شمارهٔ ۱۸۰ - تغزل
ای حلقهٔ زلف تو پر شکن
وی نرگس مست توصف شکن
از یک شکن طرهٔ دوتات
بر جان و دل من دو صد شکن
ای زلف تو سررشتهٔ بلا
وی چشم تو سر منشاء فتن
ای نور تو را شمس مکتسب
وی لعل تو را شهد مرتهن
ای چشم تو چون آهوی ختا
وی خال تو چون نافهٔ ختن
ای جعد تو یک باغ ضیمران
وی چهر تو یک راغ نسترن
ماه از رخ تو یافته بها
مشک از خط تو یافته ثمن
چشمان تو اندر پناه زلف
چون در دل شب دزد راهزن
هر غمزهٔ تو ناوکی به دل
هر مژهٔ تو خنجری به تن
صد یوسف دل کردهای اسیر
وافکندهای اندر چه ذقن
زان ناوک مژگان دل گداز
گردیده مرا دل چو پروزن
بگشای به جای من ای نگار
از پای دل آن زلف چون رسن
شمارهٔ ۱۷۹ - تغزل و منقبت: ای بهروی و بهموی، لاله و سوسنشمارهٔ ۱۸۱ - خورشید: الا یا قیرگون گوهر درون بسّدین خرمن
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل فاعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای حلقهٔ زلف تو پر شکن
وی نرگس مست توصف شکن
هوش مصنوعی: ای حلقهٔ زلف تو پر از پیچ و تاب است و چشمان نرگسمانند تو از حد خود گذشته و در حال مستی میباشد.
از یک شکن طرهٔ دوتات
بر جان و دل من دو صد شکن
هوش مصنوعی: از یک تکه مو و زیبایی تو، جان و دل من بارها زخم میخورد.
ای زلف تو سررشتهٔ بلا
وی چشم تو سر منشاء فتن
هوش مصنوعی: موهای تو سبب بروز مشکلات و چشمانت منبع فتن و آشوب هستند.
ای نور تو را شمس مکتسب
وی لعل تو را شهد مرتهن
هوش مصنوعی: ای نور، تو همچون خورشید درخشان و با ارزش هستی، و زیبایی تو مانند عسل گرانبهایی است که در دل انسانها جا دارد.
ای چشم تو چون آهوی ختا
وی خال تو چون نافهٔ ختن
هوش مصنوعی: ای چشم تو مانند آهوی زیبا و خال تو همانند عطر دلانگیز ختن است.
ای جعد تو یک باغ ضیمران
وی چهر تو یک راغ نسترن
هوش مصنوعی: تو با موی بافتت مثل یک باغ پر از گلهای زیبا هستی و چهرهات همچون گل نسترن در یک باغ میدرخشد.
ماه از رخ تو یافته بها
مشک از خط تو یافته ثمن
هوش مصنوعی: ماه به دلیل چهره تو ارزشمند شده و مشک به خاطرخط تو قیمت پیدا کرده است.
چشمان تو اندر پناه زلف
چون در دل شب دزد راهزن
هوش مصنوعی: چشمان تو مانند زلفهای سیاهت در تاریکی شب، گویی دزد و راهزنی هستند که به دل من نفوذ کردهاند.
هر غمزهٔ تو ناوکی به دل
هر مژهٔ تو خنجری به تن
هوش مصنوعی: هر نخی که از چشمانت پرتاب میشود، بر دل من زخم میزند و هر حرکت مژههایت مانند خنجری بر تنم فرود میآید.
صد یوسف دل کردهای اسیر
وافکندهای اندر چه ذقن
هوش مصنوعی: تو صدها جوانمرد و عاشق را در دل اسیر کردهای و به راستی به چه دلیل در چنگال خود گرفتار کردهای؟
زان ناوک مژگان دل گداز
گردیده مرا دل چو پروزن
هوش مصنوعی: چشمهای زیبا و گیسوان معشوقهام قلب مرا به شدت غمزده و رنجور کرده است، مانند پروانهای که به دور شمع میچرخد.
بگشای به جای من ای نگار
از پای دل آن زلف چون رسن
هوش مصنوعی: ای نگار، به خاطر من زلف زیبایت را از دل من بگشای، زیرا که چون رسن به دل من پیچیده است.
حاشیه ها
1397/11/17 21:02
مجتبی
وزن شعر در یازده بیت (مفعول مفاعیل فاعلن) و در بیت اول (مفعول مفاعلن فاعلن) می باشد و به هر حال در هیچیک از ابیات (مستفعلتن مستفعلتن ) نیست، لطفاً تصحیح بفرمایید.