گنجور

شمارهٔ ۴۳ - هدیهٔ دوست در زندان

حضرت سالار بهر مرغ گرفتار
از ره اکرام آب و دانه فرستاد
آب حیات اندرون کوزهٔ مینا
تا دهدم عمر جاودانه‌، فرستاد
هفت عدد کوزهٔ نبات کرم کرد
سه خم شیرین می‌ مغانه ‌فرستاد
از سر انصاف‌، تلک عشر کامل
تا نزنم در نقیصه‌ چانه‌، فرستاد
باشد رمزی گر امتنان رهی را
خربزه‌ بخشید و هندوانه‌ فرستاد
دانست‌ این بنده تشنهٔ سخن اوست
کاهلی طبع را بهانه فرستاد
خشک‌ لبم یافت‌، زان قبل شکر تر
در عوض شکرین ترانه فرستاد
شکر کنم زو که این‌ همه شکر تر
در خم سربسته بی‌نشانه فرستاد
یا بدل شعر تازه نزلی موزون
شهد و شکر کرده در میانه فرستاد
بختش خواهم بلند و هیچ نبینم
کاو بفرستاد هدیه یا نفرستاد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حضرت سالار بهر مرغ گرفتار
از ره اکرام آب و دانه فرستاد
هوش مصنوعی: حضرت سالار به خاطر مرغی که در تنگنا و گرفتار شده بود، از روی محبت و احترام برای او آب و دانه فرستاد.
آب حیات اندرون کوزهٔ مینا
تا دهدم عمر جاودانه‌، فرستاد
هوش مصنوعی: درون کوزهٔ مینا، آب حیات وجود دارد و من آن را می‌دهم تا عمر جاودانی بدست آورم.
هفت عدد کوزهٔ نبات کرم کرد
سه خم شیرین می‌ مغانه ‌فرستاد
هوش مصنوعی: هفت کوزه شکر درست کرد و سه سر مخزن شیرین را به پای می‌خانه فرستاد.
از سر انصاف‌، تلک عشر کامل
تا نزنم در نقیصه‌ چانه‌، فرستاد
هوش مصنوعی: با صداقت و انصاف، من نمی‌توانم در عیب و نقص کار تو تغییری ایجاد کنم و آن را نادیده بگیرم.
باشد رمزی گر امتنان رهی را
خربزه‌ بخشید و هندوانه‌ فرستاد
هوش مصنوعی: اگر رسم و رازی باشد، رهی ممکن است خربزه‌ای تقدیم کند و هندوانه‌ای ارسال کند.
دانست‌ این بنده تشنهٔ سخن اوست
کاهلی طبع را بهانه فرستاد
هوش مصنوعی: این بنده که تشنهٔ گفت‌وگوست، به خاطر کسالت خود، بهانه‌ای برای عدم گفت‌وگو فرستاد.
خشک‌ لبم یافت‌، زان قبل شکر تر
در عوض شکرین ترانه فرستاد
هوش مصنوعی: من در گذشته به خاطر غم و غصه‌ای که داشتم، دچار خشکی و بی‌حالی شده بودم، اما اکنون به‌جای آن که از من شکر برای خوابی می‌خواست، ترانه‌ای شیرین و خوشنمائی برایم فرستاد.
شکر کنم زو که این‌ همه شکر تر
در خم سربسته بی‌نشانه فرستاد
هوش مصنوعی: از او سپاسگزارم که این‌قدر شیرینی و لطافت را در ظرفی بسته و بی‌نشانه برایم ارسال کرده است.
یا بدل شعر تازه نزلی موزون
شهد و شکر کرده در میانه فرستاد
هوش مصنوعی: شخصی شعر تازه‌ای را که به طرز موزونی سروده شده، به عنوان پیام یا خبری شیرین و زیبا به دیگران می‌فرستد.
بختش خواهم بلند و هیچ نبینم
کاو بفرستاد هدیه یا نفرستاد
هوش مصنوعی: می‌خواهم خوشبختی‌ام بالا باشد و هیچ چیز نبیند که آیا کسی برایم هدیه فرستاده یا نفرستاده.

خوانش ها

شمارهٔ ۴۳ - هدیهٔ دوست در زندان به خوانش عندلیب