شمارهٔ ۹
جز روی تو کافروخته گردد ز می ناب
آتش که شنیده است که روشن شود از آب
شنگرف دو رخسار تو آمیخته با سیم
سیم تو ز دو دیدهام انگیخته سیماب
سیماب اگرم بارد به رخ عجبی نیست
سیماب روان شیفته باشد به زر ناب
دو چشم و جبین تو در آن زلف چه باشد؟
دو نرگس نو ساخته اندر شب مهتاب
گربوسه به من بخشی دانی به چه ماند؟
مرغی که گه کشتن، قاتل دهدش آب
ز اندوه شبانگاهی خود با تو چه گویم
شب خفته چه داند اثر دیده ی بیخواب
در دامنت آویزم تا مردم گویند
آوبخته بر سرو یکی شاخک لبلاب
تا خط ندمیده است رفیقان را دلجوی
تا نقدی باقی است فقیران را دریاب
بیم است که خط جوش زند گرد عذارت
و اندیشهٔ او نیش زند بر دل اصحاب
عناب لبت بیمزه گردد ز خط سبز
اینست، بلی خاصیت سبزهٔ عناب
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جز روی تو کافروخته گردد ز می ناب
آتش که شنیده است که روشن شود از آب
هوش مصنوعی: جز چهره تو، هیچ چیز دیگری ارزش عشق و محبت را ندارد؛ شراب ناب، آتشی را روشن میکند که از آب پدید آمده است و فقط تو میتوانی این شعله را به جان بیاوری.
شنگرف دو رخسار تو آمیخته با سیم
سیم تو ز دو دیدهام انگیخته سیماب
هوش مصنوعی: رنگ سرخ چهرهات با نقرهای بودن چهرهات در هم آمیخته است و زیبایی چشمانت مرا به یاد جیوه میاندازد.
سیماب اگرم بارد به رخ عجبی نیست
سیماب روان شیفته باشد به زر ناب
هوش مصنوعی: اگر سیمابی بر چهره کسی بارد، تعجبی ندارد، چون سیماب به طلا علاقهمند است و به راحتی جذب آن میشود.
دو چشم و جبین تو در آن زلف چه باشد؟
دو نرگس نو ساخته اندر شب مهتاب
هوش مصنوعی: دو چشم و پیشانی تو در آن موهای پیچیده چه صفایی دارد؟ گویی که دو گل نرگس تازه شکفته در شب روشن مهتاب هستند.
گربوسه به من بخشی دانی به چه ماند؟
مرغی که گه کشتن، قاتل دهدش آب
هوش مصنوعی: وقتی تو به من بوسهای میدی، مثل این است که یک پرنده که در حال مرگ است، قاتلش به او آب میدهد.
ز اندوه شبانگاهی خود با تو چه گویم
شب خفته چه داند اثر دیده ی بیخواب
هوش مصنوعی: از غمهای شبانهام چه بگویم؟ خواب ممکن است بر من غلبه کند، اما آیا شب میداند که چشمان بیخواب چه احساساتی دارند؟
در دامنت آویزم تا مردم گویند
آوبخته بر سرو یکی شاخک لبلاب
هوش مصنوعی: من خود را به دامن تو میآویزم، تا مردم بگویند که مانند شاخهای از گیاه پیچک به سرو متصل شدهام.
تا خط ندمیده است رفیقان را دلجوی
تا نقدی باقی است فقیران را دریاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که زخمها و دردهای دل به حسرت تبدیل نشده و فرصت برای کمک به دوستان وجود دارد، باید با دلجویی از آنها حمایت کنیم. همچنین هرگاه که چیزی در دسترس داریم، باید به کمک نیازمندان بشتابیم.
بیم است که خط جوش زند گرد عذارت
و اندیشهٔ او نیش زند بر دل اصحاب
هوش مصنوعی: نگرانی وجود دارد که شعلههای عشق و دلتنگیاش به جان آدمها آسیب برساند و بر دل دوستانش زخم بزند.
عناب لبت بیمزه گردد ز خط سبز
اینست، بلی خاصیت سبزهٔ عناب
هوش مصنوعی: اگر لبهای تو از رنگ سبز خطی بگذرد، طعم خوش عناب نیز بیمزه خواهد شد. این نشاندهنده تأثیر خاصیت سبز عناب است.
خوانش ها
شمارهٔ ۹ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1396/05/23 03:07
جعفر مصباح
بیت هشتم، آویخته صحیح است