شمارهٔ ۲۰۲ - صفاهان
ای رخ میمونت آفتاب صفاهان
وی به وجود تو آب و تاب صفاهان
باز شد از قید ظلم، گردن مظلوم
تا تو شدی مالک الرقاب صفاهان
کرد صفاهان ز عدل پرسش و حق داد
ز آیه لاتقنطوا، جواب صفاهان
دید صفاهان همی به طالع بیدار
آنچه نیامد همی به خواب صفاهان
مقدم آبادی آفرین «نصیری»
گشت نصیر دل خراب صفاهان
همت سردار جنگ و غیرت احرار
بر رخ اشرار بست باب صفاهان
بر رجب دزد، راه بسته و بگشاد
راه ذهاب و ره ایاب صفاهان
بر سر جعفر قلی کشید سپاهی
کشن و غریونده چون سحاب صفاهان
لشکر دزدان غمی شدند و بجستند
چون ز نسیم خزان، ذباب صفاهان
از اثر خون خاک خوردهٔ اشرار
رنگ طبرخون گرفت، آفتاب صفاهان
زبن سپس از بسکه خون دزد بریزد
نکهت خون آید از گلاب صفاهان
وز اثر این سیاست، از پس زردی
سرخ شود رنگ شیخ و شاب صفاهان
ای هنری میر بختیار، که شد یار
فر تو با بخت کامیاب صفاهان
مردم ایران ز شرق و غرب ببردند
رشگ، بر این حسن انتخاب صفاهان
رو که خوش از عهدهٔ حساب بر آیی
چون ز تو خواهد خدا حساب صفاهان
رو که اثرهای مستطاب نماید
در تو دعاهای مستجاب صفاهان
نعمت دنیات هست، کوش که یابی
عاقبتی نیک از احتساب صفاهان
عاقبت نیک، غیر نام نکو چیست؟
نام نکو جوی از جناب صفاهان
تا به تو منسوب گشت، فخر نمایند
اهل صفاهان ز انتساب صفاهان
روی بهار از فراق روی تو گشته است
زردتر از آبی خوشاب صفاهان
لیک به حکم حکیم و لطف تو شاید
سرخ شود رویش از شراب صفاهان
شمارهٔ ۲۰۱ - علی جان: نامهات آورد اسکدار علی جانشمارهٔ ۲۰۳ - تجرید و منقبت: دل ز دل بردار اگر بایست دلبر داشتن
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای رخ میمونت آفتاب صفاهان
وی به وجود تو آب و تاب صفاهان
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو مانند آفتاب در اصفهان درخشان است و وجود تو به آن جا زندگی و جلوه خاصی بخشیده است.
باز شد از قید ظلم، گردن مظلوم
تا تو شدی مالک الرقاب صفاهان
هوش مصنوعی: با رهایی از ظلم، مظلومان آزاد شدند و تو مالک سرزمین صفاهان شدی.
کرد صفاهان ز عدل پرسش و حق داد
ز آیه لاتقنطوا، جواب صفاهان
هوش مصنوعی: صفاهان به خاطر عدالت از حق وحقوق خود سوال کرده و به آیهای اشاره کرده که میگوید نا امید نشوید. این نشان میدهد که صفاهان به پاسخها و عدالت دینی خود امیدوار است.
دید صفاهان همی به طالع بیدار
آنچه نیامد همی به خواب صفاهان
هوش مصنوعی: صفاهان را به بیداری خوشی و طراوت مینگرم و هر آنچه که فرا نرسیده، مثل خواب و رؤیا در صفاهان باقی مانده است.
مقدم آبادی آفرین «نصیری»
گشت نصیر دل خراب صفاهان
هوش مصنوعی: نصیری، گفته میشود که باعث آبادانی و رونق دل و دلخوشی مردم اصفهان شده است.
همت سردار جنگ و غیرت احرار
بر رخ اشرار بست باب صفاهان
هوش مصنوعی: سربازان با همت و غیرت خود به مقابله با دشمنان پرداخته و شهر صفاهان را از خطرات نجات دادند.
بر رجب دزد، راه بسته و بگشاد
راه ذهاب و ره ایاب صفاهان
هوش مصنوعی: در روزگار رجب، راهی که دزد میرفت بسته شده و راه رفتن به صفاهان باز شده است.
بر سر جعفر قلی کشید سپاهی
کشن و غریونده چون سحاب صفاهان
هوش مصنوعی: بر سر جعفر قلی، سپاهی به راه افتاد که مانند ابرهای بارانزا، شکوه و سر و صدا به همراه داشت.
لشکر دزدان غمی شدند و بجستند
چون ز نسیم خزان، ذباب صفاهان
هوش مصنوعی: لشکر دزدان به دلیل غم و اندوهی که بر آنها حاکم شده بود، به فرار وادار شدند، مانند حشراتی که با وزش نسیم خزان، از جایی به جای دیگر میفرستند.
از اثر خون خاک خوردهٔ اشرار
رنگ طبرخون گرفت، آفتاب صفاهان
هوش مصنوعی: از تأثیر خونهای بر زمین افتادهٔ بدکاران، آفتاب اصفهان رنگی مانند رنگ طبرستان به خود گرفت.
زبن سپس از بسکه خون دزد بریزد
نکهت خون آید از گلاب صفاهان
هوش مصنوعی: پس از آنکه دزدان بسیار خون ریختند، بوی خوش خون به مانند عطر گلاب اصفهان احساس میشود.
وز اثر این سیاست، از پس زردی
سرخ شود رنگ شیخ و شاب صفاهان
هوش مصنوعی: به خاطر تأثیر این تدبیر، رنگ و روی شیخ و جوانان اصفهان، از زردی به سرخی تغییر خواهد کرد.
ای هنری میر بختیار، که شد یار
فر تو با بخت کامیاب صفاهان
هوش مصنوعی: ای هنری، میران بختیار، که به خاطر تو، دوست و یار خوشبختی در صفاهان بود.
مردم ایران ز شرق و غرب ببردند
رشگ، بر این حسن انتخاب صفاهان
هوش مصنوعی: مردم ایران از شرق و غرب به حسن و زیبایی صفاهان حسادت میکنند.
رو که خوش از عهدهٔ حساب بر آیی
چون ز تو خواهد خدا حساب صفاهان
هوش مصنوعی: وقتی که به خوبی از عهدهٔ محاسبه و بررسی کارهایت برآیی، خداوند به تو توجه خواهد کرد و صفای روح و دل را به تو عطا میکند.
رو که اثرهای مستطاب نماید
در تو دعاهای مستجاب صفاهان
هوش مصنوعی: چهرهای که نشانههای شگفتانگیز بر آن نمایان است، در تو دعاهایی که به اجابت میرسند، مانند صفاهان.
نعمت دنیات هست، کوش که یابی
عاقبتی نیک از احتساب صفاهان
هوش مصنوعی: از نعمتهای دنیای خود بهرهبرداری کن، اما تلاش کن که در پایان، نتیجهای خوب و خوش از حساب و کتابهای زندگی خود به دست آوری.
عاقبت نیک، غیر نام نکو چیست؟
نام نکو جوی از جناب صفاهان
هوش مصنوعی: عاقبت خوب، چه چیز دیگری جز نام خوب است؟ نام خوب را از جناب صفاهان طلب کن.
تا به تو منسوب گشت، فخر نمایند
اهل صفاهان ز انتساب صفاهان
هوش مصنوعی: از زمانی که تو به ما تعلق پیدا کردی، مردم اصفهان به خاطر این نسبت به تو افتخار میکنند.
روی بهار از فراق روی تو گشته است
زردتر از آبی خوشاب صفاهان
هوش مصنوعی: به خاطر دوری تو، بهار رنگش از زردی بیشتر شده و برتری آن از آب زلال اصفهان کمتر است.
لیک به حکم حکیم و لطف تو شاید
سرخ شود رویش از شراب صفاهان
هوش مصنوعی: اما به فرمان خردمند و محبت تو، شاید صورتش از شراب اصفهان سرخ شود.