بخش ۱۹ - در فایدهٔ علوم
علم از بهر چیست ای استاد
تاکه گیتی شود به علم آباد
علم بهر خیالبافی نیست
کار دانش بدین گزافی نیست
باید از علم سود برخیزد
چون درختی کز او ثمر خیزد
هرکه از علم بهرهورگردد
مایه ی راحت بشر گردد
گرچه علم تو پیچ در پیچ است
چون نپیوست با عمل هیچ است
عملت نیز اگر نداشت ثمر
هست چون علم بیعمل ابتر
عالم بیثمر دغل باشد
راست چون علم بیعمل باشد
پس تو ای مرد ذوفنون اجل
داد هر علم چون دهی به عمل؟
ور به یک فن عمل کنی کم و بیش
آن دگرها چه می کشی با خویش
آن که را خنگ راهوار بود
از جنیبت کشیش عار بود
ورنمایی عمل به جمله علوم
لقبت نیست جز جهول و ظلوم
گرتو علم از برای آن خواهی
که بدان قدر دوستان کاهی
اندر آیی به حلقهٔ فضلا
بنشینی به صدر عزّ و علا
لب گشایی و گفتن آغازی
اصطلاحی، دو سه، بیان سازی
مرد یک فن نشسته خامش و پست
تو ز شاخیبهشاخهایزده دست
با همه علمها برآیی راست
جز به علمی که اوستاش آنجاست
گر درآیی به محفل علما
ویژگان علوم ارض و سما
هریکی خاص گشته در هنری
یافته از رموز آن خبری
مانی آنجای همچو خر بوحل
ننهندت به قدر پشه محل
پیش نادان مثل به دانایی
پیش دانا مثل به کانایی
تو به کاری نیایی ای مسکین
بهتر از تست مرد سرگین چین
بخش ۱۸ - گفتار چهارم در صفت استاد گوید: گیتی از اوستاد باشد راستبخش ۲۰ - در صفت شیّادان لفّاظ که با دانستن چند اصطلاح خود را عالم نامیده و درمجالس سخن می گویند: بود مردی ز هر هنر عاری
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
علم از بهر چیست ای استاد
تاکه گیتی شود به علم آباد
هوش مصنوعی: علم برای چه چیزی است ای استاد، مگر اینکه جهان با دانش آباد شود؟
علم بهر خیالبافی نیست
کار دانش بدین گزافی نیست
هوش مصنوعی: علم فقط برای خیالپردازی نیست و دانش به خاطر این حجم و گستردگی خود نیست.
باید از علم سود برخیزد
چون درختی کز او ثمر خیزد
هوش مصنوعی: علم باید به گونهای باشد که نتیجه مثبت و سودمندی به همراه داشته باشد، همانند درختی که میوه میدهد.
هرکه از علم بهرهورگردد
مایه ی راحت بشر گردد
هوش مصنوعی: هر کس که از دانش و علم بهرهمند شود، میتواند به آسایش و راحتی انسانها کمک کند.
گرچه علم تو پیچ در پیچ است
چون نپیوست با عمل هیچ است
هوش مصنوعی: هرچند که دانش تو بسیار عمیق و پیچیده است، اما اگر با عمل همراه نباشد، هیچ ارزش و فایدهای ندارد.
عملت نیز اگر نداشت ثمر
هست چون علم بیعمل ابتر
هوش مصنوعی: اگر عمل تو هم نتیجهای نداشته باشد، مانند علمی است که بدون عمل ناقص و ناتمام میماند.
عالم بیثمر دغل باشد
راست چون علم بیعمل باشد
هوش مصنوعی: علمی که به عمل نیانجامد، مثل درختی است که میوه نمیدهد؛ بنابراین، دانشی که به هیچ کار نیاورد، بیارزش و بیفایده خواهد بود.
پس تو ای مرد ذوفنون اجل
داد هر علم چون دهی به عمل؟
هوش مصنوعی: اگر تو ای مرد با استعداد، هر علم و دانشی را که داری به عمل و کار نمیگیری، چه فایدهای دارد؟
ور به یک فن عمل کنی کم و بیش
آن دگرها چه می کشی با خویش
هوش مصنوعی: اگر در یک کار به صورت کم و بیش عمل کنی، پس با دیگران چه مشکلاتی را به دوش میکشی.
آن که را خنگ راهوار بود
از جنیبت کشیش عار بود
هوش مصنوعی: کسی که در عیش و خوشی زندگی میکند، از زحمت و کار سخت خود را دور نگه میدارد.
ورنمایی عمل به جمله علوم
لقبت نیست جز جهول و ظلوم
هوش مصنوعی: اگر تنها به نمایش و ظاهرسازی دانشهای مختلف بپردازی، هرگز به حقیقت علم نخواهی رسید و تنها به نادانی و ظلمت دچار خواهی شد.
گرتو علم از برای آن خواهی
که بدان قدر دوستان کاهی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی علم بیاموزی، باید بدانید که این علم به خاطر کاهش تعداد دوستان نباشد.
اندر آیی به حلقهٔ فضلا
بنشینی به صدر عزّ و علا
هوش مصنوعی: اگر به جمع فرزانگان وارد شوی، به مقام و جایگاهی بزرگ و ارجمند دست خواهی یافت.
لب گشایی و گفتن آغازی
اصطلاحی، دو سه، بیان سازی
هوش مصنوعی: مقصود از این بیت این است که با آغاز صحبت و باز کردن لبها، در واقع شروع به بیان و توضیح دادن موضوعی میشود. این عمل تقریباً همانند نشانهای است برای ورود به بحث یا بیان احساسات و افکار.
مرد یک فن نشسته خامش و پست
تو ز شاخیبهشاخهایزده دست
هوش مصنوعی: مردی که در یک فن و کار خاص ماهر است، در سکوت و افتادگی به سر میبرد، در حالی که تو فقط به جستجوی مناسبترین فرصتها از این شاخه به آن شاخه میپری.
با همه علمها برآیی راست
جز به علمی که اوستاش آنجاست
هوش مصنوعی: با تمام دانشی که داری، نمیتوانی به حقیقت واقعی برسی، مگر اینکه علمی که آن حقیقت در آن جاست را بیاموزی.
گر درآیی به محفل علما
ویژگان علوم ارض و سما
هوش مصنوعی: اگر به جمع دانشمندان و متخصصان علم زمین و آسمان وارد شوی،
هریکی خاص گشته در هنری
یافته از رموز آن خبری
هوش مصنوعی: هر کس در یک هنر خاص مهارت پیدا کرده، از رازهای آن هنر باخبر شده است.
مانی آنجای همچو خر بوحل
ننهندت به قدر پشه محل
هوش مصنوعی: اگر در جایی مانند خر در گودالی قرار بگیری، به اندازهای که یک مگس فضای محدودی دارد، به تو توجه نخواهند کرد.
پیش نادان مثل به دانایی
پیش دانا مثل به کانایی
هوش مصنوعی: حضور نادان مانند حضور در برابر کسی دانا است، و در برابر شخص دانا مانند قرار گرفتن در مقابل منبعی پربار و ارزشمند است.
تو به کاری نیایی ای مسکین
بهتر از تست مرد سرگین چین
هوش مصنوعی: اگر تو به کاری نیایی، ای بیچاره، بهتر است که تو مانند فردی باشی که در کار سخت و کثیف سرگین را جمع میکند.