بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
ای که روز و شب زنی از علم لاف
هیچ بر جهلت نداری اعتراف
ادعای اتباع دین و شرع
شرع و دین مقصود دانسته به فرع
و آن هم استحسان و رأی از اجتهاد
نه خبر از مبداء و نه از معاد
بر ظواهر گشته قائل، چون عوام
گاه ذم حکمت و گاهی کلام
گه تنیدت بر ارسطالیس، گاه
بر فلاطون طعن کردن بیگناه
دعوی فهم علوم و فلسفه
نفی یا اثباتش از روی سفه
تو چه از حکمت به دست آوردهای
حاش لله، ار تصور کردهای
چیست حکمت؟ طائر قدسی شدن
سیر کردن در وجود خویشتن
ظلمت تن طی نمودن، بعد از آن
خویش را بردن سوی انوار جان
پا نهادن در جهان دیگری
خوشتری، زیباتری، بالاتری
کشور جان و جهان تازهای
کش جهان تن بود دروازهای
خالص و صافی شوی از خاک پاک
نه ز آتش خوف و نه از آب پاک
هر طرف وضع رشیقی در نظر
هر طرف طور انیقی جلوهگر
هر طرف انوار فیض لایزال
حسن در حسن و جمال اندر جمال
حکمت آمد گنج مقصود ای حزین!
لیک اگر با فقه و زهد آید قرین
فقه و زهد ار مجتمع نبود به هم
کی توان زد در ره حکمت قدم؟
فقه چبود؟ آنچه محتاجی بر آن
هر صباح و شام بل آنا فن
فقه چبود؟ زاد راه سالکین
آنکه شد بیزاد، گشت از هالکین
زهد چه؟ تجرید قلب از حب غیر
تا تعلق نایدت مانع ز سیر
گر رسد مالی، نگردی شادمان
ور رود هم، نبودت با کی از آن
لطف دانی؟ آنچه آید از خدا
خواه ذل و فقر، خواه عز و غنا
هر که او را این صفت حالی نشد
دل ز حب ماسوی خالی نشد
نفی، «لاتأسوا علی ما فاتکم»
یأس آوردش، شده از راه گم
نیست با وجه زهادت معتبر
نقد باغ و راغ و گاو و اسب و خر
گرچه اینها غالبا سد رهند
پایبند ناقصان گمرهند
آنکه گشت آگاه و شد واقف ز حال
داند از دنیا بود بس انفعال
مال دنیا را معین خود مدان
ای محدث «فاحذروا» را هم بخوان
حب دنیا، گرچه رأس هر خطاست
اهل دنیا را در آن، بس خیرهاست
حب آن، رأس الخطیات آمدست
بین حب الشیء و الشیء فرق هست
سیب، طعمش قوت دل میدهد
گه ز رنگش، طفل را دل میجهد
عاقل آن را بهر قوت میخورد
بهر رنگش، طفل حسرت میبرد
پس مدار کارها، عقل است، عقل
گر نداری باور، اینک راه نقل
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که روز و شب زنی از علم لاف
هیچ بر جهلت نداری اعتراف
هوش مصنوعی: ای کسی که به علم خود boast میکنی، اما هنوز به نادانیات اعتراف نکردهای.
ادعای اتباع دین و شرع
شرع و دین مقصود دانسته به فرع
هوش مصنوعی: به دنبال ادعای پیروی از دین و مذهب، اغلب به حواشی و جزئیات فرعی توجه میشود.
و آن هم استحسان و رأی از اجتهاد
نه خبر از مبداء و نه از معاد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که نظر و قضاوت افراد بر اساس فهم شخصی و استنباطهای خودشان است و نه بر اساس اطلاعاتی از منبع اصلی یا آموزههای پایهای.
بر ظواهر گشته قائل، چون عوام
گاه ذم حکمت و گاهی کلام
هوش مصنوعی: برخی از مردم فقط به ظاهر چیزها توجه میکنند و به مانند افراد عادی، گاهی به حکمت و گاهی به سخن و گفتار انتقاد میکنند.
گه تنیدت بر ارسطالیس، گاه
بر فلاطون طعن کردن بیگناه
هوش مصنوعی: گاهی تو خود را به دقت و استحکام افکار ارسطو میزنی و گاهی به فلسفههای فلاطون ایراد میگیری، در حالی که تو هیچ گناه و نقصی نداری.
دعوی فهم علوم و فلسفه
نفی یا اثباتش از روی سفه
هوش مصنوعی: ادعای درک علوم و فلسفه، اگر بر اساس نادانی باشد، نه تنها صحیح نیست بلکه نشاندهندهی بیخود بودن فرد است.
تو چه از حکمت به دست آوردهای
حاش لله، ار تصور کردهای
هوش مصنوعی: هرچند که ممکن است به دانش و حکمت دست یافته باشی، اما اگر فکر کردهای که همه چیز را میدانی، سخت در اشتباهی.
چیست حکمت؟ طائر قدسی شدن
سیر کردن در وجود خویشتن
هوش مصنوعی: حکمت چیست؟ پرندهای آسمانی شدن و در اعماق وجود خود پرسه زدن.
ظلمت تن طی نمودن، بعد از آن
خویش را بردن سوی انوار جان
هوش مصنوعی: عبارت به این معناست که انسان در تاریکی و سختیها مسیر زندگی را طی میکند و پس از آن به سوی روشنی و حیاتی روحانی و معنادار حرکت میکند. این روند نشاندهنده گرفتن گامهای مثبت و پیشرفت به سمت روشنایی و کشف جنبههای مثبت زندگی است.
پا نهادن در جهان دیگری
خوشتری، زیباتری، بالاتری
هوش مصنوعی: ورود به دنیای جدیدی که زیبا و دلپذیرتر است، تجربهای بهتر و برتر به شمار میآید.
کشور جان و جهان تازهای
کش جهان تن بود دروازهای
هوش مصنوعی: سرزمین روح و دنیا، به مثابهای نوین، دروازهای است که به دنیای جسم و ماده راه میبرد.
خالص و صافی شوی از خاک پاک
نه ز آتش خوف و نه از آب پاک
هوش مصنوعی: برای اینکه به صفا و خلوص دست یابی، باید از زمین پاک و خالص به وجود بیایی و نه به واسطه ترس از آتش و نه به خاطر تمیزی آب.
هر طرف وضع رشیقی در نظر
هر طرف طور انیقی جلوهگر
هوش مصنوعی: در هر سو، زیبایی و جذابیت خاصی به چشم میخورد و هر جا که نگاه کنی، جلوهای از زیبایی خودنمایی میکند.
هر طرف انوار فیض لایزال
حسن در حسن و جمال اندر جمال
هوش مصنوعی: در هر سو، نورهای بیپایان لطف و زیبایی در زیباییها درخشیده است.
حکمت آمد گنج مقصود ای حزین!
لیک اگر با فقه و زهد آید قرین
هوش مصنوعی: حکمت گنجی ارزشمند و مطلوب است، ای حزین! اما اگر با دانش دینی و پارسایی همراه باشد، معنا و ارزش واقعیاش را مییابد.
فقه و زهد ار مجتمع نبود به هم
کی توان زد در ره حکمت قدم؟
هوش مصنوعی: اگر فقه و زهد با هم ترکیب نشوند، چگونه میتوان در راه دانایی و حکمت قدم برداشت؟
فقه چبود؟ آنچه محتاجی بر آن
هر صباح و شام بل آنا فن
هوش مصنوعی: فقه چیست؟ آنچه که در هر صبح و شام به آن نیاز داری و نیازهای زندگیات را تأمین میکند.
فقه چبود؟ زاد راه سالکین
آنکه شد بیزاد، گشت از هالکین
هوش مصنوعی: فقه چه چیزی است؟ فقه همان راهی است که سالکان در آن سفر میکنند؛ کسی که بدون توشه و زاد و توشه باشد، از مسیر درست منحرف میشود و به هلاکت میافتد.
زهد چه؟ تجرید قلب از حب غیر
تا تعلق نایدت مانع ز سیر
هوش مصنوعی: زهد یعنی پرهیز از هر چیزی که مانع عشق و ارتباط با خداوند شود. وقتی قلب از محبت غیر خالی باشد، هیچ چیزی نمیتواند بر سر راه سیر و سلوک روحانیات قرار بگیرد.
گر رسد مالی، نگردی شادمان
ور رود هم، نبودت با کی از آن
هوش مصنوعی: اگر مالی به تو برسد، خوشحال نمیشوی و اگر هم از دست برود، با که دیگر نمیرسی.
لطف دانی؟ آنچه آید از خدا
خواه ذل و فقر، خواه عز و غنا
هوش مصنوعی: آیا میدانید که هر چیزی که از سوی خدا به ما میرسد، چه ذلت و فقر باشد و چه عزت و ثروت، آن خیر و خوبی است؟
هر که او را این صفت حالی نشد
دل ز حب ماسوی خالی نشد
هوش مصنوعی: هر کسی که به این ویژگی دست نیابد، دلش از عشق چیزهای دیگر خالی نمیشود.
نفی، «لاتأسوا علی ما فاتکم»
یأس آوردش، شده از راه گم
هوش مصنوعی: نفی نامیدنش به این معناست که «بر آنچه از دست دادهاید تاسف نخورید» باعث یأس و ناامیدی شده و انسان را از مسیر اصلی خود منحرف کرده است.
نیست با وجه زهادت معتبر
نقد باغ و راغ و گاو و اسب و خر
هوش مصنوعی: وجه زهادت که به معنای ایمان و عقیده است، درستی و اعتبار موارد مادی مانند باغ، درخت، گاو، اسب و الاغ را زیر سؤال میبرد. به عبارت دیگر، رنجها و داراییهای مادی نمیتوانند به تنهایی ارزش و اعتبار داشته باشند و تنها ایمان و ارزشهای معنوی هستند که از اهمیت واقعی برخوردارند.
گرچه اینها غالبا سد رهند
پایبند ناقصان گمرهند
هوش مصنوعی: اگرچه این مسائل اغلب مانع راه هستند، ولی افرادی که به درستی آگاه نیستند، در این مسیر گرفتار میشوند.
آنکه گشت آگاه و شد واقف ز حال
داند از دنیا بود بس انفعال
هوش مصنوعی: کسی که از حال و اوضاع دنیا آگاه شده باشد، میفهمد که زندگی در این دنیا پر از بیعملی و بیتفاوتی است.
مال دنیا را معین خود مدان
ای محدث «فاحذروا» را هم بخوان
هوش مصنوعی: دنیا و داراییهایش را تکیهگاه اصلی خود ندان، ای راوی، و به یاد داشته باش که باید از آنچه تو را میفریبد، دوری کنی.
حب دنیا، گرچه رأس هر خطاست
اهل دنیا را در آن، بس خیرهاست
هوش مصنوعی: عشق به دنیا، هرچند که منشاء همه اشتباهات و خطاهاست، اما برای مردم دنیا در آن، خیر و نیکیهای زیادی وجود دارد.
حب آن، رأس الخطیات آمدست
بین حب الشیء و الشیء فرق هست
هوش مصنوعی: عشق به آنچه که معشوق است، اساس و بنیاد تمام اصول و قواعد است. باید توجه داشت که بین عشق و خود معشوق تفاوت وجود دارد.
سیب، طعمش قوت دل میدهد
گه ز رنگش، طفل را دل میجهد
هوش مصنوعی: سیب، با طعم و رنگ جذابش، انرژی و نشاط را به دل میآورد و کودک را به شوق و جنب و جوش میاندازد.
عاقل آن را بهر قوت میخورد
بهر رنگش، طفل حسرت میبرد
هوش مصنوعی: عاقل به خاطر قدرت و فایدهای که در چیزی وجود دارد، آن را میخورد و به ظاهرش توجه نمیکند، اما کودک فقط به زیبایی و رنگ آن نگاه میکند و حسرت میخورد که چرا او نتوانسته از آن استفاده کند.
پس مدار کارها، عقل است، عقل
گر نداری باور، اینک راه نقل
هوش مصنوعی: بر اساس این بیت، همه چیز در زندگی به عقل و درک بستگی دارد. اگر کسی عقل نداشته باشد و نتواند به واقعیتها پی ببرد، باید به دیگران که تجربه و دانش بیشتری دارند، مراجعه کند و حرف آنها را بشنود.
حاشیه ها
1391/06/22 09:08
دکترحامدرحمتی
تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به [سبب] آنچه به شما داده است شادمانی نکنید،