مستزاد
هرگز نرسیدهام من سوخته جان،
روزی به امید
وز بخت سیه ندیدهام، هیچ زمان،
یک روز سفید
قاصد چو نوید وصل با من میگفت،
آهسته بگفت
در حیرتم از بخت بد خود که چه سان؟
این حرف شنید
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هرگز نرسیدهام من سوخته جان،
روزی به امید
هوش مصنوعی: من هرگز به آن چیزی که آرزو داشتم نرسیدهام، هرچند روزی به امید رسیدن به آن زندگی کردهام.
وز بخت سیه ندیدهام، هیچ زمان،
یک روز سفید
هوش مصنوعی: من به خاطر بخت بدی که دارم، هیچگاه نتوانستهام یک روز خوب و روشن را تجربه کنم.
قاصد چو نوید وصل با من میگفت،
آهسته بگفت
هوش مصنوعی: وقتی پیامرسان خبری از دیدار و پیوندی شیرین با من میآورد، این خبر را به آرامی و با احتیاط بیان میکند.
در حیرتم از بخت بد خود که چه سان؟
این حرف شنید
هوش مصنوعی: در شگفتم از بداقبالیام که چگونه توانستم این سخن را بشنوم.
حاشیه ها
1397/09/18 12:12
الف.عارف
حضرت ناشناس
به ملاطفت بخوانید دو بیت آخر را که همه امید است.