رباعی شمارهٔ ۵۸
بی روی تو، خونابه فشاند چشمم
کاری به جز از گریه، نداند چشمم
میترسم از آنکه حسرت دیدارت
در دیده بماند و نماند چشمم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بی روی تو، خونابه فشاند چشمم
کاری به جز از گریه، نداند چشمم
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر دوری تو پر از اشک و غم است و جز گریه کردن، کار دیگری نمیتواند انجام دهد.
میترسم از آنکه حسرت دیدارت
در دیده بماند و نماند چشمم
هوش مصنوعی: نگرانم که آرزوی دیدن تو در چشمم باقی بماند، ولی چشمانم نتوانند تو را ببینند.
حاشیه ها
1394/05/04 10:08
سید یعقوب
فدای کلام دلنشینت ای جان کلام

شیخ بهایی