گنجور

شمارهٔ ۱۰۲

غذای میر ندیدم ولی به گاه غذا
بر اوگذشتم و دیدم که چاکران امیر
کمان گروهه به کف گرد سفره‌خانه او
کمین گشاده مگس ها همی زنند به تیر

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غذای میر ندیدم ولی به گاه غذا
بر اوگذشتم و دیدم که چاکران امیر
هوش مصنوعی: من هرگز غذایی از امیر ندیدم، اما وقتی وقت غذا نزدیک بود به او نزدیک شدم و دیدم که خدمتکاران امیر در حال آماده‌سازی غذا هستند.
کمان گروهه به کف گرد سفره‌خانه او
کمین گشاده مگس ها همی زنند به تیر
هوش مصنوعی: کمان به دست اوست و در آغوش سفره‌خانه به تله افتاده است، مگس‌ها را با تیر نشانه می‌گیرد و به آن‌ها شلیک می‌کند.

خوانش ها

شمارهٔ ۱۰۲ به خوانش عندلیب