گنجور

بخش چهارم - قسمت دوم

هان چشمانم، چرا بر عمر من که نادانسته از دست شد، نمی گریید؟ بر عمر منی که پنجاه سال را پشت سرگذاردم و آماده ی رستخیز نگشتم و دیگرم عذری نیست؟

جدم - که خداوند رحمتش کناد - از خط سید بزرگوار و پاک نهاد، صاحب مناقب و مفاخر سید رضی الدین علی بن کاوس - که خداوند روانش را قدسی کناد - از جزء دوم یا هشتم کتاب زیارات محمد بن احمد داود قمی رحمه الله علیه نقل کرده است که:

ابو حمزه ی ثمالی به امام صادق(ع) گفت: من اصحاب را دیده ام که از خاک مدفن امام حسین(ع) برمی گیرند و از آن شفا می طلبند. آیا آن خاک را شفائی است؟

فرمود: از خاک بین گور تا چهار میل میتوان شفا جست. مدفن حضرت رسول (ص) و مدفن حسن و علی و محمد (ع) نیز چنین است.

از خاکشان برگیر که شفای هر درد است و هر بیم را سپر است. سپس فرمود که آن ها را بایستی گرامی داشت و با یقین به شفا بکار برد.

در همان کتاب، از امام صادق(ع) نقل است که: کسی که بیمار شود، و بخاک مدفن حسین (ع) درمان کند، خداوند وی را بهبودی بخشد مگر از علت مرگ.

نیز در همان کتاب روایت شده است که امام حسین(ع) همان ناحیه را که مدفن وی در آن است، از مردم نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خرید و همان جا را بدیشان تصدق کرد بدان شرط که مردم را به مدفن وی راهنمائی کنند و زائرانش را سه روز میهمان کنند.

حضرت صادق(ع) فرموده است: حرم حسین (ع) که چهار میل در چهار میل خود ایشان خریداریش کرده است، بر فرزندان و دوستان آن حضرت حلال و پربرکت است و بر دیگران و مخالفان آن حضرت حرام است.

سید بزرگوار سید رضی الدین بن کاوس رحمه الله ذکر کرده است که آن مکان پس از صدقه دادن از آن رو حلال گشته است که آن مردمان به شرط وفا نکردند. محمد بن داود نیز وفا نکردن ایشان را به شرط در باب نوادر کتاب زیارات ذکر کرده است.

در حدیث از پیامبر (ص) نقل گشته است، خداوند دوست میدارد که همچنان که مردم اوامر و نواهی را مجری همی کنند، از مباحات نیز بهره ور شوند.

از این رو از مباحات تمتع برید و چون بنی اسرائیل مباشید که برخود سخت گرفتند و خدا نیز بر ایشان سخت گرفت.

حدیثی از پیامبر (ص) بخط نیایم - تربتش نیکو باد - نگاشته شده است که: سه روز روزه داشتن در هر ماه برابر روزه داشتن تمامی عمر است و خشم از دل ببرد.

در حدیث آمده است که: نیک ترین اسب آن است که سیاه بود با لب بالا و بینی و ساق های سفید با اندکی سپیدی در پیشانی بدان شرط که دست راستش فاقد سپیدی باشد. و اگر اسب سیاهی بدان گونه یافت نشود، سرخ مایل بسیاه با همان صفات نیکوست.

از سخنان امیر مومنان (ع): جهل آدمی به نقص خویش، از بزرگترین گناهان اوست.

نیز از سخنان اوست: به هر کس خواهی نیازمند شو. برده ی او خواهی شد. از هر کس خواهی بی نیازی کن، همانندش خواهی بود. به هر که خواهی انعام کن، فرمانروای او خواهی شد.

نیز امیر مومنان (ع) فرمود که پیامبر (ص) میگفت: بگو خداوندا مرا هدایت فرمای و استواری ده. و از هدایت، راهنمائیت براه راست را خواه و از استواری، استواری چون تیر در رفتن بسوی هدف را خواه.

یکی از ناموران گفت: این حدیث آشکارا دال بر آن است که آن کس که دعا میکند، بایستی معانی دعای خویش نیک داند و هنگام قرائت آن برای حل امر مهمی یا مرض بایستی آن را بمستحکم ترین قصد و نیت خواند.

از امام صادق(ع) منقول است که این دعا را «الله الله ربی حقا لا اشرک به احدا اللهم انت لها و لکل عظیمه ففرجها عنی » اگر برای درمان دردی خوانند، هنگام قرائت دست بر موضع درد نهند.

بزرگی گفت: توبه ی امروز ارزان و آسان پذیر است. فردا اما گران و نپذیرفته است.

از مردمان به آفریدگار بی نیاز شو تا به راستگوئی از دروغگویان بی نیاز باشی.

و روزی از فضل پروردگار بخشنده خواه، چرا که جز پروردگار روزی دهنده ای نیست.

بزرگی گفت: بلاغت، رساندن کمال معنی در نیک ترین صورت لفظ به خاطر است.

از سخنان و ضرب المثل های اعراب است: دل خود بمن ده و هر گاه که خواهی به ملاقاتم بیای. مقصودشان آنکه. ارزش دوستی به خلوص مودت است نه به افزونی دیدار.

جوانی گفت پیری را چه تدبیر
که یار از من گریزد چون شوم پیر
جوابش داد پیر نغز گفتار
که در پیری تو هم بگریزی از یار
بر آن سر کاسمان سیماب ریزد
چو سیماب از همه شادی گریزد.
سنگ باشد سخت روی و چشم شوخ
می نترسد از جهانی پرکلوخ
کاین کلوخ از خشت زن یک لخت شد
سنگ از صنع الهی سخت شد

آنچه از صفات پسندیده ی خادم به قلم مولف آمده است: نیک ترین خادم کسی است که راز دار، بی آزار، کم خرج، پرکار، کم حرف، شاکر نعمت، شیرین زبان، زود فهم، چشم پاک و خالی از اسراف بود.

ضرار پسر ضمره گفت: پس از قتل امیر مومنان (ع) روزی بنزد معاویه شدم. مرا گفت:

علی را بهر من وصف کن.

گفتم: معذورم دار. گفت: از وصفش ناگزیری. گفتم: اکنون که ناگزیرم، بخدا سوگند علی چون دریائی بیکران و پرتوان بود، سخن که میگفت قاطع و حکم که میراند عادل بود. سرچشمه های دانش و حکمت از اطرافش جاری بود.

از دنیا و لذاتش بیگانه بود و شب و تنهائیش را خویش بود. بسیار می گریست و مدتها به اندیشه می نشست. جامه های زمخت و طعام ناگوار را می پسندید.

بین ما چون یکی از ما بود، اگر سئوالی از او می کردیم پاسخمان می گفت و اگر میخواندیمش نزدمان می آمد. و بخدا سوگند با همه نزدیکی ما و او بیکدیگر، از بیم هیبتش یارای سخن گفتن با او نداشتیم.

مردمان متدین را بزرگ میداشت و بیچارگان را بخود نزدیک می کرد. نیرومند هرگز به باطلی در او طمع نمی کرد و ناتوان هرگز از عدلش مایوس نمی شد.

شهادت میدهم که گاه در دل شب هنگامی که ستارگان نیز پنهان بودند وی را دیده ام که محاسن خویش بگرفته بخود می پیچید و چونان دردمندی می گریست و می گفت: هان دنیا، جز مرا بفریب! آیا خویشتن را بر من مینمائی و بهرمن خویشتن را می آرائی؟

بپرهیز، بپرهیزم که ترا سه بار طلاق گفته ام و بر آن رجوعی نیست. چرا که عمرت کوتاه و خطرت آسان آی و زیستت کم بها است. وای بر کم توشگی و سفر بلند و وحشت راه. معاویه بگریست و گفت:

خداوند ابوالحسن را رحمت کناد، بخدا سوگند چنین بود. حال بگو بدانم ضرار که اندوه تو بر او چسان است؟ گفتم: اندوه من بروی چون اندوه کسی است که فرزندش را در آغوشش سربریده باشند و هیچ گاه اشکش نخشکد و اندوهش آرام نگیرد.

در کتاب کشف الیقین فی فضائل امیر المومنین نقل است که ابن عباس گفت: رسول خدا (ص) انگشتری طلا در دست مردی دید.

آن را از انگشت وی بدر آورد و بزمین انداخت و فرمود: آیا کسی از شما آهنگ آتش همی کند و آنرا در دست خویش می نهد؟

پس از آنکه رسول خدا (ص) از آنجا برفت، آن مرد را گفتند: انگشتریت را بردار و از آن بهره بر. آن مرد گفت: چیزی را که رسول خدا بدور افکنده، هرگز برنخواهم داشت.

ابو عمیثل هنگامی که اجازه ی ورودش بنزد عبدالله بن طاهر ندادند، سرود:

دری را که اجازه ی ورودش این چنین که بینم اندک است، ترک می گویم.

اگر روزی راهی بیافتن اذن ورود نیابم، بترک ملاقات گفتن راهی خواهم یافت.

دل خویش را به یاس از تو قانع ساختم و از تو بازگشتم. چه یاس نیک ترین داروی طمع است.

تو نیک بدان، و من نیک دانم که از این پس دیگر کسی را به خدعه قانع نخواهم ساخت.

یاد تو از دل و گوش و زبان خویش زدوده ام. پس هر چه خواهی گوی.

چه زمانی که دل من از تو دور شود، اگر نزدیک نیز باشی، چیزی ترا بمن نزدیک نخواهد ساخت.

باجی شاعر، که نامش سلیمان است، از دانشمندان اندلس بود. شعر زیر از اشعار اوست که ابن خلکان دروفیات الاعیان نقلش کرده است:

اگر دانم که تمامی زندگی ام چونان ساعتی است، زچه رو بدان بخل نورزم و جز براه صلاح و طاعت بکارش نبرم.

راه میانه را بگزین و از راههای مظنون بازگرد.

گوش خویش از شنیدن کلمات بد و زبان خوش از گفتنشان بازدار. چرا که تو هنگام شنیدن آن کلمات، در گناه گوینده اش شریکی.

از سخنان منسوب به امیر مومنان (ع): کسی که روزش را در غیر ایفای حق، یا انجام تکلیف یا برپا داشتن مسجد، یا حصول سپاس، یا بنیان خیر، یا بدست آوردن دانشی گذراند، تباهش ساخته است.

حسن بصری رحمه الله: امام علی بن حسین زین العابدین (ع) را ملاقات کرد: امام وی را فرمود: ای حسن، از کسی که بتو نیکی می کند، فرمان بر

و اگر فرمانش نبری دست کم نافرمانیش مکن، و اگر نافرمانیش کنی، روزیش مخور. حال اگر نافرمانیش کردی، روزیش خوردی و بخانه اش مسکن گزیدی، پاسخی صواب بهرش آماده دار.

از سرور آدمیان (ص) نقل است که گفت: هر کس که خواهد خداوند ویرا از کارهای زشت بازدارد و نامه ی اعمالش نشر ندارد، پس از هر نماز این دعا بخواند:

پروردگارا! بخشایش تو امیدوارکننده تر از کار من و رحمتت وسیع تر از گناه من است. خداوندا اگر مرا شایستگی وصول برحمت تو نیست، رحمت تو که دربرگیرنده ی همه ی چیزهاست تواند که مرا نیز دربرگیرد، ای بخشاینده ی مهربان!

صبغه الله هست رنگ خم هو
پیسها یک رنگ گردد اندر او
چون در آن خم افتد و گوییش قم
از طرب گوید منم خم لاتلم
این منم خم خود انا الحق گفتن است
رنگ آتش دارد، اما آهن است
چون شود آهن زآتش سرخ رنگ
پس اناالنار اس و لافش بی درنگ
شد زطبع و رنگ آتش محتشم
گویدت من آتشم، من آتشم
آتشم من گرترا شک است و ظن
آزمون را دست خود بر من بزن
آتشم من بر تو شد گر مشتبه
روی خود یکدم بروی من بنه
آتشی چه، آهنی چه، لب ببند
ریش تشبیه و مشبه را بخند
ای برون از وهم و قال و قیل من
خاک بر فرق من و تمثیل من

. . . این شعر را بوقتی عجیبی، که مرا از قرب نصیبی بود و کاش میشد که دوام یابد و دل از درد برهاند، نگاشته ام .

نادان ترین نادانان کسی است که از هر چه یابد، شکم خویش بیا کند. چرا که آنچه خوری به جسم تو رسد، و آنچه صدقه دهی به روح تو رسد و آنچه بگذاری بدیگری رسد.

نکوکار اگر به دارالبلا نیز رود زنده است و بدکار، زناده نیز اگر ماند، مرده است. قناعت تهیدستی را بپوشاند و بردباری امور را بانجام رساند. تدبیر، اندک را فزونی دهد. و آدمی را چیزی سودبخش تر از توکل به خداوند نیست.

مسیح - بر پیامبر ما و بروی درود - گفت: چیزی که از آسمان نازل نگشته باشد، به آسمان برنشود.

حکیم سقراط، کم غذا می خورد و جامه ی درشت همی پوشید. یکی از فلاسفه ی هم عصر وی، باو نوشت:

تو میگوئی که رحمت آوردن بر هر ذیروحی واجب است. و تو با آن که خود ذیروحی، به خود رحمت نمی آوری، اندک همی خوری و درشت همی پوشی.

سقراط در پاسخ وی نوشت: مرا به پوشیدن جامه ی درشت ملامت کردی در حالی که گاه شود که آدمی زشتی را دوست بدارد و زیبائی را ناخوش داند.

نیز مرا بر کم خواری ملامت کردی، در حالی که من از آن رو غذا می خورم که زندگی کنم، و تو میخواهی زندگی کنی که غذاخوری. والسلام.

همان فیلسوف، دوباره برایش نوشت: سبب کم خوارگیت را دانستم. اما سبب کم گوئیت چیست؟ اگر در خوراک به خود سخت همی گیری، زچه رو در سخن گفتن با مردم بخل همی ورزی؟

حکیم در پاسخ نوشت: چیزی را که ناگزیر از ترک آنی، پرداختن بدان بیهوده است. حق سبحانه ترا دو گوش بخشیده است و زبانی تا آن که دو برابر آنچه گوئی، شنوی. نه آن که بیش از آنچه که شنوی، گوئی. و السلام.

به پروردگار شکایت همی برم چرا که بدل نیازی است که با گذشت روزگار نیز همچنان است که بود.

شیخ الطائفه در التهذیب، آغاز کتاب مکاسب بشیوه ی حسن یا صحیح از حسن بن محبوب از جزیر نقل کرده است که گفت: شنیدم که ابو عبدالله (ع) میفرمود: از خداوند بپرهیزید و نفس هایتان را با ورع هلاک سازید و آن را با اطمینان و بی نیازی به خدا از خواستن چیزی از صاحبان قدرت اطمینان دهید.

نیز بدانید آن کس که در طلب چیزی که در دست صاحب قدرت یا شخصی مخالف دین اوست، بوی خضوع کند، خداوند وی را بورطه درافکند و بر او خشم گیرد.

در آن صورت وی بچیزی از دنیا دست یافته است که برکت از وی ببرد و هر چیزی که در راه حج یا عتق یا نیکی صرف کند، ماجور بیفتد.

من بدان می افزایم که آن حضرت (ع) درست فرموده است. چه ما تجربه کرده ایم و پیش از ما نیز دیگران تجربه کرده اند و هر دو در این زمینه هم سخن ایم که چنین اموال بی برکت است و زود از دست شود و مضمحل گردد.

این امر آشکارا محسوس است و هر کس که اندکی از چنان اموال ملعونی بدست آورده باشد، این معنی را میداند. از خداوند میخواهیم که ما را رزقی حلال و پاک نصیب کند که ما را بس بود و دست ما را از دراز شدن بنزد آن کسان بازدارد. بی شک پروردگار سمیع دعاست و بهرکس که خواهد مهربانی کند.

تیری ز کمانخانه ی ابروی تو جست
دل پرتو وصل را خیالی بربست
خوش خوش ز دلم گذشت و میگفت بناز
ما پهلوی چون توئی نخواهیم نشست

از وصیت پیامبر (ص) به ابوذر که خدا از او خشنود باد: بر عمر خویش بیش از درهم و دینارت بخل ورز. ابوذر! چیزی را که از آن نیستی رها کن و بدانچه ترا نرسد زبان میازار و آنچنان که نامه ی اعمال خویش را محفوظ میداری، زبان خویش محفوظ بدار.

از سخنان امیر مومنان (ع): کسی که حرص دنیا و بخل بدان را با یکدیگر داشته باشد. بدو پایه ی فرومایگی چنگ زده است. کسی که دانش خویش را در تنهائی متعهد نبود، نزد مردمان بی آبرویش خواهد کرد.

کسی که بجز خداوند به چیزی عزت جوید همان عزت وی را بهلاک افکند. کسی که آبروی خویش را در خواش چیزی از تو محفوظ نکند، تو آبروی خویش از رد خواهش وی محفوظ کن.

مال خویش در جز نکوکاری مصروف مدار و نیکوکاری خویش جز بر نیکمردان بکار مبری. چیزی که پاسخ آن ناخشنودت می دارد، مگوی. در هیچ محفل با لجوجان ستیزه مکن. مباد آن که دیگری بربدی بتو تواناتر از تو در نیکی بدو باشد.

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هان چشمانم، چرا بر عمر من که نادانسته از دست شد، نمی گریید؟ بر عمر منی که پنجاه سال را پشت سرگذاردم و آماده ی رستخیز نگشتم و دیگرم عذری نیست؟
هوش مصنوعی: ای چشمانم، چرا بر عمر من که به نادانی از دست رفت، اشک نمی‌ریزی؟ بر عمر من که پنجاه سال را گذراندم و هنوز برای برخاستن از خواب غفلت آماده نشده‌ام و اکنون برای من هیچ عذری باقی نمانده است؟
جدم - که خداوند رحمتش کناد - از خط سید بزرگوار و پاک نهاد، صاحب مناقب و مفاخر سید رضی الدین علی بن کاوس - که خداوند روانش را قدسی کناد - از جزء دوم یا هشتم کتاب زیارات محمد بن احمد داود قمی رحمه الله علیه نقل کرده است که:
هوش مصنوعی: جد من که خداوند رحمتش کند، از خط سید بزرگوار و نیک نفس، صاحب ویژگی‌ها و افتخارات سید رضی‌الدین علی بن کاوس - که خداوند روحش را پاک کند - نقل کرده است که در بخش دوم یا هشتم کتاب زیارات محمد بن احمد داود قمی رحمه الله علیه به این موضوع اشاره شده است.
ابو حمزه ی ثمالی به امام صادق(ع) گفت: من اصحاب را دیده ام که از خاک مدفن امام حسین(ع) برمی گیرند و از آن شفا می طلبند. آیا آن خاک را شفائی است؟
هوش مصنوعی: ابو حمزه ثمالی به امام صادق(ع) گفت: من شاهد بوده‌ام که برخی از افراد از خاک مدفن امام حسین(ع) برمی‌دارند و از آن برای درمان بیماری‌های خود استفاده می‌کنند. آیا آن خاک خاصیت شفابخشی دارد؟
فرمود: از خاک بین گور تا چهار میل میتوان شفا جست. مدفن حضرت رسول (ص) و مدفن حسن و علی و محمد (ع) نیز چنین است.
هوش مصنوعی: فرمودند: از خاکی که بین قبرها است تا فاصله چهار مایل می‌توان شفا یافت. همچنین، مقبره‌های پیامبر اکرم (ص) و امام حسن و علی و محمد (ع) نیز در همین محدوده قرار دارند.
از خاکشان برگیر که شفای هر درد است و هر بیم را سپر است. سپس فرمود که آن ها را بایستی گرامی داشت و با یقین به شفا بکار برد.
هوش مصنوعی: از خاکشان برمیدارید که درمان هر دردی است و برای هر بیماری حفاظی به شمار می‌رود. سپس فرمودند که باید به آنان احترام گذاشت و با اطمینان از اثر بخشی‌شان استفاده کرد.
در همان کتاب، از امام صادق(ع) نقل است که: کسی که بیمار شود، و بخاک مدفن حسین (ع) درمان کند، خداوند وی را بهبودی بخشد مگر از علت مرگ.
هوش مصنوعی: در آن کتاب، گفته شده که امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: اگر کسی بیمار شود و به قبر حسین (علیه‌السلام) برود تا درمان بگیرد، خداوند او را شفا می‌دهد، به جز در مواردی که بیماری‌اش منجر به مرگ شود.
نیز در همان کتاب روایت شده است که امام حسین(ع) همان ناحیه را که مدفن وی در آن است، از مردم نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خرید و همان جا را بدیشان تصدق کرد بدان شرط که مردم را به مدفن وی راهنمائی کنند و زائرانش را سه روز میهمان کنند.
هوش مصنوعی: در همان کتاب آمده است که امام حسین(ع) مکان دفن خود را از مردم نینوا و غاضریه به مبلغ شصت هزار درهم خرید و آن را به آن‌ها بخشید به شرطی که مردم را به محل دفن او راهنمایی کنند و زائرانش را به مدت سه روز میهمان نمایند.
حضرت صادق(ع) فرموده است: حرم حسین (ع) که چهار میل در چهار میل خود ایشان خریداریش کرده است، بر فرزندان و دوستان آن حضرت حلال و پربرکت است و بر دیگران و مخالفان آن حضرت حرام است.
هوش مصنوعی: حضرت صادق(ع) بیان کرده‌اند که حرم امام حسین(ع) که چهار میل در چهار میل از آن ایشان خریداری شده، برای فرزندان و دوستان آن حضرت حلال و پربرکت است، در حالی که برای دیگران و مخالفان آن حضرت حرام است.
سید بزرگوار سید رضی الدین بن کاوس رحمه الله ذکر کرده است که آن مکان پس از صدقه دادن از آن رو حلال گشته است که آن مردمان به شرط وفا نکردند. محمد بن داود نیز وفا نکردن ایشان را به شرط در باب نوادر کتاب زیارات ذکر کرده است.
هوش مصنوعی: سید رضی الدین بن کاوس رحمه الله اشاره کرده‌اند که آن مکان پس از اهدا صدقه حلال شده است به دلیل اینکه مردم به شرط خود پایبند نماندند. محمد بن داود نیز در کتاب زیارات، عدم وفای آنان به شرط را مطرح کرده است.
در حدیث از پیامبر (ص) نقل گشته است، خداوند دوست میدارد که همچنان که مردم اوامر و نواهی را مجری همی کنند، از مباحات نیز بهره ور شوند.
هوش مصنوعی: در روایت‌هایی از پیامبر (ص) آمده است که خداوند می‌خواهد مردم نه تنها در انجام دستورات و نهی‌ها تلاش کنند، بلکه از مسائل مجاز و چیزهای حلال نیز بهره‌مند شوند.
از این رو از مباحات تمتع برید و چون بنی اسرائیل مباشید که برخود سخت گرفتند و خدا نیز بر ایشان سخت گرفت.
هوش مصنوعی: بنابراین، از لذت‌های مجاز دوری کن و مانند بنی‌اسرائیل نباش که بر خود سختی می‌زنند و خداوند نیز بر آن‌ها سخت می‌گیرد.
حدیثی از پیامبر (ص) بخط نیایم - تربتش نیکو باد - نگاشته شده است که: سه روز روزه داشتن در هر ماه برابر روزه داشتن تمامی عمر است و خشم از دل ببرد.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) گفته‌اند که اگر کسی در هر ماه سه روز روزه بگیرد، مانند این است که تمام عمرش روزه گرفته است و این کار باعث می‌شود که خشم از دل انسان برطرف شود.
در حدیث آمده است که: نیک ترین اسب آن است که سیاه بود با لب بالا و بینی و ساق های سفید با اندکی سپیدی در پیشانی بدان شرط که دست راستش فاقد سپیدی باشد. و اگر اسب سیاهی بدان گونه یافت نشود، سرخ مایل بسیاه با همان صفات نیکوست.
هوش مصنوعی: در روایتی آمده است که بهترین نوع اسب، اسب سیاه است که دهن بالا و بینی و پاهای سفیدی داشته باشد و کمی هم سفیدی در پیشانی‌اش باشد، به شرطی که پای راستش سفید نباشد. اگر چنین اسب سیاهی موجود نباشد، اسب سرخی که به سیاهی متمایل باشد و همان ویژگی‌ها را داشته باشد، خوب است.
از سخنان امیر مومنان (ع): جهل آدمی به نقص خویش، از بزرگترین گناهان اوست.
هوش مصنوعی: نادانی فرد نسبت به نواقص خود، یکی از بزرگترین معاصی او به شمار می‌آید.
نیز از سخنان اوست: به هر کس خواهی نیازمند شو. برده ی او خواهی شد. از هر کس خواهی بی نیازی کن، همانندش خواهی بود. به هر که خواهی انعام کن، فرمانروای او خواهی شد.
هوش مصنوعی: به هر کسی که بخواهی نیازمند شو، در این صورت بندۀ او خواهی شد. اگر از کسی بخواهی بی نیاز شوی، به شکل او درخواهی آمد. اگر به کسی نعمت بدهی، حاکم او خواهی شد.
نیز امیر مومنان (ع) فرمود که پیامبر (ص) میگفت: بگو خداوندا مرا هدایت فرمای و استواری ده. و از هدایت، راهنمائیت براه راست را خواه و از استواری، استواری چون تیر در رفتن بسوی هدف را خواه.
هوش مصنوعی: امام علی (ع) بیان کرده‌اند که پیامبر (ص) می‌فرموده‌اند: از خداوند بخواه که تو را هدایت کند و استقامت عطا کند. در اینجا از هدایت منظور درخواست راهنمایی به سوی راه درست و از استقامت درخواست پایداری و قاطعیت در حرکت به سوی هدف است.
یکی از ناموران گفت: این حدیث آشکارا دال بر آن است که آن کس که دعا میکند، بایستی معانی دعای خویش نیک داند و هنگام قرائت آن برای حل امر مهمی یا مرض بایستی آن را بمستحکم ترین قصد و نیت خواند.
هوش مصنوعی: یکی از شخصیت‌های مشهور گفت که این حدیث به وضوح نشان می‌دهد کسی که دعا می‌کند باید مفهوم دعا را به خوبی درک کند و زمانی که این دعا را برای حل یک مشکل بزرگ یا بیماری قرائت می‌کند، باید با قوی‌ترین نیت و قصد آن را بخواند.
از امام صادق(ع) منقول است که این دعا را «الله الله ربی حقا لا اشرک به احدا اللهم انت لها و لکل عظیمه ففرجها عنی » اگر برای درمان دردی خوانند، هنگام قرائت دست بر موضع درد نهند.
هوش مصنوعی: امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند که این دعا را بگویید: «خداوندا، پروردگار من تویی و هیچ‌کس را با تو شریک نمی‌سازم. خدایا، تو برای من و هر مشکل بزرگی هستی، پس آن را از من دور کن.» اگر این دعا برای درمان درد گفته شود، در حین قرائت باید دست را بر روی محل درد بگذارند.
بزرگی گفت: توبه ی امروز ارزان و آسان پذیر است. فردا اما گران و نپذیرفته است.
هوش مصنوعی: یک فرد بزرگ اظهار داشت که توبه کردن در امروز ساده و راحت است، اما در آینده این توبه سخت و پذیرفته نخواهد بود.
از مردمان به آفریدگار بی نیاز شو تا به راستگوئی از دروغگویان بی نیاز باشی.
هوش مصنوعی: برای اینکه از دروغگویان بی‌نیاز شوی، باید به آفریدگار اتکا کنی و از وابستگی به انسان‌ها کم کنی.
و روزی از فضل پروردگار بخشنده خواه، چرا که جز پروردگار روزی دهنده ای نیست.
هوش مصنوعی: یک روز از رحمت و بخشندگی خداوند درخواست روزی کن، زیرا هیچ کس دیگری جز خداوند روزی دهنده نیست.
بزرگی گفت: بلاغت، رساندن کمال معنی در نیک ترین صورت لفظ به خاطر است.
هوش مصنوعی: بزرگ‌تری بیان کرد که بلاغت به معنای ارسال کامل معنا در بهترین شکل کلام است.
از سخنان و ضرب المثل های اعراب است: دل خود بمن ده و هر گاه که خواهی به ملاقاتم بیای. مقصودشان آنکه. ارزش دوستی به خلوص مودت است نه به افزونی دیدار.
هوش مصنوعی: از گفتار و مثل‌های عرب‌ها است که می‌گوید: دل خود را به من بسپار و هر وقت خواستی به دیدن من بیای. منظورشان این است که ارزش دوستی به صداقت و خلوص محبت است نه به زیاد بودن ملاقات‌ها.
جوانی گفت پیری را چه تدبیر
که یار از من گریزد چون شوم پیر
هوش مصنوعی: جوانی از پیرمردی پرسید که چه تدبیری باید به کار برم تا وقتی پیر شدم، یار و دوستانم از من دور نشوند و از من فرار نکنند.
جوابش داد پیر نغز گفتار
که در پیری تو هم بگریزی از یار
هوش مصنوعی: پیر با کلامی حکیمانه به او پاسخ داد که حتی در دوران پیری هم نمی‌توانی از عشق و محبت دوری کنی.
بر آن سر کاسمان سیماب ریزد
چو سیماب از همه شادی گریزد.
هوش مصنوعی: اگر بر روی کاسه‌ای نقره‌ای آب بپاشند، به‌گونه‌ای که آب همواره از آن دوری کند و نرود، نشان‌دهندهٔ این است که شادی از هر سو فرار می‌کند و به دور می‌شود.
سنگ باشد سخت روی و چشم شوخ
می نترسد از جهانی پرکلوخ
هوش مصنوعی: سنگ به دلیل سختی‌اش، به دل نمی‌سوزاند و از دنیای پر از مشکلات و ناملایمات نمی‌ترسد. چشم شوخ و playful هم اثری از این مشکلات نمی‌گیرد و با بازیگوشی به آن‌ها می‌نگرد.
کاین کلوخ از خشت زن یک لخت شد
سنگ از صنع الهی سخت شد
هوش مصنوعی: اینجا سخن از تغییر و تحول است. یک تکه کلوخ که از دست یک سازنده خشت به وجود آمده، به سنگی سخت و مقاوم تبدیل شده است. این نشان دهنده قدرت و مهارت خالق در دگرگون کردن مواد اولیه به چیزی قوی و با ارزش است.
آنچه از صفات پسندیده ی خادم به قلم مولف آمده است: نیک ترین خادم کسی است که راز دار، بی آزار، کم خرج، پرکار، کم حرف، شاکر نعمت، شیرین زبان، زود فهم، چشم پاک و خالی از اسراف بود.
هوش مصنوعی: بهترین خادم همان کسی است که ویژگی‌های مثبت زیادی داشته باشد؛ او باید رازنگهدار و بدون آسیب رساندن به دیگران باشد، همچنین باید کم‌هزینه، پرتلاش، کم‌حرف و شاکر نعمت‌ها باشد. باید زبانش شیرین، ذهنش سریع و دارای چشمی پاک و از اسراف دور باشد.
ضرار پسر ضمره گفت: پس از قتل امیر مومنان (ع) روزی بنزد معاویه شدم. مرا گفت:
هوش مصنوعی: ضرار، پسر ضمره، بیان کرد: پس از شهادت امیر مومنان (ع)، یک روز به نزد معاویه رفتم. او به من گفت:
علی را بهر من وصف کن.
هوش مصنوعی: علی را برای من توصیف کن.
گفتم: معذورم دار. گفت: از وصفش ناگزیری. گفتم: اکنون که ناگزیرم، بخدا سوگند علی چون دریائی بیکران و پرتوان بود، سخن که میگفت قاطع و حکم که میراند عادل بود. سرچشمه های دانش و حکمت از اطرافش جاری بود.
هوش مصنوعی: گفتم: معذورم دار. او گفت: نمی‌توانی از توصیف او فرار کنی. گفتم: حالا که چاره‌ای ندارم، به خدا قسم علی همچون دریایی وسیع و پر از قدرت بود. وقتی سخن می‌گفت، به صراحت و قاطعیت می‌گفت و هر حکمی که صادر می‌کرد، عادلانه و منصفانه بود. منابع دانش و حکمت از اطراف او سرازیر بود.
از دنیا و لذاتش بیگانه بود و شب و تنهائیش را خویش بود. بسیار می گریست و مدتها به اندیشه می نشست. جامه های زمخت و طعام ناگوار را می پسندید.
هوش مصنوعی: او از دنیای اطراف و خوشی‌هایش فاصله گرفته بود و شب‌ها و تنهایی‌اش را به عنوان همدم خود می‌دانست. او غالباً به شدت گریه می‌کرد و ساعت‌ها در تفکر غرق می‌شد. او لباس‌های زبر و غذاهای ناخوشایند را ترجیح می‌داد.
بین ما چون یکی از ما بود، اگر سئوالی از او می کردیم پاسخمان می گفت و اگر میخواندیمش نزدمان می آمد. و بخدا سوگند با همه نزدیکی ما و او بیکدیگر، از بیم هیبتش یارای سخن گفتن با او نداشتیم.
هوش مصنوعی: چون او به ما نزدیک بود، اگر سؤالی از او می‌کردیم به ما جواب می‌داد و اگر او را صدا می‌کردیم به نزد ما می‌آمد. ولی با این حال، به خدا قسم، با وجود نزدیکی‌مان به او، به خاطر ترس از شخصیتش جرأت صحبت کردن با او را نداشتیم.
مردمان متدین را بزرگ میداشت و بیچارگان را بخود نزدیک می کرد. نیرومند هرگز به باطلی در او طمع نمی کرد و ناتوان هرگز از عدلش مایوس نمی شد.
هوش مصنوعی: او همیشه به معذوران احترام می‌گذاشت و به یاری بی‌پناهان می‌شتافت. قوی‌ترین افراد هرگز به دنبال ناحق او نبودند و ضعیف‌ترین نیز هرگز از عدالت او ناامید نمی‌شدند.
شهادت میدهم که گاه در دل شب هنگامی که ستارگان نیز پنهان بودند وی را دیده ام که محاسن خویش بگرفته بخود می پیچید و چونان دردمندی می گریست و می گفت: هان دنیا، جز مرا بفریب! آیا خویشتن را بر من مینمائی و بهرمن خویشتن را می آرائی؟
هوش مصنوعی: گاهی در دل شب، زمانی که حتی ستاره‌ها هم پنهان بودند، او را مشاهده کرده‌ام که در حالی که محاسنش را به دور خودش پیچیده بود، مانند فردی دردمند گریه می‌کرد و می‌گفت: "ای دنیا، تو فقط مرا فریب می‌دهی! آیا خودت را به من نشان می‌دهی و برای من خودت را زیبا می‌کنی؟"
بپرهیز، بپرهیزم که ترا سه بار طلاق گفته ام و بر آن رجوعی نیست. چرا که عمرت کوتاه و خطرت آسان آی و زیستت کم بها است. وای بر کم توشگی و سفر بلند و وحشت راه. معاویه بگریست و گفت:
هوش مصنوعی: از این کار دوری کن، زیرا من سه بار به تو طلاق داده‌ام و امکان بازگشت وجود ندارد. زیرا عمر تو کوتاه است و خطرهایت آسان به دست می‌آید و زندگی‌ات کم ارزش است. افسوس بر کمبود توش و سفر بلند و ترس از مسیر. معاویه به گریه افتاد و گفت:
خداوند ابوالحسن را رحمت کناد، بخدا سوگند چنین بود. حال بگو بدانم ضرار که اندوه تو بر او چسان است؟ گفتم: اندوه من بروی چون اندوه کسی است که فرزندش را در آغوشش سربریده باشند و هیچ گاه اشکش نخشکد و اندوهش آرام نگیرد.
هوش مصنوعی: خداوند بر ابوالحسن رحمت کند. به خدا قسم، این واقعیت است. حال به من بگو که اندوه تو برای ضرار چگونه است؟ گفتم: اندوه من برای او مانند اندوه کسی است که فرزندش را در آغوشش کشته‌اند و هیچ‌گاه اشکش تمام نمی‌شود و اندوهش آرام نمی‌گیرد.
در کتاب کشف الیقین فی فضائل امیر المومنین نقل است که ابن عباس گفت: رسول خدا (ص) انگشتری طلا در دست مردی دید.
هوش مصنوعی: در کتاب کشف الیقین درباره فضایل امیرالمؤمنین آمده است که ابن عباس بیان کرده است: پیامبر اکرم (ص) مشاهده کردند که مردی انگشتری از طلا در دست دارد.
آن را از انگشت وی بدر آورد و بزمین انداخت و فرمود: آیا کسی از شما آهنگ آتش همی کند و آنرا در دست خویش می نهد؟
هوش مصنوعی: آن را از انگشت او درآورد و به زمین انداخت و گفت: آیا کسی از شما جرات می‌کند که آتش را به دست بگیرد و با خود ببرد؟
پس از آنکه رسول خدا (ص) از آنجا برفت، آن مرد را گفتند: انگشتریت را بردار و از آن بهره بر. آن مرد گفت: چیزی را که رسول خدا بدور افکنده، هرگز برنخواهم داشت.
هوش مصنوعی: پس از رفتن پیامبر خدا (ص)، به آن مرد گفتند که انگشتری خود را بردارد و از آن استفاده کند. اما آن مرد پاسخ داد که چیزی را که پیامبر خدا دور انداخته، هرگز برنخواهد داشت.
ابو عمیثل هنگامی که اجازه ی ورودش بنزد عبدالله بن طاهر ندادند، سرود:
هوش مصنوعی: ابو عمیثل زمانی که اجازه ورود به نزد عبدالله بن طاهر را پیدا نکرد، شعری سرود.
دری را که اجازه ی ورودش این چنین که بینم اندک است، ترک می گویم.
هوش مصنوعی: در را که اجازه ورودش را به این شکل کم می‌بینم، ترک می‌کنم.
اگر روزی راهی بیافتن اذن ورود نیابم، بترک ملاقات گفتن راهی خواهم یافت.
هوش مصنوعی: اگر روزی نتوانم راهی برای ورود پیدا کنم، راهی برای ملاقات و گفت‌وگو پیدا خواهم کرد.
دل خویش را به یاس از تو قانع ساختم و از تو بازگشتم. چه یاس نیک ترین داروی طمع است.
هوش مصنوعی: دل خود را به ناامیدی از تو راضی کردم و از تو دور شدم. زیرا ناامیدی بهترین درمان برای طمع است.
تو نیک بدان، و من نیک دانم که از این پس دیگر کسی را به خدعه قانع نخواهم ساخت.
هوش مصنوعی: به خوبی می‌دانم و مطمئن هستم که از این به بعد دیگر هیچ‌کس را با فریب قانع نخواهم کرد.
یاد تو از دل و گوش و زبان خویش زدوده ام. پس هر چه خواهی گوی.
هوش مصنوعی: من یاد تو را از قلب و گوش و زبانم پاک کرده‌ام. بنابراین هر چه می‌خواهی بگو.
چه زمانی که دل من از تو دور شود، اگر نزدیک نیز باشی، چیزی ترا بمن نزدیک نخواهد ساخت.
هوش مصنوعی: زمانی که احساس من نسبت به تو دور شود، حتی اگر در کنارت باشم، هیچ چیز نمی‌تواند تو را به من نزدیک کند.
باجی شاعر، که نامش سلیمان است، از دانشمندان اندلس بود. شعر زیر از اشعار اوست که ابن خلکان دروفیات الاعیان نقلش کرده است:
هوش مصنوعی: باجی شاعر، با نام سلیمان، یکی از دانشمندان اندلس به شمار می‌رفت. شعری که در زیر آمده از آثار اوست و ابن خلکان آن را در کتاب "وفیات الاعیان" نقل کرده است:
اگر دانم که تمامی زندگی ام چونان ساعتی است، زچه رو بدان بخل نورزم و جز براه صلاح و طاعت بکارش نبرم.
هوش مصنوعی: اگر بدانم که زندگی‌ام همچون ساعتی است، چرا باید در استفاده از آن بخیل باشم و فقط آن را در مسیر درست و در خدمت فرمانبرداری به کار نبرم؟
راه میانه را بگزین و از راههای مظنون بازگرد.
هوش مصنوعی: راه میانه را انتخاب کن و از مسیرهای مشکوک دوری کن.
گوش خویش از شنیدن کلمات بد و زبان خوش از گفتنشان بازدار. چرا که تو هنگام شنیدن آن کلمات، در گناه گوینده اش شریکی.
هوش مصنوعی: گوش خود را از شنیدن سخنان ناپسند دور نگه‌دار و زبانت را از گفتن آن‌ها بازدار. زیرا وقتی این کلمات را می‌شنوی، در گناه فردی که آن‌ها را می‌گوید، شریک هستی.
از سخنان منسوب به امیر مومنان (ع): کسی که روزش را در غیر ایفای حق، یا انجام تکلیف یا برپا داشتن مسجد، یا حصول سپاس، یا بنیان خیر، یا بدست آوردن دانشی گذراند، تباهش ساخته است.
هوش مصنوعی: هر کسی که روزش را صرف انجام کارهایی نکند که حق دیگران را ادا کند، وظایفش را انجام دهد، مسجد را برپا دارد، شکرگزاری کند، کار خیری را بنیان‌گذاری کند یا علمی کسب کند، در واقع وقت خود را هدر داده است.
حسن بصری رحمه الله: امام علی بن حسین زین العابدین (ع) را ملاقات کرد: امام وی را فرمود: ای حسن، از کسی که بتو نیکی می کند، فرمان بر
هوش مصنوعی: حسن بصری رحمه الله به امام علی بن حسین زین العابدین (ع) ملاقات کرد و امام به او گفت: ای حسن، نسبت به کسی که به تو نیکی می‌کند، اطاعت و پیروی کن.
و اگر فرمانش نبری دست کم نافرمانیش مکن، و اگر نافرمانیش کنی، روزیش مخور. حال اگر نافرمانیش کردی، روزیش خوردی و بخانه اش مسکن گزیدی، پاسخی صواب بهرش آماده دار.
هوش مصنوعی: اگر از او پیروی نکردی، حداقل نافرمانی نکن. و اگر نافرمانی کردی، دیگر از روزی او استفاده مکن. حال اگر نافرمانی کردی و روزی‌اش را مصرف کردی و در خانه‌اش زندگی کردی، جواب مناسبی برای او داشته باش.
از سرور آدمیان (ص) نقل است که گفت: هر کس که خواهد خداوند ویرا از کارهای زشت بازدارد و نامه ی اعمالش نشر ندارد، پس از هر نماز این دعا بخواند:
هوش مصنوعی: از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که فرمودند: هر کسی که می‌خواهد خداوند او را از انجام کارهای زشت باز دارد و خواهان آن است که اعمالش منتشر نشود، باید پس از هر نماز این دعا را بخواند:
پروردگارا! بخشایش تو امیدوارکننده تر از کار من و رحمتت وسیع تر از گناه من است. خداوندا اگر مرا شایستگی وصول برحمت تو نیست، رحمت تو که دربرگیرنده ی همه ی چیزهاست تواند که مرا نیز دربرگیرد، ای بخشاینده ی مهربان!
هوش مصنوعی: خداوندا! امید من به بخشش تو بیشتر از تلاش‌های من است و رحمت تو فراگیرتر از گناهان من می‌باشد. اگر من لایق دریافت رحمت تو نیستم، اما رحمت وسیع تو می‌تواند همه چیز را در برگیرد و شامل حال من هم بشود، ای مهربان و بخشنده!
صبغه الله هست رنگ خم هو
پیسها یک رنگ گردد اندر او
هوش مصنوعی: رنگ خداوندی مانند رنگی است که در خمره‌ها و ظرف‌ها می‌نشیند و همه آنها را به یک رنگ درمی‌آورد.
چون در آن خم افتد و گوییش قم
از طرب گوید منم خم لاتلم
هوش مصنوعی: زمانی که در آن خم (شراب) قرار گیرد و بخواهد حرف بزند، از سر شوق و شادی می‌گوید که من همان خم لایزال و بی‌نظیر هستم.
این منم خم خود انا الحق گفتن است
رنگ آتش دارد، اما آهن است
هوش مصنوعی: این من هستم که در حال ابراز حقیقت و هویت خودم هستم. هرچند ظاهر من شبیه آتش است و جذاب به نظر می‌آید، اما در درونم، استحکام و ثباتی مانند آهن وجود دارد.
چون شود آهن زآتش سرخ رنگ
پس اناالنار اس و لافش بی درنگ
هوش مصنوعی: وقتی که آهن در آتش داغ می‌شود و رنگ قرمز به خود می‌گیرد، به وضوح نشان می‌دهد که خاصیت آتش بر آن غالب شده است و دیگر نمی‌توان این واقعیت را انکار کرد.
شد زطبع و رنگ آتش محتشم
گویدت من آتشم، من آتشم
هوش مصنوعی: به خاطر ذات و ویژگی‌های آتش، محتشم به تو می‌گوید که من خود آتش هستم، من خود آتش هستم.
آتشم من گرترا شک است و ظن
آزمون را دست خود بر من بزن
هوش مصنوعی: من شعلۀ آتش هستم؛ اگر در مورد من تردید و گمانی داری، دستت را بر من بگذار تا حقیقت را حس کنی.
آتشم من بر تو شد گر مشتبه
روی خود یکدم بروی من بنه
هوش مصنوعی: من مانند آتش برای تو شدم؛ اگر در نگاهت تردید و ابهام وجود دارد، یک لحظه به من نگاه کن.
آتشی چه، آهنی چه، لب ببند
ریش تشبیه و مشبه را بخند
هوش مصنوعی: آتش و آهن هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند، اما در این بین، بهتر است که از مقایسه‌ها و تشبیه‌های بیهوده دست برداریم و به جای آن، به شادی و خنده بپردازیم.
ای برون از وهم و قال و قیل من
خاک بر فرق من و تمثیل من
هوش مصنوعی: ای کسی که فراتر از تصورات و بحث‌های بی‌ثمر من هستی، خاک بر سر من و تصویر من است.
. . . این شعر را بوقتی عجیبی، که مرا از قرب نصیبی بود و کاش میشد که دوام یابد و دل از درد برهاند، نگاشته ام .
هوش مصنوعی: این شعر را در زمانی خاص و غریب نوشته‌ام، زمانی که احساس نزدیکی و ارتباط عمیقی با آن داشتم و آرزو می‌کنم که این احساس ادامه یابد و بتواند دل را از درد و رنجش رها کند.
نادان ترین نادانان کسی است که از هر چه یابد، شکم خویش بیا کند. چرا که آنچه خوری به جسم تو رسد، و آنچه صدقه دهی به روح تو رسد و آنچه بگذاری بدیگری رسد.
هوش مصنوعی: احمق‌ترین افراد کسانی هستند که فقط به فکر پر کردن شکم خود هستند و هر چیزی که پیدا می‌کنند را می‌خورند. زیرا آنچه که به جسم ما می‌رسد به سلامتی ما کمک نمی‌کند، ولی چیزی که به دیگران کمک می‌کنیم، روح و درون ما را قوی‌تر می‌سازد.
نکوکار اگر به دارالبلا نیز رود زنده است و بدکار، زناده نیز اگر ماند، مرده است. قناعت تهیدستی را بپوشاند و بردباری امور را بانجام رساند. تدبیر، اندک را فزونی دهد. و آدمی را چیزی سودبخش تر از توکل به خداوند نیست.
هوش مصنوعی: انسان نیکوکار حتی اگر با مشکلات زیادی روبرو شود، همچنان زنده و امیدوار است، اما بدکار حتی اگر به نظر برسد که زندگی می‌کند، در واقع مرده است. قناعت می‌تواند فقر را بپوشاند و صبر می‌تواند به مدیریت امور کمک کند. تدبیر و برنامه‌ریزی باعث افزایش منابع می‌شود. و هیچ چیز برای انسان سودمندتر از توکل به خداوند نیست.
مسیح - بر پیامبر ما و بروی درود - گفت: چیزی که از آسمان نازل نگشته باشد، به آسمان برنشود.
هوش مصنوعی: مسیح، پیامبر ما، فرمود: هیچ چیزی نمی‌تواند به آسمان برود مگر اینکه پیش از آن از آسمان نازل شده باشد.
حکیم سقراط، کم غذا می خورد و جامه ی درشت همی پوشید. یکی از فلاسفه ی هم عصر وی، باو نوشت:
هوش مصنوعی: حکیم سقراط غذای کمی می‌خورد و لباس‌های ساده و زبری به تن می‌کرد. یکی از فیلسوفان همزمان او، برایش نوشت:
تو میگوئی که رحمت آوردن بر هر ذیروحی واجب است. و تو با آن که خود ذیروحی، به خود رحمت نمی آوری، اندک همی خوری و درشت همی پوشی.
هوش مصنوعی: تو می‌گویی که رحمت بر هر موجود زنده‌ای واجب است. اما در حالی که خودت هم یک موجود زنده هستی، به خودت رحم نمی‌کنی و کم و بیش به خودت اهمیت نمی‌دهی.
سقراط در پاسخ وی نوشت: مرا به پوشیدن جامه ی درشت ملامت کردی در حالی که گاه شود که آدمی زشتی را دوست بدارد و زیبائی را ناخوش داند.
هوش مصنوعی: سقراط به او نوشت: تو از من انتقاد می‌کنی که چرا لباس زشت می‌پوشم، در حالی که ممکن است انسان زیبایی را نپسندد و زشتی را دوست داشته باشد.
نیز مرا بر کم خواری ملامت کردی، در حالی که من از آن رو غذا می خورم که زندگی کنم، و تو میخواهی زندگی کنی که غذاخوری. والسلام.
هوش مصنوعی: همچنین مرا به خاطر کم‌خواری سرزنش کردی، در حالی که من غذا می‌خورم تا زنده بمانم، اما تو می‌خواهی زنده باشی تا غذا بخوری. پایان.
همان فیلسوف، دوباره برایش نوشت: سبب کم خوارگیت را دانستم. اما سبب کم گوئیت چیست؟ اگر در خوراک به خود سخت همی گیری، زچه رو در سخن گفتن با مردم بخل همی ورزی؟
هوش مصنوعی: آن فیلسوف دوباره به او نوشت: فهمیدم که چرا کمی غذایی. اما دلیل کم حرف زدنت چیست؟ اگر در خوراک خود سخت‌گیر هستی، چرا در صحبت کردن با مردم بخیل هستی؟
حکیم در پاسخ نوشت: چیزی را که ناگزیر از ترک آنی، پرداختن بدان بیهوده است. حق سبحانه ترا دو گوش بخشیده است و زبانی تا آن که دو برابر آنچه گوئی، شنوی. نه آن که بیش از آنچه که شنوی، گوئی. و السلام.
هوش مصنوعی: حکیم در جواب گفت: اگر باید چیزی را ترک کنی، درگیر شدن با آن بیهوده است. خداوند به تو دو گوش و یک زبان داده تا بتوانی دو برابر آنچه را که می‌گویی، بشنوی، نه اینکه بیشتر از آنچه می‌شنوی، بگویی. خدا نگهدار.
به پروردگار شکایت همی برم چرا که بدل نیازی است که با گذشت روزگار نیز همچنان است که بود.
هوش مصنوعی: من به خدا شکایت می‌کنم، زیرا که نیازی دارم که با گذشت زمان همچنان وجود دارد.
شیخ الطائفه در التهذیب، آغاز کتاب مکاسب بشیوه ی حسن یا صحیح از حسن بن محبوب از جزیر نقل کرده است که گفت: شنیدم که ابو عبدالله (ع) میفرمود: از خداوند بپرهیزید و نفس هایتان را با ورع هلاک سازید و آن را با اطمینان و بی نیازی به خدا از خواستن چیزی از صاحبان قدرت اطمینان دهید.
هوش مصنوعی: شیخ الطائفه در کتابی به نام "التهذیب" از حسن بن محبوب نقل می‌کند که او از امام صادق (ع) شنیده است که می‌فرمود: از خداوند پرهیز کنید و نفس‌های خود را با پرهیزکاری نجات دهید و به آن‌ها اطمینان دهید که به خداوند تکیه کنند و از درخواست کردن چیزی از کسانی که در قدرت هستند، بی‌نیاز شوند.
نیز بدانید آن کس که در طلب چیزی که در دست صاحب قدرت یا شخصی مخالف دین اوست، بوی خضوع کند، خداوند وی را بورطه درافکند و بر او خشم گیرد.
هوش مصنوعی: بدانید کسی که در پی چیزی است که در اختیار فردی قدرتمند یا کسی که با دین او مخالف است، خود را خاضع و مایل نشان دهد، خداوند او را به عذاب دچار می‌سازد و بر او خشم خواهد گرفت.
در آن صورت وی بچیزی از دنیا دست یافته است که برکت از وی ببرد و هر چیزی که در راه حج یا عتق یا نیکی صرف کند، ماجور بیفتد.
هوش مصنوعی: در این حالت، او به چیزی در دنیا دست پیدا کرده که موجب برکت از زندگی‌اش خواهد شد و هر چیزی که در مسیر انجام حج، آزاد کردن بندگان یا کارهای نیک خرج کند، پاداش خواهد گرفت.
من بدان می افزایم که آن حضرت (ع) درست فرموده است. چه ما تجربه کرده ایم و پیش از ما نیز دیگران تجربه کرده اند و هر دو در این زمینه هم سخن ایم که چنین اموال بی برکت است و زود از دست شود و مضمحل گردد.
هوش مصنوعی: من تأکید می‌کنم که آن بزرگوار کاملاً راست گفته‌اند. چرا که ما خود این موضوع را تجربه کرده‌ایم و دیگران نیز قبل از ما این تجربه را داشته‌اند و در این مورد هم نظر مشترکی داریم که چنین ثروت‌هایی فاقد برکت هستند و به سرعت از بین می‌روند و نابود می‌شوند.
این امر آشکارا محسوس است و هر کس که اندکی از چنان اموال ملعونی بدست آورده باشد، این معنی را میداند. از خداوند میخواهیم که ما را رزقی حلال و پاک نصیب کند که ما را بس بود و دست ما را از دراز شدن بنزد آن کسان بازدارد. بی شک پروردگار سمیع دعاست و بهرکس که خواهد مهربانی کند.
هوش مصنوعی: این موضوع به وضوح قابل درک است و هر کسی که به مقدار کمی از آن دارایی‌های ناپاک دست یافته باشد، این را می‌داند. از خداوند طلب می‌کنیم که به ما روزی حلال و پاک عطا کند که برای ما کافی باشد و ما را از گسترش دست نزد کسانی که ناپاک هستند، بازدارد. به یقین، پروردگار دعاها را می‌شنود و به هر کسی که بخواهد محبت می‌کند.
تیری ز کمانخانه ی ابروی تو جست
دل پرتو وصل را خیالی بربست
هوش مصنوعی: چشم‌های زیبای تو مانند کمان، تیر عشق را به قلبم پرتاب کرد و باعث شد که خیال وصال تو در دل من شکل بگیرد.
خوش خوش ز دلم گذشت و میگفت بناز
ما پهلوی چون توئی نخواهیم نشست
هوش مصنوعی: گذشتن عشق و خوشبختی از قلبم، به من می‌گوید که ما به کسی مانند تو تکیه نخواهیم کرد و در کنار او نخواهیم ماند.
از وصیت پیامبر (ص) به ابوذر که خدا از او خشنود باد: بر عمر خویش بیش از درهم و دینارت بخل ورز. ابوذر! چیزی را که از آن نیستی رها کن و بدانچه ترا نرسد زبان میازار و آنچنان که نامه ی اعمال خویش را محفوظ میداری، زبان خویش محفوظ بدار.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) به ابوذر توصیه کرده است که در مورد عمر خود، نباید بیش از مال و ثروت خود نگرانی داشته باشد. او به ابوذر می‌گوید که باید از چیزهایی که متعلق به او نیست بگذرد و به آنچه که نمی‌تواند به دست آورد، بی‌توجه باشد و زبانش را نسبت به آن آزرده نکند. همچنین او باید همانطور که مراقب نامه اعمالش است، بر زبانش هم نظارت داشته باشد.
از سخنان امیر مومنان (ع): کسی که حرص دنیا و بخل بدان را با یکدیگر داشته باشد. بدو پایه ی فرومایگی چنگ زده است. کسی که دانش خویش را در تنهائی متعهد نبود، نزد مردمان بی آبرویش خواهد کرد.
هوش مصنوعی: کسی که به دنیا و مال‌پرستی چنگ می‌زند و بخیل است، در زیر پایه‌های پستی قرار دارد. فردی که در تنهایی به دانش خود پایبند نیست، در میان مردم بی‌اعتبار خواهد شد.
کسی که بجز خداوند به چیزی عزت جوید همان عزت وی را بهلاک افکند. کسی که آبروی خویش را در خواش چیزی از تو محفوظ نکند، تو آبروی خویش از رد خواهش وی محفوظ کن.
هوش مصنوعی: کسی که به جز خداوند به دنبال عزت باشد، درواقع همان عزت باعث نابودی‌اش می‌شود. اگر فردی آبروی خود را برای برآورده کردن خواسته‌های تو حفظ نکند، تو هم باید آبروی خود را از تأثیر خواسته‌های او محافظت کنی.
مال خویش در جز نکوکاری مصروف مدار و نیکوکاری خویش جز بر نیکمردان بکار مبری. چیزی که پاسخ آن ناخشنودت می دارد، مگوی. در هیچ محفل با لجوجان ستیزه مکن. مباد آن که دیگری بربدی بتو تواناتر از تو در نیکی بدو باشد.
هوش مصنوعی: دارایی خود را صرف کارهای نیکو کن و فقط با مردان خوب وقت بگذران. از گفتن هر چیزی که ممکن است تو را ناراحت کند، پرهیز کن. در هیچ جمعی با افرادی که لجوج و ستیزه‌جو هستند، درگیر نشو. مبادا فردی در راه کارهای بد از تو در نیکی بهتر و تواناتر باشد.