گنجور

شمارهٔ ۴۲ - حب الوطن

هر کرا مهر وطن در دل نباشد کافر است
معنی حب‌الوطن‌، فرمودهٔ پیغمبر است
هرکه ‌بهر پاس عرض و مال و مسکن داد جان
چون شهیدان‌از می فخرش‌لبالب‌ساغر است
از خدا وز شاه وز میهن دمی غافل مباش
زان که بی این هرسه‌، مردم ازبهائم کمتراست
قلب خود از یاد شاهنشه مکن هرگز تهی
خاصه‌ در میدان که شاهنشاه قلب لشگر است
از تو بی‌آیین و بی‌سلطان نیاید هیچ کار
زان که‌آیین‌روح وکشورپیکروسلطان‌سراست
موبد والاگهر دانی به فرزندان چه گفت‌؟
گفت حکم پادشاهان همچو حکم داور است
عیش کن گر دادت ایزد پادشاهی دادگر
پادشا چون دادگر شد روز عیش کشور است
*‌
*‌
ای شهنشاه جوانبخت ای که قلب پاک تو
پرتوافکن بر وطن چون آفتاب خاور است
دامنت ‌پاکست و فکرت روشن و دستت کریم
این‌ چنین‌ باشد شهی کاو فاضل و نام‌آور است
گر پسر فاضل‌تر بود از پدر ،نبود شگفت
زان که خون ناف آهو اصل مشک اذفر است
با جهانداری نسازد علقهٔ خویش و تبار
پادشاهی مادری نازای و نسلی ابتر است
بر دل مردم نشین کاین کشور بی‌مدعی
ساحتش‌ پر نعمت و گنجینه‌اش پر گوهر است
هست ایران مادر و تاریخ ایرانت پدر
جنبشی کن‌ گرت ارثی زان‌ پدر وین مادر است
فرصتت بادا که زخم ملک را مرهم نهی
از ره‌ شفقت که‌ ایران سخت زار و مضطر است
این همان ملک است کاندر باستان بینی در او
داریوش از مصر تا پنجاب فرمان گستر است
وز پس اسلام رو بنگر که بینی بی‌خلاف
کز حلب تا کاشغر میدان سلطان سنجر است
این‌ همه‌ جمعیت و وسعت ز شاهان بود و بس
شاه‌ عادل کشورش معمور و گنجش بی‌مر است
خسروان پیش نیاکان تو زانو می‌زدند
شاهد من صفهٔ شاپور و نقش قیصر است
رو تفاخرکن به شمشیری که داری بر میان
زان که زیر سایهٔ او جنت جان‌پرور است
جوشن غیرت به برکن روز هیجا مردوار
زن بود آن کس که در بند حریر و زیور است
گرد میدان وغا را توتیای دیده کن
گرد هیجا توتیای دیدهٔ شیر نر است
مردن اندر شیرمردی بهتر از ننگ فرار
کآدمی را عاقبت سیل فنا در معبر است
گر بباید مرد باری خیز و در میدان بمیر
مرگ در میدان به از مرگی که اندر بستر است
قتلگاه خویش را با دیدهٔ خواری مبین
زان که ‌آنجا قصر حورالعین و حوض کوثر است
صلح ‌اگرخواهی ‌به ‌ساز و برگ ‌لشگر کوش ‌از آنک
بیش ‌ترسد دشمن‌ از تیغی که بیشش جوهر است
ملک را لشگر نگهدارد ز قصد دشمنان
ملک بی‌لشگر همانا قصر بی‌بام و در است
از امیر دزد و سرباز فقیر امید نیست
شیر دوشیدن ز گاو مرده جای تسخر است
مقتدر شو تا ز صاحب‌قدرتان ایمن شوی
شیر آفریقا هماورد پلنگ بربر است
مردن از هر چیز در عالم بتر باشد ولی
بندهٔ بیگانگان بودن ز مردن بدتر است
فقر در آزادگی به از غنا در بندگی
گاو فربه بی گمان صید پلنگ لاغر است
از خدا غافل مشو یک ‌لحظه در هر کارکرد
چون تو باشی با خدا هرجا خدایت یاور است
تکیه گاهی نغزتر از علم و استغنا مجوی
هرکه دارد علم و استغنا شه بی‌افسر است
از طمع پرهیز کن زیرا که چون قلاب دار
هرچه ‌سعی ‌افزون‌نمایی ‌عقده‌اش‌ محکم‌تر است
نیست‌ از رشک‌ و حسد سوزنده‌تر چیزی از آنک
خفته‌ خوش‌ محسود و حاسد در میان ‌آذر است
قدرت و جاه و شرف را با طمع پیوند نیست
پادشاه بی‌طمع مالک‌رقاب کشور است
مردم آزاده را بیغوله فردوس است لیک
مرد حرص و آز را فردوس کام اژدر است
خویش‌ را فربه‌ مکن از خوردن و خفتن که شیر
زان بود شاه ددان کاو را میانی لاغر است
تن زن از نوشابه زیرا مرگ خیز و شر فزاست
معنی نوشابه آب مرگ و معجون شر است
مغز را روشن کن از دانش که آرام دلست
جسم را نیرو ده از ورزش که حمال سر است
راست باش و پاک با هم‌میهنان از مرد و زن
کان ‌یکت همچون برادر وین یکت چون خواهر است
اندر استغنا بپوشان گوهر نفس عزیز
کز نظر پنهان کند آن را که گنج گوهر است
در ره کسب شرف باید گذشت از مال و جان
تا نپنداری که دنیا خود همین خواب و خور است
قدرت ار خواهی ز راه جود کن خود را قوی
شه که‌ زر بخشی کند حکمش‌ روا همچون زر است
نیست کندآور کسی کاو چیره شد بر دیو و دد
هرکه بر دیو هوس چیره شود کندآور است
دل منزه ساز و با خلق خدا شو مهربان
لطف شه بر خلق شیرین‌تر ز قند و شکر است
هرچه سلطان قادر آید خلق ازو قادرترند
گوش ها بر داستان کاوهٔ آهنگر است
خلق و خویی در جهان بهتر ندیدم از گذشت
کز پس هر انتقامی انتقامی دیگر است
دستگیری کن اگر دیدی عزیزی خاکسار
زان که گوهر گرچه زیر خاک باشد گوهر است
چون شدی مهتر به پاس کهتران بیدار باش
مه که بیدار است شب‌ها بر کواکب مهتر است
تکیه بر عز و جلالت کی کند مرد حکیم
کآخر از پای افکنندش گرچه سرو کشمر است
دوستار خلق شو تا مردمت گیرند دوست
هرکه راه مهر پیماید خدایش راهبر است
دل ز خشم و آز خالی کن که فر ایزدی
ره نیابد اندر آن دل کاین دو دیوش همبر است
آشنا کآزار یاران جست او بیگانه است
مادری کآسیب طفلان خواست او مادندر است
سروری کاو مال مردم برد دزدی رهزن است
مژه چون خم شد بسوی چشم نوک نشتر است
چون که قاضی زور گوید داوری با پادشاست
پادشاه چون زور گوید داوری با داور است
سستی یک روزه را باشد اثر تا رستخیز
دخمهٔ دارا نشان فتنهٔ اسکندر است
نقشهٔ کار ار خطا شد کارها گردد خطا
راست ناید خط اگر ناراستی در مسطر است
سعی فرما تا به قانون افکنی بنیان کار
شه که از قانون به پیچد سر سزای کیفر است
جلوه بخشد تاج را اخلاص مشتی خاکسار
آری آری صیقل آئینه از خاکستر است
چاپلوسان سخن‌چین را ز درگه دور دار
چاپلوسی خرمن آزادگی را اخگر است
فتنهٔ صورت مشو زیرا که بهر کار ملک
زشت دانا بهتر از نادان زیبا منظر است
کار پیران را ز برنایان جدا فرما از آنک
پیر را تدبیر و برنا را نشاطی مضمر است
هر یکی از این دو را کاری سزد مخصوص خویش
کار مغز از قلب جستن عیباک و منکر است
جهد فرما تا نشینی در دل فرمانبران
بهترین مامور فرمانده دل فرمانبر است
در ره فرهنگ و آئین وطن غفلت مورز
ملک بی‌فرهنگ و بی آ‌ئین درختی بی‌بر است
رونق فرهنگ دیرین رهنمای هر دلست
اعتبار دین و آیین پاسبان هر در است
در ره تقوی و دانش رو که بهر کار ملک
پیر دانشور به از برنای نادانشور است
با کتاب و اوستاد این قوم را پاینده ساز
چون زید قومی که او را نی ادب نی مشعر است
ملک را ز آزادی فکر و قلم قوت فزای
خامهٔ آزاد نافذتر ز نوک خنجر است
خاطر پاکت مبادا خالی از نور امید
زان‌که ما را گر امیدی مانده باشد زین در است
منت ایزد را که ایران خسروی معصوم یافت
خسرو معصوم را مدح و ثنایش درخور است
لاله‌گون بادا به باغ ملک‌، چهر بخت تو
تا به فروردین چمن پر لاله و سیسنبر است
فال فرخ زن شهنشاها ز گفتار بهار
فال فرخ را اثرها در مسیر اختر است
خدمت دیگر کسان از هفته باشد تا به سال
خدمت گوینده باقی تا به روز محشر است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کرا مهر وطن در دل نباشد کافر است
معنی حب‌الوطن‌، فرمودهٔ پیغمبر است
هوش مصنوعی: هر کسی که در دلش عشق به وطن نداشته باشد، مانند کافر است. عشق به وطن، به تعبیر پیامبر است.
هرکه ‌بهر پاس عرض و مال و مسکن داد جان
چون شهیدان‌از می فخرش‌لبالب‌ساغر است
هوش مصنوعی: هر کسی که برای دفاع از مال و منزلت خود، جانش را همچون شهیدان فدا کند، در عوض اندوخته‌ای از خوشی و شادابی را در دل خود خواهد داشت.
از خدا وز شاه وز میهن دمی غافل مباش
زان که بی این هرسه‌، مردم ازبهائم کمتراست
هوش مصنوعی: همیشه به خاطر داشته باش که از خدا، پادشاه و میهن غافل نشوی. زیرا بدون این سه، انسان‌ها در واقع از حیوانات حتی پایین‌تر خواهند بود.
قلب خود از یاد شاهنشه مکن هرگز تهی
خاصه‌ در میدان که شاهنشاه قلب لشگر است
هوش مصنوعی: هرگز قلبت را از یاد فرمانده‌ات خالی نکن، به ویژه در میدان نبرد، زیرا او قلب سپاه است.
از تو بی‌آیین و بی‌سلطان نیاید هیچ کار
زان که‌آیین‌روح وکشورپیکروسلطان‌سراست
هوش مصنوعی: از تو که نه رسم و قانون داری و نه صاحب‌اختیار، هیچ کاری برنمی‌آید؛ زیرا قانون روح و سرنوشت پیکر و فرمانروایی در وجود توست.
موبد والاگهر دانی به فرزندان چه گفت‌؟
گفت حکم پادشاهان همچو حکم داور است
هوش مصنوعی: موبد با ارزش به فرزندانش گفت: احکام پادشاهان همانند حکم داوران است.
عیش کن گر دادت ایزد پادشاهی دادگر
پادشا چون دادگر شد روز عیش کشور است
هوش مصنوعی: اگر خدایت به تو پادشاهی و نعمت عطا کرده است، از زندگی خود لذت ببر. زیرا وقتی روزهایی شاد و دلپذیر می‌رسد، کشور در زمان عدالت و خوشی قرار دارد.
*‌
*‌
هوش مصنوعی: این بیت به معنای آن است که انسان وقتی به سختی‌ها و مشکلات زندگی می‌پردازد، می‌تواند به قدرت و آرامش درونی دست یابد. در واقع، سختی‌ها باعث رشد و تسلط بر خود و موقعیت‌ها می‌شوند.
ای شهنشاه جوانبخت ای که قلب پاک تو
پرتوافکن بر وطن چون آفتاب خاور است
هوش مصنوعی: ای پادشاه خوشبخت و نیکو، ای کسی که دلت پاک است و مانند خورشید در شرق، می‌درخشی و پرتو عشق و روشنی‌ات بر سرزمینت می‌تابد.
دامنت ‌پاکست و فکرت روشن و دستت کریم
این‌ چنین‌ باشد شهی کاو فاضل و نام‌آور است
هوش مصنوعی: دامن تو پاک و بی‌آلایش است، افکارت روشن و والا و دستت بخشنده و مهربان. این‌گونه است که پادشاه تو، شخصی بزرگ و معروف است.
گر پسر فاضل‌تر بود از پدر ،نبود شگفت
زان که خون ناف آهو اصل مشک اذفر است
هوش مصنوعی: اگر فرزند از پدر خودش فاضل‌تر و برتر باشد، تعجبی ندارد، زیرا خون به‌طور طبیعی از نسل‌های قبل خود تأثیر می‌گذارد و شایستگی‌ها و ویژگی‌های خوب را منتقل می‌کند.
با جهانداری نسازد علقهٔ خویش و تبار
پادشاهی مادری نازای و نسلی ابتر است
هوش مصنوعی: نسل و خاندانی که از مادر پادشاهی بوجود آمده، اگر نازا باشد و نتواند فرزندی داشته باشد، نمی‌تواند جایگاهی در میان بزرگان داشته باشد.
بر دل مردم نشین کاین کشور بی‌مدعی
ساحتش‌ پر نعمت و گنجینه‌اش پر گوهر است
هوش مصنوعی: به دل مردم راه پیدا کن، زیرا این سرزمین که هیچ‌کس به دنبال آن نیست، سرشار از نعمت و گنجینه‌ای از گوهرهاست.
هست ایران مادر و تاریخ ایرانت پدر
جنبشی کن‌ گرت ارثی زان‌ پدر وین مادر است
هوش مصنوعی: ایران به مثابه مادر است و تاریخ این سرزمین، پدر آن. اگر از این پدر ارثی به‌هم‌زده‌ای، باید تلاش کنی و جنبشی انجام دهی، چرا که این مادر نیز در انتظار توست.
فرصتت بادا که زخم ملک را مرهم نهی
از ره‌ شفقت که‌ ایران سخت زار و مضطر است
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که امیدوارم تو زمانی پیدا کنی که بتوانی به درد و رنج مردم ایران کمک کنی و مشکلات آنها را برطرف کنی، چرا که ایران در حال حاضر در وضعیتی دشوار و نزار به سر می‌برد و نیازمند محبت و شفقت است.
این همان ملک است کاندر باستان بینی در او
داریوش از مصر تا پنجاب فرمان گستر است
هوش مصنوعی: این سرزمین همان جایی است که در دوران باستان، داریوش از مصر تا پنجاب بر آن حکومت می‌کرد.
وز پس اسلام رو بنگر که بینی بی‌خلاف
کز حلب تا کاشغر میدان سلطان سنجر است
هوش مصنوعی: از پس اسلام به آنچه در دنیای اسلام اتفاق افتاده نگاه کن، که می‌بینی بدون هیچ تناقضی از حلب تا کاشغر، سلطنت سلطان سنجر برقرار است.
این‌ همه‌ جمعیت و وسعت ز شاهان بود و بس
شاه‌ عادل کشورش معمور و گنجش بی‌مر است
هوش مصنوعی: این جمعیت و این وسعت تنها ناشی از حکمت و عدالت شاهان است و اگر شاه عادل وجود نداشته باشد، کشور و ثروت آن در خطر خواهد بود.
خسروان پیش نیاکان تو زانو می‌زدند
شاهد من صفهٔ شاپور و نقش قیصر است
هوش مصنوعی: پادشاهان در برابر اجداد تو خم می‌شدند، به عنوان گواه، نقش و تصویری از شاپور و قیصر وجود دارد.
رو تفاخرکن به شمشیری که داری بر میان
زان که زیر سایهٔ او جنت جان‌پرور است
هوش مصنوعی: به خودت ببال و افتخار کن به سلاحی که در دست داری، زیرا زیر سایه‌ی آن، بهشت جان‌پرور وجود دارد.
جوشن غیرت به برکن روز هیجا مردوار
زن بود آن کس که در بند حریر و زیور است
هوش مصنوعی: بزرگ‌مردی که در روز نبرد به واسطه غیرت و شجاعت خود به مبارزه می‌پردازد، باید از تعلقات دنیوی مانند لباس‌های نازک و زیورآلات دور باشد. این نشان‌دهنده این است که او باید تمام تمرکز و انرژی خود را بر روی کارزار و دفاع از ارزش‌ها و ناموسش بگذارد.
گرد میدان وغا را توتیای دیده کن
گرد هیجا توتیای دیدهٔ شیر نر است
هوش مصنوعی: به دور میدان جنگ نگاه کن؛ همان‌طور که توتیای چشم را به شجاعت شیر نر تشبیه کرده‌اند.
مردن اندر شیرمردی بهتر از ننگ فرار
کآدمی را عاقبت سیل فنا در معبر است
هوش مصنوعی: مردن با شکوه و شجاعت بهتر از این است که از ترس فرار کنیم، زیرا در نهایت همه ما به سرنوشت فنا دچار خواهیم شد.
گر بباید مرد باری خیز و در میدان بمیر
مرگ در میدان به از مرگی که اندر بستر است
هوش مصنوعی: اگر لازم باشد که انسان به میدان برود و جان خود را فدای وطن کند، بهتر است که در میدان جنگ بمیرد تا اینکه در آرامش منزل و در بستر جان دهد.
قتلگاه خویش را با دیدهٔ خواری مبین
زان که ‌آنجا قصر حورالعین و حوض کوثر است
هوش مصنوعی: به مکان‌هایی که ممکن است برایت خطرناک و مضر باشند، با حقارت و ذلت نگاه نکن. زیرا در آنجا، نعمت‌ها و لذت‌های بزرگی در انتظار توست.
صلح ‌اگرخواهی ‌به ‌ساز و برگ ‌لشگر کوش ‌از آنک
بیش ‌ترسد دشمن‌ از تیغی که بیشش جوهر است
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی صلح برقرار کنی، باید به تمرین و آماده‌سازی نیروهایت بپردازی، زیرا دشمن از شمشیری که از مواد عالی ساخته شده بیشتر می‌ترسد.
ملک را لشگر نگهدارد ز قصد دشمنان
ملک بی‌لشگر همانا قصر بی‌بام و در است
هوش مصنوعی: حکومت و سرزمین باید از حملات دشمنان محافظت شوند، زیرا بدون نیروی نظامی، مانند خانه‌ای است که نه سقف دارد و نه در.
از امیر دزد و سرباز فقیر امید نیست
شیر دوشیدن ز گاو مرده جای تسخر است
هوش مصنوعی: امید نداشته باشید که از شخصیتی که خودش دزد و فقر زده است، فایده‌ای به دست آورید؛ کما اینکه دوشیدن شیر از گاو مرده به خودی خود بیهوده و مضحک است.
مقتدر شو تا ز صاحب‌قدرتان ایمن شوی
شیر آفریقا هماورد پلنگ بربر است
هوش مصنوعی: برای اینکه از افراد قدرتمند ایمن بمانی، باید خودت قدرتمند شوی. در این دنیا، شیر آفریقا، مخالف پلنگ بربر است.
مردن از هر چیز در عالم بتر باشد ولی
بندهٔ بیگانگان بودن ز مردن بدتر است
هوش مصنوعی: مردن از هر چیزی در این دنیا بدتر است، اما زیر یوغ دیگران بودن و در خدمت بیگانگان زندگی کردن، از مرگ نیز بدتر به نظر می‌رسد.
فقر در آزادگی به از غنا در بندگی
گاو فربه بی گمان صید پلنگ لاغر است
هوش مصنوعی: فقر در آزادی بهتر از ثروت در بندگی است؛ چرا که گاو چاق به حتم طعمه پلنگ لاغر می‌شود.
از خدا غافل مشو یک ‌لحظه در هر کارکرد
چون تو باشی با خدا هرجا خدایت یاور است
هوش مصنوعی: در هیچ لحظه‌ای از یاد خدا غافل نشو و در هر کاری که می‌کنی به او توجه داشته باش. زیرا اگر در کنار خدا باشی، او همیشه در هر جا و در هر شرایطی حامی تو خواهد بود.
تکیه گاهی نغزتر از علم و استغنا مجوی
هرکه دارد علم و استغنا شه بی‌افسر است
هوش مصنوعی: به دنبال تکیه‌گاه زیباتر از علم و بی‌نیازی نباشید؛ زیرا کسی که علم و بی‌نیازی دارد، مانند شاهی است که بدون تاج و تخت است.
از طمع پرهیز کن زیرا که چون قلاب دار
هرچه ‌سعی ‌افزون‌نمایی ‌عقده‌اش‌ محکم‌تر است
هوش مصنوعی: از طمع دوری کن، چون هرچه بیشتر تلاش کنی، این حس درونیت قوی‌تر می‌شود و به تو آسیب می‌رساند.
نیست‌ از رشک‌ و حسد سوزنده‌تر چیزی از آنک
خفته‌ خوش‌ محسود و حاسد در میان ‌آذر است
هوش مصنوعی: هیچ چیز از حسادت و رشک سوزان‌تر نیست، چون کسی که در کنار آتش خوابیده، حسود و در حسرت اوست.
قدرت و جاه و شرف را با طمع پیوند نیست
پادشاه بی‌طمع مالک‌رقاب کشور است
هوش مصنوعی: قدرت، مقام و احترام واقعی با طمع همراه نیست. یک پادشاهی که به امور کشور بدون طمع و تنها برای خدمت به مردم توجه می‌کند، می‌تواند به‌طور واقعی بر سرزمینش تسلط داشته باشد.
مردم آزاده را بیغوله فردوس است لیک
مرد حرص و آز را فردوس کام اژدر است
هوش مصنوعی: آزادگان در دنیای خود، جایی شبیه به بهشت دارند، اما افرادی که برای ثروت و قدرت می‌جنگند، زندگی‌شان همچون جهنمی پر از غم و اندوه است.
خویش‌ را فربه‌ مکن از خوردن و خفتن که شیر
زان بود شاه ددان کاو را میانی لاغر است
هوش مصنوعی: خودت را از خوردن و خوابیدن زیاد چاق نکن، زیرا شیر، که پادشاه درندگان است، در میانه لاغر است.
تن زن از نوشابه زیرا مرگ خیز و شر فزاست
معنی نوشابه آب مرگ و معجون شر است
هوش مصنوعی: زن از ترکیب‌های مضر و زهرآگین به مرگ نزدیک می‌شود و این ترکیب‌ها باعث افزایش شر و خطر در زندگی او می‌گردند.
مغز را روشن کن از دانش که آرام دلست
جسم را نیرو ده از ورزش که حمال سر است
هوش مصنوعی: ذهن خود را با علم و دانش روشن کن، زیرا که این آرامش بخش دل است. همچنین به جسم خود از طریق ورزش قوت و نیرو ببخش، چرا که بدن به مانند یک بارانداز است.
راست باش و پاک با هم‌میهنان از مرد و زن
کان ‌یکت همچون برادر وین یکت چون خواهر است
هوش مصنوعی: خود را صادق و پاک‌نهاد با هم‌وطنان زن و مرد خود نگه‌دار که همه مانند برادر و خواهر هستند.
اندر استغنا بپوشان گوهر نفس عزیز
کز نظر پنهان کند آن را که گنج گوهر است
هوش مصنوعی: در زمان بی نیازی، ارزش والای نفس خود را پنهان کن، زیرا کسی که گنجینه‌ای گوهرشمار است، می‌تواند آن را از دید دیگران دور نگه دارد.
در ره کسب شرف باید گذشت از مال و جان
تا نپنداری که دنیا خود همین خواب و خور است
هوش مصنوعی: برای رسیدن به مقام و منزلت والا، باید از مال و جان خود بگذرند، تا اینگونه نپنداری که دنیا تنها به خواب و خوراک محدود است.
قدرت ار خواهی ز راه جود کن خود را قوی
شه که‌ زر بخشی کند حکمش‌ روا همچون زر است
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی قدرت و توانایی به دست آوری، با generosity (بخشش) و سخاوت پیش برو و خود را قوی و معتبر کن، زیرا حکم یک شخص بزرگ و با عزت، همانند طلا ارزشمند و معتبر است.
نیست کندآور کسی کاو چیره شد بر دیو و دد
هرکه بر دیو هوس چیره شود کندآور است
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند بر موانع و مشکلات غلبه کند مگر اینکه بر خواسته‌های نفسانی و شهوت‌های خود تسلط یابد. هر کسی که بر این خواسته‌ها فائق آید، توانایی و قدرت واقعی را در خود دارد.
دل منزه ساز و با خلق خدا شو مهربان
لطف شه بر خلق شیرین‌تر ز قند و شکر است
هوش مصنوعی: دل خود را پاک و خالص کن و با دیگران مهربان باش. لطف و محبت خداوند به مخلوقاتش شیرین‌تر از قند و شکر است.
هرچه سلطان قادر آید خلق ازو قادرترند
گوش ها بر داستان کاوهٔ آهنگر است
هوش مصنوعی: هر چه سلطان توانا باشد، مردم از او تواناترند. مردم به داستان کاوهٔ آهنگر گوش می‌سپارند.
خلق و خویی در جهان بهتر ندیدم از گذشت
کز پس هر انتقامی انتقامی دیگر است
هوش مصنوعی: من در دنیا هیچ اخلاق و انسانی را بهتر از صبر و گذشت ندیدم، زیرا بعد از هر انتقام، انتقام دیگری در انتظار است.
دستگیری کن اگر دیدی عزیزی خاکسار
زان که گوهر گرچه زیر خاک باشد گوهر است
هوش مصنوعی: اگر دیدی شخصی humble و سر به زیر است، به او کمک کن. چرا که حتی اگر گوهر در زیر خاک باشد، باز هم ارزشمند است.
چون شدی مهتر به پاس کهتران بیدار باش
مه که بیدار است شب‌ها بر کواکب مهتر است
هوش مصنوعی: وقتی در مقام رهبری و بزرگتری قرار گرفتی، مراقب باشید که از کسانی که زیر دستت هستند غفلت نکنی، زیرا کسی که شب‌ها بیدار و هوشیار است، در حقیقت برتر و بزرگ‌تر از دیگران است.
تکیه بر عز و جلالت کی کند مرد حکیم
کآخر از پای افکنندش گرچه سرو کشمر است
هوش مصنوعی: هیچ فرد خردمندی بر شکوه و عظمت خود تکیه نمی‌کند، زیرا ممکن است در پایان، او را از پا درآورند، هرچند که به زیبایی سرو در خاور باشد.
دوستار خلق شو تا مردمت گیرند دوست
هرکه راه مهر پیماید خدایش راهبر است
هوش مصنوعی: اگر به دیگران محبت و دوستی کنی، آنها نیز تو را دوست خواهند داشت. هرکسی که در مسیر عشق و دوستی حرکت کند، خداوند او را هدایت خواهد کرد.
دل ز خشم و آز خالی کن که فر ایزدی
ره نیابد اندر آن دل کاین دو دیوش همبر است
هوش مصنوعی: دل را از خشم و حسد خالی کن، زیرا فر و نیکی الهی به دل تو راه نمی‌یابد وقتی که این دو صفت زشت در آن وجود دارد.
آشنا کآزار یاران جست او بیگانه است
مادری کآسیب طفلان خواست او مادندر است
هوش مصنوعی: دوستی که در عشق و محبت به یاران خود آسیب می‌زند، در واقع بیگانه‌ای است. کسی که برای فرزندان دیگران مشکلی ایجاد کند، از نقش مادری فاصله گرفته است.
سروری کاو مال مردم برد دزدی رهزن است
مژه چون خم شد بسوی چشم نوک نشتر است
هوش مصنوعی: کسی که به زور مال دیگران را می‌برد و از آن‌ها می‌دزدد، در حقیقت یک دزد است. وقتی مژه‌ها به سمت چشم خم می‌شوند، نشان‌دهنده‌ی درد و آزار تحمیل شده بر دل و جان انسان هستند.
چون که قاضی زور گوید داوری با پادشاست
پادشاه چون زور گوید داوری با داور است
هوش مصنوعی: زمانی که قاضی با ظلم و زور قضاوت کند، نظر او بر نظر پادشاه حاکم است و اگر پادشاه هم با زور عمل کند، قاضی باید بر اساس عدالت قضاوت کند.
سستی یک روزه را باشد اثر تا رستخیز
دخمهٔ دارا نشان فتنهٔ اسکندر است
هوش مصنوعی: سستی و بی‌توجهی در یک روز می‌تواند آثار بلندمدتی داشته باشد، به‌طوری‌که حتی در قیامت هم نشانه‌هایی از حوادث و فتنه‌های تاریخی مانند ماجرای اسکندر باقی بماند.
نقشهٔ کار ار خطا شد کارها گردد خطا
راست ناید خط اگر ناراستی در مسطر است
هوش مصنوعی: اگر در طراحی و برنامه‌ریزی اشتباهی رخ دهد، تمام کارها به اشتباه می‌افتد و حتی اگر سعی کنیم آن را درست کنیم، اگر اشتباه از خط و برنامه باشد، نتیجه‌ی درستی به دست نمی‌آید.
سعی فرما تا به قانون افکنی بنیان کار
شه که از قانون به پیچد سر سزای کیفر است
هوش مصنوعی: تلاش کن تا اساس کار را بر اصول صحیح بنا کنی، زیرا بی‌نظمی و نادیده گرفتن قوانین، عواقب و مجازات‌هایی را به همراه خواهد داشت.
جلوه بخشد تاج را اخلاص مشتی خاکسار
آری آری صیقل آئینه از خاکستر است
هوش مصنوعی: خلوص یک فرد humble (خاکی) می‌تواند به تاج و اعتبار او زیبایی و درخشش ببخشد. همچنین، صیقل دادن آینه‌ای که از خاکستر تشکیل شده است، نشان می‌دهد که ارزش واقعی در درون چیزها نهفته است.
چاپلوسان سخن‌چین را ز درگه دور دار
چاپلوسی خرمن آزادگی را اخگر است
هوش مصنوعی: چاپلوسان و کسانی که خبرچینی می‌کنند را از محیط خود دور کن، زیرا چاپلوسی باعث نابودی آزادی و شرافت می‌شود و همچون آتش به خرمن آن آسیب می‌زند.
فتنهٔ صورت مشو زیرا که بهر کار ملک
زشت دانا بهتر از نادان زیبا منظر است
هوش مصنوعی: مشکل و خطر زیبایی ظاهری را نادیده نگیر، زیرا در امور حکمرانی، فرد دانا و صاحب‌نظر هرچند که زشت باشد، از فرد نادانی که زیبا است، برتر است.
کار پیران را ز برنایان جدا فرما از آنک
پیر را تدبیر و برنا را نشاطی مضمر است
هوش مصنوعی: کارهای کسانی که تجربه بیشتری دارند را از کارهای جوانان جدا کن، زیرا پیرمردها تدبیر و خرد دارند و جوانان انرژی و شوقی نهفته در وجودشان.
هر یکی از این دو را کاری سزد مخصوص خویش
کار مغز از قلب جستن عیباک و منکر است
هوش مصنوعی: هر یک از این دو عضو (مغز و قلب) وظیفه خاص خود را دارند و نباید وظیفه دیگری را به عهده بگیرند. اگر مغز بخواهد از قلب جدا شود، این کار نادرست و ناپسند است.
جهد فرما تا نشینی در دل فرمانبران
بهترین مامور فرمانده دل فرمانبر است
هوش مصنوعی: سعی کن که در دل فرمانروایان جا نگیری، چون بهترین کارمند در بین آنها، کسی است که دل فرمانروایان را تسخیر کند.
در ره فرهنگ و آئین وطن غفلت مورز
ملک بی‌فرهنگ و بی آ‌ئین درختی بی‌بر است
هوش مصنوعی: در مسیر فرهنگ و سنت‌های کشور، بی‌توجهی نکن. سرزمین بدون فرهنگ و سنت، مانند درختی است که میوه نمی‌دهد.
رونق فرهنگ دیرین رهنمای هر دلست
اعتبار دین و آیین پاسبان هر در است
هوش مصنوعی: رواج و شکوفایی فرهنگ کهن، سرنخ و راهنمای دل‌هاست و اعتبار دین و آموزه‌های مذهبی، نگهبانی برای هر خانه و خانواده به شمار می‌رود.
در ره تقوی و دانش رو که بهر کار ملک
پیر دانشور به از برنای نادانشور است
هوش مصنوعی: در مسیر تقوا و دانش قدم بگذار، زیرا برای اداره مملکت، تجربه و آگاهی یک فرد دانا بهتر از جوانی است که دانش کافی ندارد.
با کتاب و اوستاد این قوم را پاینده ساز
چون زید قومی که او را نی ادب نی مشعر است
هوش مصنوعی: با کتاب و آموزش، باید این قوم را پایدار و نیکو تربیت کنیم، مانند زید که قومی دارد که نه ادب می‌شناسند و نه درک درست.
ملک را ز آزادی فکر و قلم قوت فزای
خامهٔ آزاد نافذتر ز نوک خنجر است
هوش مصنوعی: قدرت و تأثیر آزادی فکر و نوشتن بیشتر از قدرت سلاح‌ها و ابزارهای جنگی است. در واقع، قلم و اندیشه آزاد می‌توانند تأثیر عمیق‌تری بر جامعه و سلطنت داشته باشند.
خاطر پاکت مبادا خالی از نور امید
زان‌که ما را گر امیدی مانده باشد زین در است
هوش مصنوعی: ذهن پاک و بی‌آلایش تو هرگز نباید از نور امید خالی باشد، چرا که اگر ما امیدی در زندگی داشته باشیم، از همین در به دست می‌آید.
منت ایزد را که ایران خسروی معصوم یافت
خسرو معصوم را مدح و ثنایش درخور است
هوش مصنوعی: سپاسگزاری از خداوند که ایران را به وجود خسروی پاک و معصوم سرفراز کرده است، و مسلماً ستایش و مدح او شایسته و بایسته است.
لاله‌گون بادا به باغ ملک‌، چهر بخت تو
تا به فروردین چمن پر لاله و سیسنبر است
هوش مصنوعی: امیدوارم که باغ سلطنتی پر از لاله باشد و چهره‌ات درخشان و خوشبختی‌ات تا بهار ادامه یابد، زمانی که صحرا پر از لاله و گل‌های خوشبو است.
فال فرخ زن شهنشاها ز گفتار بهار
فال فرخ را اثرها در مسیر اختر است
هوش مصنوعی: فال خوشی که سلطنت‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، نتیجه‌گیری‌های بهاری را نشان می‌دهد و این خوش‌بینی‌ها در مسیر ستاره‌ها تأثیرگذار است.
خدمت دیگر کسان از هفته باشد تا به سال
خدمت گوینده باقی تا به روز محشر است
هوش مصنوعی: خدمت کردن به دیگران ممکن است برای یک هفته باشد، اما تأثیر و یادگار این خدمات تا روز قیامت باقی خواهد ماند.

حاشیه ها

1394/06/06 09:09
ناشناس

"پند بهار"
پندها دادی بهارا ! در خزان زندگی
می ندانستی که گوش شاه ، چون گوش خر است!
همچنان نشنید اندرز فروغی و قوام
چون گمان می کرد چرخ دهر بر یک محور است!
با مصدق کرد ظلم و راه استبداد رفت
چون که می پنداشت ملت تا ابد فرمانبر است!
عاقبت زد ناز و نعمت زیر دل ها را که قوم
گفت آزادی به ما از نان شب واجبتر است!
خوش به حالت مُردی و چون ما ندانستی چرا
جمعیت حسرت کش آن عهد بار دیگر است!؟
"کیشو"

1404/02/13 05:05
علی میراحمدی

درود. این ابیات در کجاست ؟

1397/12/25 18:02

در بیت
"صلح ‌اگرخواهی ‌به ‌ساز و برگ ‌لشگر کوش ‌از آنک
بیش ‌ترسد دشمن‌ از تیغی که بیشش جوهر است"
به نظر، واژه درست "نیشش" به جای "بیشش" است. چرا که منظور شاعر از "تیغی که نیشش جوهر" باشد، استعاره از اسلحه قلم است.

1403/06/06 10:09
توکل

همان بیشش درست است . امروز هم زیاد به کار برده میشه که ضامن صلح ، اسلحه و گلوله توپ است یعنی برای صلح و اینکه کسی جرئت نکنه بهت حمله کند باید قدرتمند باشی .یکی از معانی جوهر ، الماس است .ضمنا اصطلاح نیش جوهر چندان قشنگ نمی نماید و از زیبایی بیت می کاهد دریغ که مرحوم بهار چنین بسراید .همچنین در دو بیت بعدی به خصوص در مصراع «مقتدر شو تا ز صاحب قدرتان ایمن شوی » شاعر تأکید میکند که شاهنشاه و مملکت باید قدرتمند باشد تا صلح برقرار باشد کسی جرئت حمله پیدا نکند 

1399/05/20 14:08
سید محمد علوی

در پاسخ جناب صفا باید عرض کنم در مصرع دوم همان کلمه بیشش جوهر است صحیح است زیرا در مصرع اول شاعر به صراحت به افزونی ساز و برگ لشگر (جوهره وجودی لشگر)اشاره می کند و منظورش این است که دشمن از تیغی که جوهره ان محکمتر باشد بیشتر می ترسد(قبل از کشف اهن شمشیرها و داسها از مس که در مقایسه با اهن فلز نرمتری بود ساخته می شد ) پس جوهره وجودی لشگرت را که همان ساز و برگ نظامی است افزونی بخش

1403/08/10 01:11
حجت میرانی

مصرع ۳۹ چه جوری خونده میشه؟ معنی یا وزنش جور در نمیاد