گنجور

شمارهٔ ۸۵

ای نرگست به خلق در فتنه بازکن
وی سنبل تودست تطاول درازکن‌*
چشمانت را حذر بود از دیدن رقیب
همچون مریضکان ز مرگ احترازکن
الفت چگونه دست دهد بین ما وشیخ
ماکار بر حقیقت و او بر مجازکن
ما در درون میکده صهبا به جام ریز
شیخ از درون صومعه گردن درازکن
با دشمنان ز ضعف دم از دوستی زدیم
چون ملحدی به خاطر مردم نمازکن
کار بهار و یار به دور اوفتدکه هست
دایم بهار نازکش و یار نازکن

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای نرگست به خلق در فتنه بازکن
وی سنبل تودست تطاول درازکن‌*
هوش مصنوعی: ای نرگس زیبا، تو به خاطر زیبایی‌ات و جذابیت‌ات، مردم را به حیرت بین درباره خودت وادار کن. ای سنبل (گیاه خوشبو و زیبا)، تو هم قد و قامت بلندی داری و باید از زیبایی‌ات استفاده کنی.
چشمانت را حذر بود از دیدن رقیب
همچون مریضکان ز مرگ احترازکن
هوش مصنوعی: چشمانت باید از دیدن رقیب پرهیز کند مانند افرادی که از مرگ می‌ترسند و سعی می‌کنند از آن دوری کنند.
الفت چگونه دست دهد بین ما وشیخ
ماکار بر حقیقت و او بر مجازکن
هوش مصنوعی: چگونه می‌توان بین ما و استاد ما رابطه‌ای واقعی برقرار کرد در حالی که او به ظواهر و مجاز اکتفا کرده است؟
ما در درون میکده صهبا به جام ریز
شیخ از درون صومعه گردن درازکن
هوش مصنوعی: ما در میکده مشغول نوشیدن هستیم، حال آن که شیخ از بیرون صومعه سعی دارد تا خود را به ما برساند و به ما بپیوندد.
با دشمنان ز ضعف دم از دوستی زدیم
چون ملحدی به خاطر مردم نمازکن
هوش مصنوعی: به خاطر ترس از ناتوانی، از دوستی با دشمنان سخن گفتیم، مثل شخصی که برای جلب توجه مردم، به ظاهر نماز می‌خواند.
کار بهار و یار به دور اوفتدکه هست
دایم بهار نازکش و یار نازکن
هوش مصنوعی: اگر در فصل بهار و عشق دوری و جدایی پیش آید، آن بهار همیشه سرشار از زیبایی و جذابیت است و یاری که در دل داریم نیز همیشه دلنشین و جذاب باقی می‌ماند.

خوانش ها

شمارهٔ ۸۵ به خوانش عندلیب