به زیبایی کسی زده میشود، مانند این است که گل از آن بوسه درون خود باروری و شکوفایی را حس کند.
ور تو پروانه را ببندی پر
مایه گیرد گل از طریق دگر
هوش مصنوعی: اگر تو پروانه را محدود کنی، گل از راه دیگری شکوفا خواهد شد.
بامدادان نسیم برخیزد
با گل نازنین درآمیزد
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی به آرامی میوزد و با گلهای زیبا و دلنشین در هم میآمیزد.
زان وزنده نسیم نافه گشا
بارور گردد آن گل رعنا
هوش مصنوعی: نسیم زندگیبخش، گلی زیبا را بارور میکند و آن را به شکوفایی میرساند.
چون که دوشیزگیش گشت تمام
مایه در تخمدان گرفت مقام
هوش مصنوعی: وقتی که دختر بودنش به پایان رسید، به اوج رسیده و در تخمدان به مقام و موقعیت خاصی دست یافت.
حاصل آید ازین میانه نتاج
وز سر سرخ گل بریزد تاج
هوش مصنوعی: از این میان، نتیجهای به دست میآید و تاجی از گلهای سرخ خواهیم داشت که بر زمین میریزد.
گل خندان بپژمرد ناگاه
شود آن زیب و رنگ و بوی، تباه
هوش مصنوعی: ناگهان گل شاداب و خندان، به دلیلی پژمرده و بیطراوت میشود و زیبایی، رنگ و بوی آن از بین میرود.
این همه رنگ و بوی و جلوه و ناز
مستی و عاشقی و راز و نیاز
هوش مصنوعی: در این دنیا پر از زیباییها و جلوههای مختلف، احساسات عاشقانه و لحظات دلپذیر پر از عشق و راز و نیاز وجود دارد.
بهر آنست تا ز گلشن جان
نگسلد جلوهٔ رخ جانان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زیبایی و جاذبهٔ معشوق باعث میشود انسان از دنیای مادی و گلشن روح خود دور نشود. جاذبهٔ چهرهٔ محبوب چنان است که دل را به خود میکشد و انسان را به خوبیها و زیباییهای معنوی ترغیب میکند.

ملکالشعرا بهار