گنجور

شمارهٔ ۳۰ - صفاهان اگر نیست شیراز هست

جهادا فراموش کردی مرا
ولی از تو زین رو دلم تنگ نیست
مدیحی نوشتم به سردار جنگ
که در وزن و معنی کم از سنگ نیست
به پایان آن چامه بُد نکته‌ای
که هر کان نداند به فرهنگ نیست
نفهمید سردار آن نکته را
اگر لر نفهمد سخن‌، ننگ نیست
وگر دید و دانست و ناکرده ماند
مرا با چنان مهتری جنگ نیست
ولی از تو انسانِ دانش‌پژوه
تَجاهُل بدین حد خوش‌آهنگ نیست
که شعرم نفهمیده خوانی به خلق
ازین زشت‌تر در جهان رنگ نیست
به سردار برگو که حکم حکیم
کم از امر سرتیپ و سرهنگ نیست
صفاهان اگر نیست شیراز هست
خدا جهان را جهان تنگ نیست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جهادا فراموش کردی مرا
ولی از تو زین رو دلم تنگ نیست
هوش مصنوعی: تو با اینکه به جهاد توجهی نداری، اما دلم به خاطر تو دیگر تنگ نمی‌شود.
مدیحی نوشتم به سردار جنگ
که در وزن و معنی کم از سنگ نیست
هوش مصنوعی: شعر بلندی در ستایش فرمانده جنگ نوشتم که از نظر وزن و معنا هیچ کمبودی نسبت به سنگ ندارد.
به پایان آن چامه بُد نکته‌ای
که هر کان نداند به فرهنگ نیست
هوش مصنوعی: به پایان آن شعر، نکته‌ای وجود دارد که هر کسی که داناتر از فرهنگ نیست، از آن بی‌خبر است.
نفهمید سردار آن نکته را
اگر لر نفهمد سخن‌، ننگ نیست
هوش مصنوعی: اگر سردار این نکته را درک نکند، جای نگرانی نیست، چون اگر مردمی از نژاد لر هم نتوانند این حرف را بفهمند، عیب ندارد.
وگر دید و دانست و ناکرده ماند
مرا با چنان مهتری جنگ نیست
هوش مصنوعی: اگر او ببیند و بداند و چیزی نکند، من با چنین بزرگ‌منشی جنگی ندارم.
ولی از تو انسانِ دانش‌پژوه
تَجاهُل بدین حد خوش‌آهنگ نیست
هوش مصنوعی: اما در مورد تو، ای انسان با دانش و کاوشگر، این نادانی و بی‌خبری به این اندازه زیبا نیست.
که شعرم نفهمیده خوانی به خلق
ازین زشت‌تر در جهان رنگ نیست
هوش مصنوعی: شعر من را نادانسته می‌خوانی، و زشت‌تر از این در دنیا رنگی وجود ندارد.
به سردار برگو که حکم حکیم
کم از امر سرتیپ و سرهنگ نیست
هوش مصنوعی: به فرمانده بگو که دستورات حکیمانه هیچ تفاوتی با دستورات سرتیپ و سرهنگ ندارد.
صفاهان اگر نیست شیراز هست
خدا جهان را جهان تنگ نیست
هوش مصنوعی: اگرچه اصفهان وجود ندارد، شیراز هنوز هست. خداوند جهان را آفریده و این دنیا جای تنگی برای زیبایی‌ها و شگفتی‌ها نیست.

خوانش ها

شمارهٔ ۳۰ - صفاهان اگر نیست شیراز هست به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1399/10/12 15:01
بهزاد

بهار گرچه نا فهم و رنجیده بود
مغول بود و از لر ستم دیده بود.
تقدیم به روح ملکوتی ملک الشعرا