فقرۀ ۵۰
شرمگین زن اگر با تو دوست بود اوی را به زنی، بر زیرکمرد دانا ده، چه زیرک و دانامرد همانا چنانچون زمین نیکوست که تخم بر وی پراکنده و گونه گونه خوربار از وی برآید.
گرت خویش باشد زن شرمگین
ورا شوی دانای زیرک گزین
جوان خردمند داننده راه
بود همچو ورزیده خاک سیاه
که چون از برش تخم بپراکنی
از او گونهگون لاله و گل چنی
فقرۀ ۴۹: جز از خویشاوندان و دوستان هیچ وام مگیر.فقرۀ ۵۱، ۵۲: آشکارهگوی باش (صریح اللهجه). به جز به اندیشه سخن مگوی.
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شرمگین زن اگر با تو دوست بود اوی را به زنی، بر زیرکمرد دانا ده، چه زیرک و دانامرد همانا چنانچون زمین نیکوست که تخم بر وی پراکنده و گونه گونه خوربار از وی برآید.
هوش مصنوعی: اگر زنی با تو دوست باشد، او را به مردی دانا و زیرک بسپار، زیرا مردان دانا و زیرک مانند زمین حاصلخیز هستند که دانهها را در خود میپذیرند و fruits مختلفی را به بار میآورند.
گرت خویش باشد زن شرمگین
ورا شوی دانای زیرک گزین
هوش مصنوعی: اگر همسرت انسان شرمگینی است، مرد دانا و زیرکی را برای او انتخاب کن.
جوان خردمند داننده راه
بود همچو ورزیده خاک سیاه
هوش مصنوعی: جوانی که دانا و باهوش است، مانند فردی است که به خوبی راه را میشناسد، همانند کسی که در کنار خاک تیره، مهارتهای لازم را کسب کرده است.
که چون از برش تخم بپراکنی
از او گونهگون لاله و گل چنی
هوش مصنوعی: وقتی که بذر او را بپاشی، از آن گلها و لالههای مختلفی خواهند رویید.