گنجور

شمارهٔ ۱۲۴ - گله از قوام‌السلطنه

من با تو حق صحبت دیرینه داشتم
گنجی نهان ز مهر تو در سینه داشتم
با دوستان خواجه مرا بود دوستی
وز دشمنان خواجه به دل کینه داشتم
در شادی و مصیبت و در عزل و در عمل
با خواجه حشر شنبه و آدینه داشتم
روشن‌دل و موافق و یکروی و راستگوی
در محضر تو صورت آئینه داشتم
از دشمنان خواجه کشیدم جفا، ولی
با دوستان خواجه حسابی نداشتم
تنها برای خدمت و غمخواری تو بود
گر رغبتی به شرکت کابینه داشتم‌
خوردی فریب حاسد و دیوانه و سفیه
کز هر سه برخلاف تو پیشینه داشتم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من با تو حق صحبت دیرینه داشتم
گنجی نهان ز مهر تو در سینه داشتم
هوش مصنوعی: من همیشه حسی عمیق و دیرینه نسبت به تو داشتم و در دل خود، عشق و محبت تو را به عنوان گنجی ارزشمند پنهان نگه داشته‌ام.
با دوستان خواجه مرا بود دوستی
وز دشمنان خواجه به دل کینه داشتم
هوش مصنوعی: با دوستان خواجه، من رابطه دوستانه‌ای داشتم، اما نسبت به دشمنان او در دل، کینه و کینه‌توزی احساس می‌کردم.
در شادی و مصیبت و در عزل و در عمل
با خواجه حشر شنبه و آدینه داشتم
هوش مصنوعی: در روزهای شادی و اندوه، در زمان‌های جدایی و کار، همیشه با آقا در ارتباط و همراه بوده‌ام.
روشن‌دل و موافق و یکروی و راستگوی
در محضر تو صورت آئینه داشتم
هوش مصنوعی: در حضور تو با دل پاک و نیت صادق، به‌گونه‌ای رفتار کردم که مانند آینه صاف و روشن بودم.
از دشمنان خواجه کشیدم جفا، ولی
با دوستان خواجه حسابی نداشتم
هوش مصنوعی: از دشمنان خواجه ناراحتی هایی را متحمل شدم، اما با دوستان او هیچ گونه تعامل و ارتباطی نداشتم.
تنها برای خدمت و غمخواری تو بود
گر رغبتی به شرکت کابینه داشتم‌
هوش مصنوعی: من تنها به خاطر خدمت و حمایت از تو می‌خواستم در کارهای دولتی شرکت کنم، نه به خاطر شخص دیگری.
خوردی فریب حاسد و دیوانه و سفیه
کز هر سه برخلاف تو پیشینه داشتم
هوش مصنوعی: تو به فریب حسود، دیوانه و احمق افتادی، در حالی که من از همه‌ی آنها برعکس تو سابقه‌ای دارم.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۲۴ - گله از قوام‌السلطنه به خوانش عندلیب