گنجور

شمارهٔ ۴۰ - پاکستان

شد سیه‌مست بلا هشیار، تاکستان کجاست‌؟
پاکباز خفته شد بیدار، پاکستان کجاست‌؟
هند و ایران دیولاخ فتنه و آشوب گشت
رام چند دیوکش کو؟ رستم دستان کجاست‌؟
اهل مشرق پیر و برنا یار و همدست همند
همّت‌ یاران‌ چه ‌شد؟ ‌اقدام ‌همدستان کجاست‌؟
باغ و بستان فضایل بود روزی آسیا
عندلیبان را چه شد؟‌ آن باغ و آن بستان کجاست‌؟
بزم گردآلود ما محو سکوت قرن‌هاست
جوش مطرب‌،‌ نوش ساقی‌،‌ نعرهٔ مستان کجاست‌
بی‌تمیز، آن‌ خائف‌ از انصاف‌ دینداران‌ چه شد؟
پردست‌،‌ آن فارغ از جور زبردستان کجاست‌؟
جان بدادی تا که بستانی حقوق خویش را
ای گران‌جان تن‌آسان‌! آن بده‌بستان کجاست‌؟
ما ز پستان فضیلت شیر تقوا خورده‌ایم
شیرخواریم‌ ای‌ دریغ‌ آن ‌شیر و آن ‌پستان کجاست‌؟
پیشدستی‌های مشرق را فراوان دیده غرب
اندلس کو؟ روم‌ و یونان کو؟ فرنگستان کجاست‌؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شد سیه‌مست بلا هشیار، تاکستان کجاست‌؟
پاکباز خفته شد بیدار، پاکستان کجاست‌؟
هوش مصنوعی: شده‌ام غرق در مصیبت و آنگاه بیدارم، اما نمی‌دانم به دیار خوشی و راحت کجا می‌توانم بروم؟ کسی که پاک و بی‌آلایش بوده، اکنون بیدار شده، اما جایی برای آرامش و آزادی‌اش پیدا نمی‌کند.
هند و ایران دیولاخ فتنه و آشوب گشت
رام چند دیوکش کو؟ رستم دستان کجاست‌؟
هوش مصنوعی: هند و ایران در برهه‌ای از زمان دچار آشفتگی و نارسامانی شدند. رستم دستان که قهرمان افسانه‌ای و قوی است، کجاست تا این مشکلات را حل کند؟
اهل مشرق پیر و برنا یار و همدست همند
همّت‌ یاران‌ چه ‌شد؟ ‌اقدام ‌همدستان کجاست‌؟
هوش مصنوعی: مردم شرق، چه پیر و چه جوان، دوستان و همراهان هم هستند. پس چه شده که یاران از هم دور افتاده‌اند؟ کجا رفته‌اند؟
باغ و بستان فضایل بود روزی آسیا
عندلیبان را چه شد؟‌ آن باغ و آن بستان کجاست‌؟
هوش مصنوعی: یک زمانی باغ و بستانی پر از فضایل و زیبایی وجود داشت. اما اکنون نمی‌دانیم چه بر سر آن آشیانه خوش آوازان آمده و کجا رفته است.
بزم گردآلود ما محو سکوت قرن‌هاست
جوش مطرب‌،‌ نوش ساقی‌،‌ نعرهٔ مستان کجاست‌
هوش مصنوعی: محفل ما در دنیایی پر از غبار و بی‌صدا به سر می‌برد، و حالا کسی باید از ساز و آواز خبری بیارد، و صدای شادی و شوق روستاییان گم شده است.
بی‌تمیز، آن‌ خائف‌ از انصاف‌ دینداران‌ چه شد؟
پردست‌،‌ آن فارغ از جور زبردستان کجاست‌؟
هوش مصنوعی: بی‌توجه و بی‌پروا، آن کسی که از انصاف دینداران ترسیده بود، چه شده است؟ و آن فرد آزاد و رها، که از ظلم توانمندان بی‌خبر بود، کجاست؟
جان بدادی تا که بستانی حقوق خویش را
ای گران‌جان تن‌آسان‌! آن بده‌بستان کجاست‌؟
هوش مصنوعی: تو جان خود را فدای به دست آوردن حقوقت کردی، ای انسان باارزش و راحت‌طلب! حالا این معامله‌ای که انجام دادی کجاست؟
ما ز پستان فضیلت شیر تقوا خورده‌ایم
شیرخواریم‌ ای‌ دریغ‌ آن ‌شیر و آن ‌پستان کجاست‌؟
هوش مصنوعی: ما از فضیلت و خوبی‌ها مانند کودکی که از شیر مادر تغذیه می‌کند، تغذیه کرده‌ایم. ای کاش بدانیم آن شیر و آن منبع خیر و فضیلت کجاست!
پیشدستی‌های مشرق را فراوان دیده غرب
اندلس کو؟ روم‌ و یونان کو؟ فرنگستان کجاست‌؟
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع اشاره می‌کند که مشرق زمین (شامل تمدن‌های شرقی) پیشرفت‌ها و دستاوردهای زیادی داشته است، اما اکنون می‌خواهد ببیند که در غرب اندلس (اسپانیای کنونی) یا دیگر مناطق مانند روم، یونان و کشورهای اروپایی چه خبری از این پیشرفت‌ها و تمدن‌ها هست. شاعر به نوعی به دقت و توجهش به تغییرات زمان و مکان‌ها اشاره می‌کند و در جستجوی نشانه‌هایی از شکوه و عظمت گذشته است.

حاشیه ها

1402/10/23 18:12
کژدم

بهار این سروده را در سال ۱۳۲۶ پس از استقلال پاکستان سروده است.