افکار پریشان
از بر این کرهٔ پست حقیر
زیر این قبهٔ مینای بلند
نیست خرسند کس از خرد و کبیر
من چرا بیهده باشم خرسند
شدهام در همه اشیا باریک
رفته تا سرحد اسرار وجود
چیست هستی؟ افقی بس تاریک
وندر آن نقطهٔ شکی مشهود
بجز آن نقطهٔ نورانی شک
نیست در این افق تیره فروغ
عشق بستم به حقایق یکیک
راست گویم همه وهم است و دروغ
غیر وهمیم نیاید بهنظر
غم و شادی خوش و ناخوش بد و خوب
نکندکوکبهٔ صبح دگر
در برم جلوه، نه تشییعِ غروب
فکر عصیان زدهٔ مستاصل
محو گرداب یکی روح عظیم
چون یکی کشتیِ بشکسته دکل
پیش امواج حوادث تسلیم
خلق را کرده طبیعت ز ازل
بدو قانون پلید ارزانی
سرّ تأثیر وراثت، اول
رمز تاثیر تعلم، ثانی
روح من گر ز نیاکان من است
ای خدا پس من بدبخت کهام
و گر این روح و خرد زان من است
بستهٔ بند وراثت ز چهام
یک نیا عابد و عارف مشرب
یک نیا لشگری و دیوانی
پدرم شاعر و من زین سه نسب
شاعر و لشکری و روحانی
جد من تاجر و زین روی پدر
در من آهنگ تجارت فرمود
اثر تربیتش گشت هدر
لیک بر روح من آسیب افزود
من نه زاهد نه محاسب نه ظریف
من نه تاجر نه سپاهی نه ندیم
به همه باب حریف و نه حریف
به همه کار علیم و نه علیم
سخت چون سنگ و سپهر غماز
هر دمم بر جگر افکنده خدنگ
گونی از بهر نشان، تیرانداز
هدفی سرخ نشانیده به سنگ
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از بر این کرهٔ پست حقیر
زیر این قبهٔ مینای بلند
هوش مصنوعی: زیر این آسمان بلند و زیبا، در این دنیای کوچک و بیارزش، زندگی میکنیم.
نیست خرسند کس از خرد و کبیر
من چرا بیهده باشم خرسند
هوش مصنوعی: هیچکس از خرد و بزرگی من خوشنود نیست، پس چرا باید بیجهت خوشحال باشم؟
شدهام در همه اشیا باریک
رفته تا سرحد اسرار وجود
هوش مصنوعی: من در تمام چیزها عمیق و دقیق شدهام و به جایی رسیدهام که به رازهای هستی پی ببرم.
چیست هستی؟ افقی بس تاریک
وندر آن نقطهٔ شکی مشهود
هوش مصنوعی: هستی چیست؟ فضایی بسیار تاریک که در آن نقطهای از تردید قابل مشاهده است.
بجز آن نقطهٔ نورانی شک
نیست در این افق تیره فروغ
هوش مصنوعی: به جز آن نقطهٔ روشن، در این افق تاریک هیچ شکی وجود ندارد.
عشق بستم به حقایق یکیک
راست گویم همه وهم است و دروغ
هوش مصنوعی: من به حقایق عشق ورزیدم و به زبانی ساده میگویم که همه چیز فقط توهم و دروغ است.
غیر وهمیم نیاید بهنظر
غم و شادی خوش و ناخوش بد و خوب
هوش مصنوعی: فقط خیالات ما هستند که غم و شادی را به ما نشان میدهند و در واقع، خوشی و ناخوشی، بدی و خوبی، بر اساس برداشتهای ما از واقعیت است.
نکندکوکبهٔ صبح دگر
در برم جلوه، نه تشییعِ غروب
هوش مصنوعی: شاید دیگر صبح فردا در برم نمایان نشود، مانند تشییع و وداعی که در غروب انجام میشود.
فکر عصیان زدهٔ مستاصل
محو گرداب یکی روح عظیم
هوش مصنوعی: اندیشههای سرگردان و ناآرام درگیر در گیرودار زندگی، مانند روحی بزرگ و نیرومند، در حال غرق شدن هستند.
چون یکی کشتیِ بشکسته دکل
پیش امواج حوادث تسلیم
هوش مصنوعی: انگار یک کشتی خراب شده که با دکلش در برابر امواج سخت حوادث تسلیم شده است.
خلق را کرده طبیعت ز ازل
بدو قانون پلید ارزانی
هوش مصنوعی: انسانها از ابتدا طبق یک قانون ناپسند که طبیعت برایشان تعیین کرده است، به وجود آمدهاند.
سرّ تأثیر وراثت، اول
رمز تاثیر تعلم، ثانی
هوش مصنوعی: راز تأثیر وراثت، اولین نشانه تأثیر آموزش است و دومین نشانه نیز همین تأثیر است.
روح من گر ز نیاکان من است
ای خدا پس من بدبخت کهام
هوش مصنوعی: اگر روح من از اجداد و نیاکانم سرچشمه میگیرد، خداوند، پس من چه بدبختی هستم!
و گر این روح و خرد زان من است
بستهٔ بند وراثت ز چهام
هوش مصنوعی: اگر این روح و عقل از آن من است، پس چرا باید به بند و شرایط وراثت گرفتار شوم؟
یک نیا عابد و عارف مشرب
یک نیا لشگری و دیوانی
هوش مصنوعی: یک نفر به دنبال عبادت و عرفان است و نفر دیگر در عرصه جنگ و ادارهٔ امور کشور.
پدرم شاعر و من زین سه نسب
شاعر و لشکری و روحانی
هوش مصنوعی: پدرم شاعر بوده و من نیز به واسطه او و نسلهای قبل از خودم، از خانوادهای هستم که هم در شعر و ادبیات فعالیت دارند و هم از نظر نظامی و روحانی انسانهای برجستهای هستند.
جد من تاجر و زین روی پدر
در من آهنگ تجارت فرمود
هوش مصنوعی: پدرم به خاطر شغل خانوادهام که با تجارت سر و کار دارد، مرا به سمت کسب و کار هدایت کرد.
اثر تربیتش گشت هدر
لیک بر روح من آسیب افزود
هوش مصنوعی: تربیت او بیفایده شد، اما به روح من آسیبی وارد کرد.
من نه زاهد نه محاسب نه ظریف
من نه تاجر نه سپاهی نه ندیم
هوش مصنوعی: من نه آدم پارسا و زاهدی هستم، نه حسابگر و دقیق، نه هنرمندی لطیف. همچنین نه بازرگانی هستم، نه سرباز و نه رفیقی.
به همه باب حریف و نه حریف
به همه کار علیم و نه علیم
هوش مصنوعی: در هر زمینهای و در مقابل هر چالش و موجودی، افرادی وجود دارند که با تواناییهای خود قادر به مقابله هستند، اما در حقیقت هیچکس به طور کامل به تمامی علوم و مهارتها مسلط نیست.
سخت چون سنگ و سپهر غماز
هر دمم بر جگر افکنده خدنگ
هوش مصنوعی: درد و سختیهایی که تحمل میکنم، به اندازهی سنگین و بیرحم هستند. هر لحظه، آسمان با تیرهایی از غم و اندوه به من حمله میکند و بر دل من تأثیر میگذارد.
گونی از بهر نشان، تیرانداز
هدفی سرخ نشانیده به سنگ
هوش مصنوعی: یک گونی برای نشان دادن هدفی درست کردهاند و تیرانداز به هدفی که به رنگ قرمز است، نشانه رفته و آن را با تیر سنگی نشانه رفته است.
حاشیه ها
1392/05/30 09:07
امین کیخا
اشفته رای( مردد) شده و انهم بدلیل دانش خردمایه ادمی در برابر درازدامنی کهکشان است و بجاست چنین حسی .
1393/01/14 14:04
آنچنان که به ذهن خطور میکند و با توجه به معنا در بیت (10) مصرع (1) کشتی به اشتباه کشته تایپ گردیده که تقاضا دارم تصحیح و در صورت اشتباه اینجانب را آگاه نمایید
1395/04/30 12:06
احمد
غم و شادی, خوش و ناخوش , بد و خوب