برگردان به زبان ساده
چنین دارم از پیر داننده یاد
که شوریده ای رو به صحرا نهاد
هوش مصنوعی: من از یک فرد دانا به یاد دارم که یک دیوانه به سوی بیابان رفت.
پدر در فراقش نخورد و نخفت
پسر را ملامت بکردند، گفت:
هوش مصنوعی: پدر که از دوری خود ناراحت و نگران است، به خاطر عدم خواب و خوراکش، پسرش را مورد سرزنش قرار میدهد و میگوید:
از آن گه که یارم کس خویش خواند
دگر با کسم آشنائی نماند
هوش مصنوعی: از زمانی که محبوبم کسی را به عنوان خودی میشناسد، دیگر با هیچکس آشنایی ندارم.
به حقش که تا حق جمالم نمود
دگر هر چه دیدم خیالم نمود
هوش مصنوعی: تا زمانی که جمال حقیقیام را به من نشان داد، هر چیزی که دیدم فقط در خیال من بود.
نشد گم که رو از خلایق بتافت
که گم کرده ی خویش را بازیافت
هوش مصنوعی: اینگونه به نظر میرسد که فردی که در جستجوی خود و هویتش است، از چشم مردم دور نشد و در نهایت موفق شد گمشدهی خود را پیدا کند.
پراکندگانند زیر فلک
که هم در توان خواندشان هم ملک
هوش مصنوعی: زیر آسمان انسانهای متنوعی وجود دارند که هم میتوانند در آرامش زندگی کنند و هم صاحب قدرت و ثروت باشند.
قوی بازوانند کوتاه دست
خردمند شیدا و هشیار مست
هوش مصنوعی: قدرت بدنی افراد ممکن است زیاد باشد، اما انسان خردمند و عاشق، حتی اگر دستش کوتاه باشد، با هوشیاری و مستی خود میتواند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
نه سودای خودشان نه پروای کس
نه در گنج توحیدشان جای کس
هوش مصنوعی: نه به دنبال خواستههای خود هستند و نه نگران دیگران. در حقیقت، در دنیای توحیدشان جایی برای هیچکس دیگر وجود ندارد.
برآشفته عقل و پراکنده هوش
ز قول نصیحت گر آنده گوش
هوش مصنوعی: عقل و هوش افراد هنگام شنیدن نصیحتهای دیگران به هم میریزد و به هم میخورد.
تهیدست مردان پرحوصله
بیابان نوردان بی قافله
هوش مصنوعی: مردان فقیر و صبوری که در بیابانها سفر میکنند و بدون گروه و همراه هستند.
به دریا نخواهد شدن بط غریق
سمندر چه داند عذاب حریق
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که بط، از خطرات و عذابهای آتشین غرق شدن در دریا بیخبر است. او نمیداند که چه درد و عذابی ممکن است در انتظارش باشد.
عزیزان پوشیده از چشم خلق
ز زنارداران پوشیده دلق
هوش مصنوعی: عزیزان به دلیل ظرافت و زیباییشان از چشم مردم پنهان هستند، مانند کسانی که در پوششهای زیبا و گرانبها پنهان میشوند.
به خود سرفرو برده همچون صدف
نه مانند دریا برآورده کف
هوش مصنوعی: شخصی که humble و متواضع است، مانند صدف درون خود را حفظ میکند و خود را بالا نمیآورد، برعکس دریا که همیشه در حال جوش و خروش و نمایش است.
گرت عقل یار است از اینان رمی
که دیوانه در صورت آدمی
هوش مصنوعی: اگر عقل و خرد همراهت باشد، از این افراد دوری کن، زیرا دیوانه در قالب انسان ظاهر میشود.
نه مردم همین استخوانند و پوست
نه هر صورتی جان و معنی در اوست
هوش مصنوعی: نه مردم تنها همین استخوان و پوست هستند، بلکه هر چهرهای در آن روح و معنایی وجود دارد.
نه سلطان خریدار هر بنده ای است
نه در زیر هر ژنده ای زنده ای است
هوش مصنوعی: هر شخصی هر ارزشی ندارد و بَرَندگی او به مقام و نژادش نیست، بلکه زیر ظاهر ساده برخی افراد ممکن است روح و زندگی پر ارزشتری وجود داشته باشد.
اگر ژاله هر قطره ای در شدی
چو خر مهره بازار از او پر شدی
هوش مصنوعی: اگر هر قطره باران مانند مروارید باارزش شود، بازار از آن پر میشود.
قضا را من و پیری از فاریاب
رسیدیم در خاک مغرب به آب
هوش مصنوعی: تقدیر ما را به همراه پیری به سرزمینی غریب در مغرب رساند، جایی که در آن آب جاری بود.
مرا یک درم بود و برداشتند
به کشتی و درویش بگذاشتند
هوش مصنوعی: من فقط یک درم داشتم که آن را هم گرفتند و به کشتی بردند و درویش را تنها گذاشتند.
سیاهان براندند کشتی چو دود
که آن ناخدا، ناخدا ترس بود
هوش مصنوعی: کشتی به سوی تاریکی رفت و سیاهیها آن را به کناری پرتاب کردند، زیرا ناخدای کشتی فردی ترسو بود و قدرت هدایت آن را نداشت.
مرا گریه آمد زتیمار جفت
بر آن گریه قهقه بخندید و گفت:
هوش مصنوعی: به خاطر درد و رنجی که بر دوش دارم، گریهام گرفت. در مقابل این اندوه، او با قهری خندهآور به من خندید و گفت:
مخور غم برای من ای پر خرد
مرا آن کس آرد که کشتی برد
هوش مصنوعی: نگران من نباش، ای انسان دانشمند. برای من کسی میآید که بتواند مرا از این وضعیت نجات دهد.
بگسترد سجاده بر روی آب
خیال است پنداشتم یا به خواب
هوش مصنوعی: سجاده را بر روی آب پهن کرده بودند و من فکر میکردم که این واقعی است یا شاید در خواب هستم.
ز مدهوشیم دیده آن شب نخفت
نظر بامدادان به من کرد و گفت
هوش مصنوعی: در حالی که گیج و حیران بودم، چشمانم در آن شب بیدار نماند. اما صبح زود، نگاهی به من انداخت و چیزی گفت.
عجب مانده ی ای یار فرخنده زای
ترا کشتی آورد، ما را خدای
هوش مصنوعی: ای دوست، چه شگفتانگیز است که تو با خوشبختی به دنیا آمدهای و سرنوشت تو مانند کشتیای است که ما را به سمت خداوند میبرد.
چرا اهل معنی بدین نگروند
که ابدال در آب و آتش روند
هوش مصنوعی: چرا افراد آگاه و عمیق به این موضوع توجه ندارند که بزرگانی از جمله ابدال، در شرایط سخت و دشواری چون آب و آتش نیز حاضر میشوند؟
نه طفلی کز آتش ندارد خبر
نگهداردش مار مهرور
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که مانند یک کودک بیخبر از خطر آتش، باید کسی باشد که او را از خطرات حفاظت کند. در واقع، نیاز به مراقبی مهربان و دلسوز حس میشود که او را در برابر مشکلات و خطرات زندگی نگه دارد.
پس آنان که در وجد مستغرق اند
شب و روز در عین حفظ حق اند
هوش مصنوعی: افرادی که در حال شادی و سرور به سر میبرند، در تمام شب و روز به توجه و حفظ حقیقت مشغولاند.
نگه دارد از تاب آتش خلیل
چو تابوت موسی زغرقاب نیل
هوش مصنوعی: نگهداشتن از حرارت آتش ابراهیم خلیل مانند نگهداشتن تابوت موسی در آبهای نیل است.
چو کودک به دست شناور در است
نترسد اگر دجله پهناور است
هوش مصنوعی: کودکی که در آب شناور است، اگرچه دجله بزرگ و وسیع است، از آن نخواهد ترسید.
تو بر روی دریا قدم چون زنی
چو مردان، که بر خشک تر دامنی
هوش مصنوعی: زمانی که تو بر روی دریا گام برمیداری، مانند مردانی هستی که بر روی زمینهای خشک پا میزنند.
مگر دیده باشی که در باغ وراغ
بتابد به شب کرمکی چون چراغ
هوش مصنوعی: آیا تا به حال دیدهای که در باغ و باغچه، شبها نور کرمهای شبتاب مانند چراغی بتابد؟
یکی گفتش ای کرمک شب فروز
چه بودت که پیدا نباشی به روز
هوش مصنوعی: یکی از افراد به یک کرم شبتاب گفت: "چرا در روز دیده نمیشوی و فقط در شب ظاهر میشوی؟"
ببین کآشتی کرمک خاکزاد
جواب از سر روشنائی چه داد
هوش مصنوعی: بنگر که چگونه این کرم خاکی با نور دانایی خود پاسخ میدهد.
که من روز و شب جز به صحرانیم
ولی پیش خورشید پیدا نیم
هوش مصنوعی: من همیشه در صحرا زندگی میکنم، اما در برابر خورشید، دیده نمیشوم.
قدم پیش نه کز ملک بگذری
که گر بازمانی، زدد کمتری
هوش مصنوعی: برای اینکه از موقعیت خود بیرون نروی، جلو بگذار قدم. زیرا اگر درنگ کنی، کمتری نصیبت خواهد شد.
رتیمه و رتمه نخی است که به انگشت بندند تا چیزی را به خاطر داشته باشند. مؤلف گوید: این معنی سخن یکی از شعرای ایران را به خاطر همی آورد. خدایش خیر دهاد چه نیک سروده است:
هوش مصنوعی: رتیمه و رتمه نخی است که به انگشت میبندند تا چیزی را به یاد داشته باشند. نویسنده میگوید: این معنا یادآور یکی از اشعار شاعران ایرانی است. درخواست میکند خدا او را خوش نصیب کند، زیرا او به زیبایی شعر سروده است.
نگردد تا فراموش آنچه گفتی دردمندان را
بر انگشت تو میخواهم که بندم رشته ی جان را
هوش مصنوعی: نخواهم گذاشت آنچه تو گفتی فراموش شود. من دردمندان را به تو میسپارم تا من بتوانم زندگیام را به آنها وصل کنم.
شیخ نجم الدین را در قبال پرسشی که از او شد، نیک پاسخ داد: او را پرسیده بودند که زمانی که گوئیم: «اللهم صل علی محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم » با وجودی که رتبه ی پیامبر ما(ص) از رتبه ابراهیم (ع) بالاتر است، آیا تشبیه صحیح است یا نه؟
هوش مصنوعی: شیخ نجم الدین به پرسشی که از او شده بود، به خوبی پاسخ داد. از او سؤال کرده بودند که وقتی میگوییم: «اللهم صل علی محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم»، با این حال که مقام پیامبر ما (ص) از مقام ابراهیم (ع) بالاتر است، آیا این تشبیه درست است یا نه؟
شیخ نجم الدین پاسخ گفته است: منظور آن نیست که ایشان به درجه ی ابراهیم و آل وی رسند و از خط ایشان بهرمند شوند.
هوش مصنوعی: شیخ نجم الدین توضیح داده که منظور این نیست که آنها به مقام ابراهیم و خانوادهاش برسند و از ویژگیهای آنها استفاده کنند.
کسانی که معانی کلام را نمی شناسند، چنین پنداشته اند، اما مراد آن است که این رغبت بیان شود که خداوند بزرگداشت و اجلال در خور ایشان را عملی کند چنان که با ابراهیم و آل وی نیز به استحقاق ایشان عمل فرموده است.
هوش مصنوعی: افرادی که به درک معانی عمیق کلام نرسیدهاند، چنین تصور کردهاند که مقصود چیست، اما در حقیقت خواسته شده که نشان داده شود خداوند احترام و عزت شایسته آنها را به عمل آورد، همانطور که با ابراهیم و خانوادهاش به سبب شایستگیهایشان عمل کرده است.
خواهش در این جا آن است که ذات پروردگار آن را که در خور پیامبر است برگزیند هر چند که از آنچه در خور ابراهیم بوده است فزونتر بود.
هوش مصنوعی: خواست این است که خدای متعال کسی را انتخاب کند که شایسته مقام پیامبری باشد، حتی اگر این انتخاب بالاتر از مقام ابراهیم باشد.
در سخن نظایر این گونه تشبیه بسیار آمده است. چنان که کسی به دیگری که یکی از بندگانش را پوشانده یا انعام دیگر کرده است، گوید: با این یکی نیز چنان کن که با آن دیگری کردی. هر چند اولی را فضلی بر دیگری نبود و آخری استحقاق بیشتری را واجد نیز بود.
هوش مصنوعی: در صحبتها، تشبیههای مشابه این موضوع زیاد به کار رفته است. برای مثال، فرض کنید فردی به دیگری میگوید: با این نفر هم همانطور که با آن یکی رفتار کردی، رفتار کن. در حالی که ممکن است فرد اول هیچ برتری نسبت به فرد دوم نداشته باشد و فرد دوم هم شایستگی بیشتری برای دریافت آن رفتار خاص داشته باشد.
به فتراک پاکان درآویز چنگ
که عارف ندارد ز دریوزه ننگ
هوش مصنوعی: به بهانه پاکان و دوستداران حقیقت، به ساز و آواز بپرداز که عالم واقعی هرگز از محبت و درخواست کمک شرمنده نمیشود.
برو خوشه چین باش سعدی صفت
که گردآوری خرمن معرفت
هوش مصنوعی: برو و مانند سعدی خوشهچین باش، یعنی به جمعآوری و گردآوری دانش و معرفت بپرداز.
دلم به کوی تو دامن کشان رود ترسم
که سوی خانه گریبان چاک چاک برد.
هوش مصنوعی: دل من به سمت مکان تو میرود، اما میترسم که وقتی خواهم به خانه برگردم، لباس من پاره و چاکچاک باشد.
امی کسی است که نوشتن نداند. واژه بمنسوب واژه ی امت عرب بود که به ندانستن خط و کتاب معروف بوده اند. و وصف امی پیامبر(ص) یا از این حیث است یا از حیث نسبت وی به ام القری(مکه) است.
هوش مصنوعی: امی به معنای کسی است که خواندن و نوشتن نمیداند. این واژه به عربی به افرادی اشاره دارد که با خط و نوشتن آشنا نیستند. در مورد پیامبر(ص)، این صفت میتواند به معنای ندانستن نوشتن باشد یا به دلیل تعلق او به مکّه، که به آن «ام القری» گفته میشود، باشد.
چه مردمان آنجا نیز چنان معروف بوده اند. همچنین ممکن است امی منسوب به ام به معنی مادر بود. یعنی وی همچنان بوده است که از مادر زاده شده یعنی نوشتن نیاموخته است. بدین ترتیب، زمانی که گوئیم پیامبر ما امی است، یکی از این سه وجه منظور است.
هوش مصنوعی: مردمان آنجا نیز به همین اندازه مشهور بودهاند. همچنین ممکن است کلمه "امی" به معنای مادر باشد، به این معنا که او از مادرش به دنیا آمده و نتوانسته نوشتن را بیاموزد. بنابراین، وقتی میگوییم پیامبر ما امی است، یکی از این سه معنا مدنظر است.
بدان همچنان که اکسیر در سبد پیرزنان یافت نمی شود، بل در گنجینه ی پادشاهان بزرگ یافت همی آید. اکسیر سعادت ابدی نیز نزد این و آن نیست و جز در گنجینه های الهی نیست.
هوش مصنوعی: اکسیر، که به معنای دارویی شفا بخش و چاره ساز است، در سبد پیرزنان یافت نمیشود. بلکه، این نوع مایعات در مخازن و گنجینههای پادشاهان بزرگ وجود دارد. همچنین، اکسیر سعادت ابدی نیز در دست هر کسی نیست و تنها در گنجینههای الهی قرار دارد.
و گنجینه های حق جلا و علا که در آسمان هاست، جواهر مجرد روحانی است و در روی زمین دل انبیاء و اولیاء. و آن کس که این اکسیر از جز اینان خواهد، راه گم کند و از راه راست لغزد.
هوش مصنوعی: گنجینههای حق و ارزشهای الهی که در آسمانها وجود دارند، مانند جواهرهای روحانی خالص هستند و در زمین، در دلهای پیامبران و اولیاء الهی قرار دارند. هر کسی که به دنبال این ارزشها از غیر آنها باشد، در مسیر خود گم خواهد شد و از راه راست منحرف میشود.
و عاقبت کارشان ریا و ساختگی است و نیز افلاس و ساختگی بودنش زود مکشوف شود و حقیقت حالش نموده شود.
هوش مصنوعی: در نهایت، امور آنها به ریا و فریبکاری تبدیل میشود و همچنین فقر و نادرستی آن خیلی زود آشکار خواهد شد و حقیقت وضعیتشان نمایان خواهد گردید.
حق آن است که ایشان را با این گفته ی خداوند مخاطب قرار دهند که «فکشفنا عنک غطأک فبصرک الیوم جدید» از کمال مهربانی و رحمت خداوندی نسبت به بندگان است که یکصد و بیست و چهار هزار نبی پی در پی بفرستاده است که نسخه ای از این اکسیر آدمیان را آموزاند و ایشان را راه وصول بدین امر جلیل نمایاند.
هوش مصنوعی: باید به آنها گفته شود که خداوند در قرآن فرموده است: «ما پرده را از چشمان تو برداشتیم، امروز بینا هستی.» این نشاندهنده محبت و رحمت فراوان خدا به بندگانش است که برای هدایت آنها 124 هزار پیامبر را فرستاده است تا نسخهای از این اکسیر انسانی را به آنها بیاموزند و راه رسیدن به این حقیقت بزرگ را نشان دهند.
خود این ارسال را چنین ممدوح داشته است. «هوالذی بعث فی الامیین رسولا» منهم، یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین ».
هوش مصنوعی: او کسی است که پیامبری را در میان بیسوادان فرستاد تا آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاکیزه کند و کتاب و حکمت را به آنها بیاموزد، در حالی که آنان پیش از این در گمراهی آشکاری بودند.
که مراد از تزکیه - خداوند بهتر داند - پاکیزه ساختن ایشان و دور کردنشان از صفات درندگان و حیوانات و مراد از تعلیم، آراستن ایشان به صفات فرشتگاه مقرب و فی الجمله مجرد ساختن ایشان از صفات ناپسند و آرایششان به کمالات است و از همه مراد آن که دل و تن آدمی به سوی خداوند متوجه شود و از جز او منصرف گردد.
هوش مصنوعی: تزکیه به معنای پاک و دور کردن انسان از ویژگیهای ناپسند و حیوانی است. تعلیم نیز به معنای آراستن انسان به ویژگیهای عالی و فرشتگان و رهایی از صفات ناپسند است. هدف نهایی این دو مرحله، توجه دل و جسم انسان به خداوند و دور شدن از غیر اوست.
از سخنان بزرگان: شکرگزار را نعمت افزوده شود و کافر نعمت را مردودی حاصل آید. خردمندترین مردم، عذرخواه ترین ایشان است.
هوش مصنوعی: اگر کسی شکرگزار باشد، نعمتهای بیشتری به او داده میشود، اما کسی که نعمتها را نادیده میگیرد، عذاب میبیند. باهوشترین افراد، کسانی هستند که بیشتر از دیگران عذرخواهی میکنند.
زین العابدین (ع) را پرسیدند که کدامین عمل از دیگرکارها افضل است؟ گفت: این که به قوت خرسند باشی، سکوت پیشه کنی و بر رنج بردبار باشی و بر خطا نادم.
هوش مصنوعی: از زین العابدین (ع) سؤالی کردند که کدام عمل از دیگر کارها بهتر است؟ ایشان پاسخ دادند: بهترین عمل این است که با آنچه داری راضی باشی، سکوت را برگزینی، در برابر سختیها صبر کنی و از اشتباهاتت پشیمان باشی.
نیز از سخنان اوست که: کسی که سکوت پیشه کند، در چشم ها هیبت گیرد و مردمان به وی حسن ظن برند.
هوش مصنوعی: از جملههای اوست که بیان میکند: کسی که در سکوت بماند، در نظر مردم دارای وقار و احترام خواهد بود و آنان نسبت به او خوشباور خواهند بود.
گفتی خبر دوست شنیدی چه شدت حال
این ها زکسی پرس که از خود خبری داشت
هوش مصنوعی: گفتی آیا حال دوستان را شنیدی؟ شدت بیخبری این افراد را از کسی بپرس که خود از حالش باخبر است.
آن را که رسد ناوک دل دوز تو بر چشم
ناکس بودار چشم دگر پیش ندارد
هوش مصنوعی: کسی که تیر عشقت به دلش مینشیند، برای او کسی دیگر اهمیتی ندارد و چشم به دیگری نمیدوزد.
بود نور خرد در ذات انور
بسان چشم سر در چشمه ی خور
هوش مصنوعی: نور عقل و خرد در ماهیت الهی به گونهای است که مانند چشمهای ما در روشنایی خورشید عمل میکند.
اگر خواهی که بینی چشمه ی خور
ترا حاجت فتد با چشم دیگر
هوش مصنوعی: اگر میخواهی نور خورشید را ببینی، نیاز است که از دیدگاه دیگری به آن نگاه کنی.
چه چشم سر ندارد طاقت و تاب
توان خورشید تابان دید از آب
هوش مصنوعی: چشم انسان نمیتواند زیبایی و درخشش خیرهکننده خورشید را از آب ببیند و تحمل کند.
چو از وی روشنی کمتر نماید
ترا ادراک آن دم می فزاید
هوش مصنوعی: هرگاه که نور او از تو کمتر گردد، در آن لحظه درک و فهم تو بیشتر میشود.
چو مبصر از بصر نزدیک گردد
بصر ز ادراک او تاریک گردد
هوش مصنوعی: وقتی بیننده به مشاهده نزدیکتر میشود، توانایی او در درک و فهم از بین میرود.
ندارد ممکن از واجب نمونه
چگونه داندش آخر، چگونه
هوش مصنوعی: امکان ندارد که آنچه واجب است، نمونهای نداشته باشد. پس چگونه میتوان آن را شناخت و درک کرد؟
دنیا خواهان سه چیز است: بی نیازی، عزت و راحت. کسی که به دنیا پرهیز پیشه کند، عزت یابد، کسی که قناعت ورزد مستغنی شود و کسی که کم کوشد، راحت آرد.
هوش مصنوعی: دنیا به دنبال سه چیز است: استقلال، عزت و آسایش. فردی که از دنیا دوری کند، به عزت میرسد، کسی که به قناعت رو آورد، به بینیازی دست مییابد و کسی که کمتر تلاش کند، به آسایش دست پیدا میکند.
کلینی از ابان بن تغلب نقل کرده است که: از ابی عبدالله(ع) درخواستم که مرا از حق مؤمن خبر ده. فرمود بگذارش و تکرارمکن. گفتم: فدایت شوم و باز همان سؤال را تکرار کردم.
هوش مصنوعی: کلینی از ابان بن تغلب روایت کرده که او از ابی عبدالله (علیهالسلام) خواسته است که درباره حق مؤمن توضیح بدهد. ابی عبدالله به او گفته که به موضوع فکر کند و سؤالش را تکرار نکند. اما ابان، به نشانه ارادتش، مجدداً همان سؤال را مطرح کرده است.
فرمود: این که نیم مالت را به وی دهی. سپس مرا نگریست و حال مرا دریافت و فرمود: ای ابان مگر نمیدانی که خدای عزوجل ایثارکنندگان بر نفس خویش را ذکر فرموده است؟ گفتم: بلی فدایت شوم.
هوش مصنوعی: فرمود: این که بخشی از مال خود را به او بدهی. سپس مرا نگریست و وضعیت مرا درک کرد و فرمود: ای ابان، آیا نمیدانی که خداوند عزیز و جلیل ایثارگران را مورد ستایش قرار داده است؟ گفتم: بله، فدای شما شوم.
فرمود: زمانی که حال خود با مؤمن تقسیم کردی. هنوز ایثار نکرده ای چه در آن صورت یکسان اید. زمانی ایثار کنی که از نصف دیگر نیز چیزی به وی بخشی.
هوش مصنوعی: زمانی که حالت خود را با یک مؤمن تقسیم کنی، هنوز ایثار نکردهای، چرا که در آن صورت شما دو نفر یکسان هستید. ایثار واقعی زمانی است که از آنچه داری، حتی از نصف آن، چیزی به او بدهی.
سید شریف ضمن نقل اختلاف نظر راجع به واژه ی الله و اشتقاق آن گوید: چنان که عقلا در قبال ذات حق تعالی و صفاتش به سبب احتجابش به انوار عظمت حیران اند، در واژه ی الله نیز متحیراند.
هوش مصنوعی: سید شریف در مورد اختلاف نظرها درباره واژه "الله" و ریشه آن بیان میکند که همانطور که عقلها به خاطر عظمت و جلال ذات حق تعالی و صفاتش دچار حیرت هستند، در مورد واژه "الله" نیز دچار سردرگمی و تردید هستند.
گوئی بر این کلمه نیز اشعه ای از انوار خدائی تابش یافته است که چشم بینندگان را خیره می دارد. اختلاف شده است که این کلمه سریانی است یا عربی، اسم است یا صفت مشتق و اگر مشتق است، اصلش چیست. و این که اگر غیر مشتق است، علم است یا غیر علم.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که بر این کلمه نوری از جانب خدا تابیده شده است که توجه هر بینندهای را جلب میکند. در مورد این کلمه اختلاف نظر وجود دارد که آیا ریشهاش به زبان سریانی برمیگردد یا عربی است، آیا اسم است یا صفت مشتق و در صورت مشتق بودن، ریشهاش چیست. همچنین این بحث مطرح است که اگر غیرمشتق باشد، آیا از نوع علم است یا نه.
در کافی، باب دعائم کفر از علی بن حسین(ع) نقل شده است که فرمود: منافق کسی است که نهی کند و نپذیرد، بدانچه نکند امر دهد.
هوش مصنوعی: در کافی، در بخشی به نام دعائم کفر از علی بن حسین (ع) نقل شده است که فرمود: منافق کسی است که دیگران را از کاری نهی میکند، اما خود آن کار را انجام میدهد و به آنچه که خود انجام نمیدهد، دستور میدهد.
تا آن جا که فرمود: شب کند و با سیری تمام همش شام است. صبح برخیزد و تمام همش خواب بعد بود و شب زنده داری نکند.
هوش مصنوعی: تا جایی که اشاره شده، شب باید با آرامش و به طور کامل سپری شود و در واقع شب فقط برای خوابیدن است. صبح که بیدار میشود، تمام روز هم باید به خواب ادامه دهد و شب را نمیتواند بیدار بماند.
در همان کتاب از ابوعبدالله(ع) نقل است که، رسول خدا(ص) فرمود: زیادتی خشوع تن بر آنچه در قلب است، نزد ما نفاق نامیده می شود. این حدیث، آخرین حدیث باب موصوف است.
هوش مصنوعی: در همان کتاب گفته شده که ابوعبدالله(ع) نقل کرده است که رسول خدا(ص) فرمودند: اگر کسی نسبت به چیزی که در دلش است، خشوع بیشتری در ظاهر نشان بدهد، این رفتار در نظر ما نفاق محسوب میشود. این روایت آخرین مورد در این موضوع است.
ابراهیم بن ادهم به طواف بود. جوانی زیباروی و موی برندمیده را دید و لختی به وی نگریست و سپس رو از او گرداند و در بین مردمان شد.
هوش مصنوعی: ابراهیم بن ادهم در حال طواف کعبه بود. او جوانی خوشچهره و با موی زیبایی را دید و لحظهای به او نگاه کرد، سپس به سمت دیگر چرخید و به جمعیت دیگر پیوست.
زمانی که به خلوت آمد، کسی بر او خرده گرفت که: پیش از این ندیده بودیم که به موی برندمیده ای بنگری؟ گفت: وی فرزند من است، به خراسان کودک که بود، ترکش کردم.
هوش مصنوعی: وقتی به تنهایی رفت، کسی به او انتقاد کرد که: قبلاً هرگز ندیده بودیم که به موهای کسی نگاه کنی. او پاسخ داد: او پسر من است، وقتی که به خراسان رفت، هنوز کودک بود و او را رها کردم.
زمانی که بزرگ شده، در جستجوی من از آن سامان بیرون شد. از آن ترسیدم که وی مرا از خداوند به خود مشغول دارد و نیز برحذر شدم مبادا مرا بشناسد و به من انس گیرد. و سپس سرود:
هوش مصنوعی: وقتی که او بزرگ شد، به دنبال من از آنجا رفت. از این موضوع نگران شدم که نکند او مرا به خود مشغول کند و همچنین از این ترسیدم که مبادا مرا بشناسد و به من وابسته شود. بعد از آن شعری سرود:
در هوای تو مردمان را یکسره ترک بگفتم، و فرزندان خویش برای دیدن تو یتیم بکردم. اگر در ره عشق مرا قطعه قطعه کنند، دل هرگز مشتاق غیر تو نخواهد شد.
هوش مصنوعی: در حضور تو، همه مردم را کاملاً فراموش کردم و برای دیدنت، فرزندانم را بیمادر و یتیم کردم. حتی اگر در راه عشق مرا تکهتکه کنند، قلبم هیچگاه به کسی جز تو نخواهد تپید.
راضی به غم جدائیم خواهی ساخت
بیگانه ز آشنائیم خواهی ساخت
هوش مصنوعی: اگر بخواهی، ما را به غم جدایی راضی میکنی و میتوانی دوستیهای نزدیکمان را به احساس بیگانگی تبدیل کنی.
جور تو زیاده از حد صبر من است
مشهور به بیوفائیم خواهی ساخت
هوش مصنوعی: رفتار نادرست تو بیش از حد تحمل من است و اگر بخواهم، به معروف شدن به بیوفایی دامن میزنید.