شمارهٔ ۸۵ - فیض شمال
ز البرز بزرگ در شمال ری
هر شب دم دلکش شمال آید
از باد شمال مشکبو هر دم
جان رقصد و دل به وجد و حالآید
وز عطر خوش گل و ریاحینش
آفات سموم را زوال آید
برفش بگدازد و به شهر اندر
بس چشمه دلکش زلال آید
امشب ز نسیم، سخت خشنودم
کز سوی شمال بیملال آید
جنبد به جنوب از شمال آسان
و آزاد به بزم اهل حال آید
در محفل ما هوای جانبخشش
با روح به فعل وانفعال آید
همراه شمال جانفزا زی ما
پیوسته قوافل کمال آید
من رشک برم بدو چو از شوخی
با طرهٔ یار در جدال آید
گاهی صف چپ ازو برآشوبد
گه درصف راست اختلال آید
آشوب فتد به زلف یار اما
این فتنه مؤید جمال آید
باری نکنم نهان که سوی ما
هر فیض که آید ازشمال آید
شمارهٔ ۸۴ - سنبلهای هلندی: سنبل صد برگ رنگارنگ پنداری مگرشمارهٔ ۸۶ - در ذم یکی ز عمال آستان قدس رضوی که بهار را در مشهد تکفیر کرده بود: ای جناب میرزا... از بهر چه
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز البرز بزرگ در شمال ری
هر شب دم دلکش شمال آید
هوش مصنوعی: هر شب نسیم دلانگیز از دامنههای البرز در شمال ری به بار میخیزد.
از باد شمال مشکبو هر دم
جان رقصد و دل به وجد و حالآید
هوش مصنوعی: هر لحظه از بوی خوش باد شمال، جان انسان به شوق و شادی میرقصد و دل او به وجد و حال میآید.
وز عطر خوش گل و ریاحینش
آفات سموم را زوال آید
هوش مصنوعی: عطر خوش گل و گیاهان باعث میشود که آسیبهای ناشی از گرما و بادهای سوزان از بین برود.
برفش بگدازد و به شهر اندر
بس چشمه دلکش زلال آید
هوش مصنوعی: برف که ذوب شود و در شهر جاری شود، چشمههای زیبا و زلال به وجود میآید.
امشب ز نسیم، سخت خشنودم
کز سوی شمال بیملال آید
هوش مصنوعی: امشب از نسیم خنک و دلپذیر بسیار خوشحالم که از سمت شمال به آرامی میوزد و هیچ ناراحتیای ندارد.
جنبد به جنوب از شمال آسان
و آزاد به بزم اهل حال آید
هوش مصنوعی: با آرامش و آزادی میتوان از شمال به سوی جنوب حرکت کرد و در محفل اهل حال و معنویت حضور یافت.
در محفل ما هوای جانبخشش
با روح به فعل وانفعال آید
هوش مصنوعی: در جمع ما، جو و فضایی به وجود میآورد که با روح و احساسات ما در تعامل است و تأثیر میگذارد.
همراه شمال جانفزا زی ما
پیوسته قوافل کمال آید
هوش مصنوعی: همواره با شمال که جان را شاداب میکند، کاروانهای کمال به ما میپیوندند.
من رشک برم بدو چو از شوخی
با طرهٔ یار در جدال آید
هوش مصنوعی: من در عجبم و حسادت میکنم به او، وقتی که او در بازی و شوخی با موهای زیبای یار به رقابت میپردازد.
گاهی صف چپ ازو برآشوبد
گه درصف راست اختلال آید
هوش مصنوعی: گاهی اوقات صف طرف چپ به هم میریزد و گاهی اوقات هم صف طرف راست دچار اختلال میشود.
آشوب فتد به زلف یار اما
این فتنه مؤید جمال آید
هوش مصنوعی: اگر زلف یار تو را دچار آشوب کند، اما این آشوب در واقع زیبایی او را تأکید میکند.
باری نکنم نهان که سوی ما
هر فیض که آید ازشمال آید
هوش مصنوعی: من هیچ چیزی را مخفی نمیکنم، چرا که هر نعمت و خوشی که به ما میرسد، از شمال میآید.