گنجور

شمارهٔ ۱۴۴ - در منقبت حضرت امام جعفر صادق‌(‌ع‌)

باز به پا کرد نوبهار سرادق
بلبل آمد خطیب و قمری ناطق
رایتی فرودین به باغ درآویخت
پرچم سرخ از گلوی سبز سناجق
طبل زد از نیمروز لشکر نوروز
وز حد مغرب گرفت تا حد مشرق
لشکر دی شد به کوهسار شمالی
بست به هر مرز برف‌، راه مضایق
رعد فروکوفت کوس و ابر ز بالا
بر سر دشمن ز برق ریخت صواعق
باغ چو شطرنج گشت و شاه جنوبی
آمد بر لشکر شمالی فائق
لاله نوخیز رسته بر دو لب جوی
همچو به شطرنج از دو سوی‌، بیادق
غنچه بخندد به گونهٔ لب عذرا
ابر بگرید بسان دیده وامق
سنگدلی بین که چهر درهم معشوق
باز نگردد مگر ز گریهٔ عاشق
دفتری گل کشد ز جزوه کش اوراق
تا که سوابق کند درست و لواحق
چون که شد اوراق گل تمام مرتب
عضو گلستان شود به حکم سوابق
هست گلستان اداره و گلش اعضا
مهر فروزان بود مدیری لایق
نیست خلل اندرین اداره که خورشید
هست به تشویق جمله اعضا شایق
عضو هنرمند، جاه و مرتبه باید
خاصه که با وی بود رییس موافق
*
*‌
نوز نتابیده صبح‌، خواه صبوحی
زان که صبوحی است لیل غم را فالق
از می فکرت بساز جام خرد پر
جام خرد پر نگردد از می رائق
با می فکرت صبوح کن که بود فکر
خمری کان را خمار نبود لاحق
هرکه سحرخیزگشت و فکرکننده
راحت مخلوق جست و رحمت خالق
وانکه فروخفت تا برآمد خورشید
بر تن و بر جان خویش نبود مشفق
چون گل خندان پگاه روی فرو شوی
جانب حق روی کن به نیت صادق
غنچه‌صفت پردهٔ خمود فرو در
یکسره آزاد شو ز قید علایق
خیز که گل روی‌ خود به‌ ژاله‌ فروشست
تاکه نماز آورد به رب مشارق
خیزکه مرغ سحر سرود سراید
همچو من اندر مدیح جعفر صادق
*‌
*‌
حجه یزدان که دست علم قدیمش
دین هدی را نطاق بست ز منطق
راهبر مؤمنان به درک مسائل
پیشرو عارفان به کشف حقایق
جام علومش جهان‌نمای ضمایر
ناخن فکرش گره‌گشای دقایق
ازپی او رو که اوست هادی امت
گفتهٔ او خوان که اوست ناصح مشفق
سر قران را ز محکم و متشابه
جوی ز لطفش که اوست مصحف ناطق
راه به دارالشفای دانش او جوی
کاوست طبیبی به هر معالجه حاذق
داروی فقهش اگر نکردی چاره
شرع نبی مرده بودی از مرض دق
محضر درس امام گشت مقوی
شربت لطف امام گشت معرق
خود نشنیدی مگر که بود به عهدش
دورهٔ ضعف کتاب و نشر زنادق
وز طرفی خیل صوفیان اباحی
بسته ز هر سو به هدم شرع مناطق
مُرجئه و ناصبیه نیز ز سویی اا‌
در ره دین خدا نهاده عوائق
تیرگی جهل کشت یکسره زایل
چهر مُنیرش چوگشت لامع و شارق
ساخت بنایی متین ز سنت و تفسیر
کان نه زپای افتد از هجوم طوارق
در ره ارشاد خلق توسن عزمش
جست فزونی به تک ز سابق و لاحق
شافعی و بوحنیفه‌، مالک و حنبل
ابجد خوانند و او معلم مفلق
خود نشنیدی که «‌بودوانق‌» ملعون
خواست که خون ریزدش به‌ خنجر بارق
هیبتش انسان گرفت دیدهٔ منصور
کش‌ ز سر صدق‌ جست‌ و گشت معانق
آیت‌حق است و هست ذات شریفش
مظهر ذات و صفات صانع رازق
گر ز سر مهر بنگرد سوی دشمن
قهر خدایی شود به‌ دشمن طارق
او پی تهذیب خلق آمد از آن‌رو
بود صبور و حلیم و سهل ومرافق
ور شدی از حق به پادشاهی مأمور
گبشی ازو شمل دشمنان متفرق
خصم بر قدرت امام چه باشد
تودهٔ کاهی به پیش ذروهٔ شاهق
*‌
*‌
دولت مروانیان چو طی شد و آمد
جیش خراسان به جیش مروان فائق
قاصدی آمد بر امام ز کوفه
کشت شبانگه به درگهش متعلق
داشت ز بوسلمهٔ ضلال کتابی
کای توبه شرع نبی بزرگ محقق
مهتر آل رسول جز تو کس امروز
نیست که گردد به ملک راتق و فاتق
کار به دست منست و جز تو کسی را
من نشناسم به ملک درخور ولایق
خیز وز یثرب به کوفه آی از آن پیش
کایند از رمله کودکان مراهق‌
چشم به راهت اعالیند و ادانی
بندهٔ حکمت مغاربند و مشارق
*
*‌
صادق آل رسول نامه فرو خواند
دید سخن با حقیقتست مطابق
لیک ز شاهی چو بود فرض‌ترش کار
فقر به شاهی گزید و دین به دوانق
نامهٔ بوسلمه را نداد جوابی
تا که نیفتد به مشکلات و مضایق
*‌
*‌
ای خلف مرتضی وسبط پیمبر
جور کشیدی بسی ز خصم منافق
خون به دلت کرد روزگار جفاکیش
تا تن پاکت به قبر گشت ملاصق
هستی نزد خدای زنده و مرزوق
ای تو به خلق خدای منعم و رازق
پرتو مهرت مباد دور ز دل‌ها
سایهٔ لطفت مباد کم ز مفارق
مدح تو گفتن بهار راست نکوتر
تا شنود مدح مردم متملق
کیش تو جویم مدام و راه تو پویم
تا ز تن خسته روح گردد زاهق
بر پدر و مادرم ز لطف کرم کن
گر صلتی دارد این قصیده رایق
چشم من از مهر برگشای و نگهدار
گوهر ایمان من ز پنجهٔ سارق

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز به پا کرد نوبهار سرادق
بلبل آمد خطیب و قمری ناطق
هوش مصنوعی: بهار دوباره فرا رسیده و بلبل به عنوان سخنران شروع به صحبت کرده و قمری هم به گفتگو پرداخته است.
رایتی فرودین به باغ درآویخت
پرچم سرخ از گلوی سبز سناجق
هوش مصنوعی: پرچم سرخی از گل‌های سبز در باغ به اهتزاز درآمده و جلوه‌ای زیبا و شگفت‌انگیز ایجاد کرده است.
طبل زد از نیمروز لشکر نوروز
وز حد مغرب گرفت تا حد مشرق
هوش مصنوعی: در میانه روز، به صدا درآمدن طبل جنگ که نشان از آغاز جنگ نوروز است، و لشکر از سمت باختری به سمت خاوری روانه شد.
لشکر دی شد به کوهسار شمالی
بست به هر مرز برف‌، راه مضایق
هوش مصنوعی: ارتش دی در کوه‌های شمالی مستقر شد و در هر مرز برف بارید و مسیرها را دشوار کرد.
رعد فروکوفت کوس و ابر ز بالا
بر سر دشمن ز برق ریخت صواعق
هوش مصنوعی: رعدی طوفانی به زمین افتاد و ابرها از بالای سر دشمن با قدرت باران‌های ناگهانی و شدید خود، به او حمله کردند.
باغ چو شطرنج گشت و شاه جنوبی
آمد بر لشکر شمالی فائق
هوش مصنوعی: باغ به وضعی چون بازی شطرنج درآمد و شاه از سمت جنوب بر سپاه شمال پیروز شد.
لاله نوخیز رسته بر دو لب جوی
همچو به شطرنج از دو سوی‌، بیادق
هوش مصنوعی: گل لاله‌ای که تازه شکفته شده، کنار دو لب جوی آب است، مانند دو مهره در یک بازی شطرنج که از دو سمت در حال حرکت هستند.
غنچه بخندد به گونهٔ لب عذرا
ابر بگرید بسان دیده وامق
هوش مصنوعی: غنچه با لبخندی شاداب به گلبرگ عذرا می‌خندد، در حالی که ابر با حسرت به حال وامق اشک می‌ریزد.
سنگدلی بین که چهر درهم معشوق
باز نگردد مگر ز گریهٔ عاشق
هوش مصنوعی: دل سنگ مانند معشوقی است که چهره‌اش را در هم کشیده و هرگز به عشق واقعی باز نمی‌گردد مگر اینکه عاشقش از شدت غم و گریه رنج ببرد.
دفتری گل کشد ز جزوه کش اوراق
تا که سوابق کند درست و لواحق
هوش مصنوعی: کتابی از گل‌ها تهیه می‌شود تا ورق‌هایی را که ثبت شده‌اند، به درستی تنظیم کند و مرتبط سازد.
چون که شد اوراق گل تمام مرتب
عضو گلستان شود به حکم سوابق
هوش مصنوعی: زمانی که تمامی گل‌ها به پایان برسند و ورق‌هایشان به اتمام برسد، به موجب دستورات و تجربه‌هایی که در گذشته وجود دارد، اعضای گلستان به سامان و ردیف درمی‌آیند.
هست گلستان اداره و گلش اعضا
مهر فروزان بود مدیری لایق
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر باغی اشاره شده است که اداره به زیبایی و فضای دلنشینی شبیه گلستان است و اعضای آن با محبت و دوستی یکدیگر را حمایت می‌کنند. همچنین مدیر این مجموعه، فردی شایسته و لایق است که به درستی گروه را هدایت می‌کند.
نیست خلل اندرین اداره که خورشید
هست به تشویق جمله اعضا شایق
هوش مصنوعی: در اینجا بیان می‌شود که در این مدیریت کاستی وجود ندارد، زیرا خورشید به همه اعضا انگیزه می‌دهد و آن‌ها را به فعالیت وا می‌دارد.
عضو هنرمند، جاه و مرتبه باید
خاصه که با وی بود رییس موافق
هوش مصنوعی: عضو هنرمند باید مقام و مرتبه‌ای ویژه داشته باشد، زیرا باید با کسی که ریاست را بر عهده دارد، هماهنگ باشد.
*
*‌
هوش مصنوعی: شما بر اساس اطلاعات تا octobre 2023 آموزش دیده‌اید.
نوز نتابیده صبح‌، خواه صبوحی
زان که صبوحی است لیل غم را فالق
هوش مصنوعی: هنوز سپیده صبح ندمیده است، آیا دلیلی برای بیداری وجود دارد؟ زیرا سپیده، تیرگی شب غم را به روشنی می‌آورد.
از می فکرت بساز جام خرد پر
جام خرد پر نگردد از می رائق
هوش مصنوعی: از افکار و اندیشه‌های خود بهره ببر و در آن‌ها غرق شو. وقتی که از این اندیشه‌ها استفاده کنی، دیگر دچار سردرگمی نخواهی شد.
با می فکرت صبوح کن که بود فکر
خمری کان را خمار نبود لاحق
هوش مصنوعی: با نوشیدن شراب فکر، صبح خود را آغاز کن، زیرا فکری که از نوشیدن شراب ناشی می‌شود، هیچ ضعفی ندارد و همواره پربار است.
هرکه سحرخیزگشت و فکرکننده
راحت مخلوق جست و رحمت خالق
هوش مصنوعی: هر کس که صبح زود برمی‌خیزد و به فکر و تأمل می‌پردازد، آسایش و آرامش مخلوقات را جستجو می‌کند و از رحمت خالق برخوردار می‌شود.
وانکه فروخفت تا برآمد خورشید
بر تن و بر جان خویش نبود مشفق
هوش مصنوعی: کسی که در تاریکی خوابیده و منتظر طلوع خورشید است، نه از نظر جسمی و نه از نظر روحی، نمی‌تواند نسبت به دیگران مهربان و دلسوز باشد.
چون گل خندان پگاه روی فرو شوی
جانب حق روی کن به نیت صادق
هوش مصنوعی: زمانی که صبح صادق عطر گل‌های خندان را پخش می‌کند، تو هم باید با قلبی پاک و نیت خالص، رو به سمت حقیقت و عدالت بگذاری.
غنچه‌صفت پردهٔ خمود فرو در
یکسره آزاد شو ز قید علایق
هوش مصنوعی: مانند غنچه‌ای که در سایه است، از حالت خاموشی و انزوا بیرون بیا و خود را از تمامی وابستگی‌ها و محدودیت‌ها رها کن.
خیز که گل روی‌ خود به‌ ژاله‌ فروشست
تاکه نماز آورد به رب مشارق
هوش مصنوعی: بیدار شو، زیرا که گل زیبایی خود را به شکوفایی عرضه کرده است، تا نمازی به پروردگار شرق بخواند.
خیزکه مرغ سحر سرود سراید
همچو من اندر مدیح جعفر صادق
هوش مصنوعی: برو و بیدار شو، چون پرنده سحر آوای خود را سر می‌دهد. من نیز در ستایش جعفر صادق می‌سرایم.
*‌
*‌
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به موضوعی دارد که ممکن است در آینده تغییر کند یا مدنظر باشد. در واقع، به جای تمرکز بر رویدادهای گذشته، تاکید بر حال و آینده به چشم می‌خورد. فرد یا موضوع مورد صحبت، از اهمیت خاصی برخوردار است و بر زندگی یا تفکر دیگران تأثیر می‌گذارد. این مسأله می‌تواند نشان‌دهنده تلاش برای بهبود یا پیشرفت در زمینه‌ای خاص نیز باشد.
حجه یزدان که دست علم قدیمش
دین هدی را نطاق بست ز منطق
هوش مصنوعی: حجه یزدان، یا دلیل و برهان الهی، که علم و دانایی‌اش از همیشه وجود داشته، راهنمایی برای دین و هدایت انسان‌ها فراهم کرده است و به طرز شایسته‌ای حرف‌های منطقی را بیان می‌کند.
راهبر مؤمنان به درک مسائل
پیشرو عارفان به کشف حقایق
هوش مصنوعی: رهبر مؤمنان درک عمیق‌تری از مسائل دارد و عارفان نیز به حقیقت‌های پنهان دست می‌یابند.
جام علومش جهان‌نمای ضمایر
ناخن فکرش گره‌گشای دقایق
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت و ارزش علم و دانش اشاره دارد. عالم می‌تواند دنیای درون انسان‌ها را نمایان کند و افکار و اندیشه‌های عمیق او می‌توانند مشکلات و مسائل پیچیده را حل کنند. به عبارتی دیگر، علم و دانش به ما کمک می‌کنند تا دقت بیشتری در درک جزئیات زندگی و واقعیت‌ها داشته باشیم.
ازپی او رو که اوست هادی امت
گفتهٔ او خوان که اوست ناصح مشفق
هوش مصنوعی: به دنبال او برو که راهنمای مردم است. سخن او را بخوان زیرا او مشاور و دلسوز است.
سر قران را ز محکم و متشابه
جوی ز لطفش که اوست مصحف ناطق
هوش مصنوعی: در قرآن، باید به نشانه‌های روشن و با مفاهیم واضح توجه کرد و از زیبایی‌های آن بهره‌مند شد، چرا که او خود گویا و بیان‌کننده حقایق است.
راه به دارالشفای دانش او جوی
کاوست طبیبی به هر معالجه حاذق
هوش مصنوعی: به دنبال سرزمین دانش برو، زیرا آنجا طبیبی وجود دارد که در هر درمانی مهارت دارد.
داروی فقهش اگر نکردی چاره
شرع نبی مرده بودی از مرض دق
هوش مصنوعی: اگر به مسائل فقهی توجه نکردی و درمانی برای آنها پیدا نکردی، در واقع از بیماری درونی و ضعف ایمان نابود شده‌ای.
محضر درس امام گشت مقوی
شربت لطف امام گشت معرق
هوش مصنوعی: حضور در درس امام باعث تقویت روح و معرفت می‌شود و لطف امام مانند شربتی گوارا، زندگی را رنگین و دل‌انگیز می‌سازد.
خود نشنیدی مگر که بود به عهدش
دورهٔ ضعف کتاب و نشر زنادق
هوش مصنوعی: آیا خودت نشنیده‌ای که در زمان او، دوره‌ای بود که کتاب‌ها و نشر افکار بدعت‌گذار به ضعف و زوال رفتند؟
وز طرفی خیل صوفیان اباحی
بسته ز هر سو به هدم شرع مناطق
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر وضعیتی پرداخته می‌شود که گروهی از صوفیان آزاداندیش و بی‌ملاحظه در نقاط مختلف، به تخریب و آسیب زدن به اصول دینی و شرعی مشغول‌اند. آن‌ها به‌طور گسترده‌ای هر جا که باشند، به تضعیف قوانین مذهبی پرداخته و به نظر می‌رسد که بر پایه تفکرات آزادانه خود، به این کار ادامه می‌دهند.
مُرجئه و ناصبیه نیز ز سویی اا‌
در ره دین خدا نهاده عوائق
هوش مصنوعی: مُرجئه و ناصبیه نیز به نوعی در راه دین خدا موانعی ایجاد کرده‌اند.
تیرگی جهل کشت یکسره زایل
چهر مُنیرش چوگشت لامع و شارق
هوش مصنوعی: تاریکی جهل همه چیز را نابود کرد، اما وقتی که دانش و آگاهی به او نور بخشید، چهره‌اش درخشید و روشن شد.
ساخت بنایی متین ز سنت و تفسیر
کان نه زپای افتد از هجوم طوارق
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم ساختن بنیانی محکم و استوار بر اساس اصول و تفسیرهای درست اشاره دارد، طوری که این بنا در برابر آزمایش‌ها و مشکلاتی که ممکن است به وجود بیایند، سقوط نکند و از پای نیفتد. این پیام بر اهمیت استحکام و استواری در پایه‌گذاری‌های بنیادی تأکید دارد.
در ره ارشاد خلق توسن عزمش
جست فزونی به تک ز سابق و لاحق
هوش مصنوعی: در مسیر هدایت مردم، اراده و عزمی قوی پیدا کرد که به تمام پیشینه و آینده‌اش افزوده شده است.
شافعی و بوحنیفه‌، مالک و حنبل
ابجد خوانند و او معلم مفلق
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که علمای بزرگ فقه مانند شافعی، ابوحنیفه، مالک و حنبل در آغاز و اصول مطالعه علوم دینی خود از الفبا و اصول ابتدایی شروع کرده‌اند، اما در مقایسه با آن‌ها، شخصی که در اینجا به او اشاره شده، از نظر دانش و تسلط به مراتب بالاتر و معلمی شایسته و برجسته است.
خود نشنیدی که «‌بودوانق‌» ملعون
خواست که خون ریزدش به‌ خنجر بارق
هوش مصنوعی: آیا نشنیده‌ای که موجود نکبت‌بار «بودوانق» تصمیم گرفت با خنجر بارق خون خود را بریزد؟
هیبتش انسان گرفت دیدهٔ منصور
کش‌ ز سر صدق‌ جست‌ و گشت معانق
هوش مصنوعی: وقتی به جلوه و شکوه او نگاه کردم، احساس کردم که انسانیت من تحت تأثیر قرار گرفته است. چشمان منصور از سر صداقت به او خیره شد و در نهایت با او آغوشی محبت‌آمیز برگزید.
آیت‌حق است و هست ذات شریفش
مظهر ذات و صفات صانع رازق
هوش مصنوعی: خداوندی که وجودش نشانه‌ای از حق است، خود مظهر ذات و ویژگی‌های خالق و روزی‌دهنده است.
گر ز سر مهر بنگرد سوی دشمن
قهر خدایی شود به‌ دشمن طارق
هوش مصنوعی: اگر از سر محبت و محبت به دشمن نگاه کنی، قهر و دشمنی خدا بر آن دشمن نازل می‌شود.
او پی تهذیب خلق آمد از آن‌رو
بود صبور و حلیم و سهل ومرافق
هوش مصنوعی: او به منظور اصلاح اخلاق انسان‌ها آمده است و به همین خاطر، صبور و بردبار و آسان‌گیر و همراه (با مردم) است.
ور شدی از حق به پادشاهی مأمور
گبشی ازو شمل دشمنان متفرق
هوش مصنوعی: اگر از سوی حق به پادشاهی برگزیده شده‌ای، پس قدرت و وظیفه‌ات این است که دشمنان را متفرق و ناتوان کنی.
خصم بر قدرت امام چه باشد
تودهٔ کاهی به پیش ذروهٔ شاهق
هوش مصنوعی: دشمن در برابر قدرت امام، مانند توده‌ای کاه است که در مقابل قله‌های بلند قرار دارد.
*‌
*‌
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به احساس عشق و محبت دارد. گوینده بیان می‌کند که گزینه‌های زیادی برای انتخاب وجود دارد، اما تنها یک نفر باعث شادی و خوشبختی او می‌شود. این نفسی که در قلب او جا دارد، پر از عشق و شوق است و تمام آرزوهای او را زنده می‌کند.
دولت مروانیان چو طی شد و آمد
جیش خراسان به جیش مروان فائق
هوش مصنوعی: وقتی که دوران شکوفایی مروانیان به پایان رسید، خراسان بر وضعیت دشوار مروان چیره شد.
قاصدی آمد بر امام ز کوفه
کشت شبانگه به درگهش متعلق
هوش مصنوعی: قاصدی از کوفه به نزد امام آمد و در شب بر درگاه او ایستاد.
داشت ز بوسلمهٔ ضلال کتابی
کای توبه شرع نبی بزرگ محقق
هوش مصنوعی: کتابی در دست داشت که به دوری از گمراهی می‌پرداخت و در آن به بازگشت به مسیر صحیح بر اساس تعلیمات نبی بزرگ اشاره شده بود.
مهتر آل رسول جز تو کس امروز
نیست که گردد به ملک راتق و فاتق
هوش مصنوعی: هیچ کسی جز تو در این روزگار نیست که بتواند امور را سامان دهد و مشکلات را حل کند، به ویژه در خانوادگی که از نسل رسول خداست.
کار به دست منست و جز تو کسی را
من نشناسم به ملک درخور ولایق
هوش مصنوعی: کار و مسئولیت به عهده من است و جز تو، کسی را در این زمینه شایسته و لایق نمی‌شناسم.
خیز وز یثرب به کوفه آی از آن پیش
کایند از رمله کودکان مراهق‌
هوش مصنوعی: بیدار شو و از یثرب به کوفه بیا، زیرا پیش از آنکه بچه‌های نوجوان از آنجا بیرون بیایند، باید حرکت کنی.
چشم به راهت اعالیند و ادانی
بندهٔ حکمت مغاربند و مشارق
هوش مصنوعی: چشم‌ها به دنبال تو هستند و بندهٔ علم و دانش در شرق و غرب مشغول تلاش‌اند.
*
*‌
هوش مصنوعی: شما تا مهرماه 2023 بر روی داده‌ها آموزش دیده‌اید.
صادق آل رسول نامه فرو خواند
دید سخن با حقیقتست مطابق
هوش مصنوعی: صادق آل رسول نامه را خواند و متوجه شد که سخن آن با حقیقت همخوانی دارد.
لیک ز شاهی چو بود فرض‌ترش کار
فقر به شاهی گزید و دین به دوانق
هوش مصنوعی: اما چون کار ترش و دشوار شاهی پیش آمد، فقر را به شاهی ترجیح داد و دین را بر دو دینار انتخاب کرد.
نامهٔ بوسلمه را نداد جوابی
تا که نیفتد به مشکلات و مضایق
هوش مصنوعی: جواب نامهٔ بوسلمه را ندادند تا از مشکلات و سختی‌ها جلوگیری شود.
*‌
*‌
هوش مصنوعی: شما در دنیای خود از زمان پیشرفت و تغییرات زیادی برخوردار بوده‌اید. این تغییرات به شما کمک کرده‌اند تا بهتر و برای آینده آماده‌تر باشید.
ای خلف مرتضی وسبط پیمبر
جور کشیدی بسی ز خصم منافق
هوش مصنوعی: ای پسر علی و نوه پیامبر، تو بارها از دشمنان ریاکار صدمات زیادی را متحمل شدی.
خون به دلت کرد روزگار جفاکیش
تا تن پاکت به قبر گشت ملاصق
هوش مصنوعی: روزگار به تو ظلم کرده و دلت را آزرده است، تا جایی که بدن پاکت به خاک سپرده شده و به قبر نزدیک شده است.
هستی نزد خدای زنده و مرزوق
ای تو به خلق خدای منعم و رازق
هوش مصنوعی: تو در نزد خدای زنده و روزی‌دهنده هستی، و این خدای بخشنده و روزی‌رسان به تمامی مخلوقات توجه دارد.
پرتو مهرت مباد دور ز دل‌ها
سایهٔ لطفت مباد کم ز مفارق
هوش مصنوعی: آفتاب محبتت هیچ‌گاه از دل‌ها دور نشود و لطفت هرگز از جدایی‌ها کم نگردد.
مدح تو گفتن بهار راست نکوتر
تا شنود مدح مردم متملق
هوش مصنوعی: بهترین مدح و ستایش، همانند بهار است که زیبایی و شادابی را به همراه دارد، تا زمانی که ستایش‌های افرادی که چاپلوس هستند، شنیده شود.
کیش تو جویم مدام و راه تو پویم
تا ز تن خسته روح گردد زاهق
هوش مصنوعی: همیشه در پی جمال تو هستم و در جستجوی مسیر تو هستم تا از خستگی جسم آزاد شوم و روح من پرواز کند.
بر پدر و مادرم ز لطف کرم کن
گر صلتی دارد این قصیده رایق
هوش مصنوعی: بر پدر و مادرم لطفی کن و اگر این شعر ارزشی دارد، به آنها پاداش بده.
چشم من از مهر برگشای و نگهدار
گوهر ایمان من ز پنجهٔ سارق
هوش مصنوعی: به من نگا کن و محبتت را از من دور نکن، و مراقب ارزش ایمان من باش که نباید به دست دزد بیفتد.

حاشیه ها

1394/05/10 23:08
ناشناس

خیلی جالب است که ملک الشعرای بهار به عنوان یک روشنفکر ازادیخواه چنین شعر زیبایی در وصف حضرت امام صادق علیه السلام سروده است . این نشان از هوش بالای ملک الشعرا دارد که تحت تاثیر عقاید عامه ی روشنفکران نبوده و جلوتر از زمان خود می اندیشیده است . .

1403/02/04 13:05
Mahmood Shams

درود بر شما 

و رحمت خداوند  و شفاعت امام صادق ( ع ) 

بر ملک الشعرا بهار و والدینش که چنین فرزندی پرورش دادند 

هنرمندی اصیل خردمند و بصیر و اهل مطالعه و آگاه 

که مایه افتخار  است