گنجور

فصل ۲۱

«رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ»

گفتم: ای اللّه! مُلک این دنیا چیز محقّر است از ملک‌هایی که توراست در پردهٔ غیب.

« وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ»

و مرا آموختی پایان سخن‌ها را که در خواب می‌شنوم از اسرار غیب تا هم در بیداری زنده باشم و هم در خواب زنده باشم.

«فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

چنانک زمین را از آسمان بشکافتی، همچنانک پرده غیب را بشکافتی تا من بر آستانهٔ آن نشسته‌ام، هم این جهان را می‌بینم هم آن جهان را می‌بینم.

« أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»

دنیا و آخرت توراست، و من نیک عاشق آخرت گشته‌ام، از آنم بهره‌مند گردان! و جانم بردار که صبرم نماند.

باز تأمّل کردم که دل بر چه نهم و چه چیز را بر زبان دارم و دم به کدام نیت زنم. گفتم که نظر کنم بر همه خوشی‌های این جهانی و آن جهانی و خواب و راحت و مزه‌ها و هست شدن بعد از نیستی‌ها. دیدم اللّه همین صفات است که یاد کرده شد، و آنکه دم می‌زنم بر نیّت ذکر اللّه، هم اللّه است.

باز روح آدمی‌ را نظر می‌کنم، گویی که اندیشه‌های پراکنده و نظرهای پراکنده است که چون دیگ می‌جوشد و بس. و این صفات روح آدمی‌ مغلوب بدان است که آنچه یاد کرده شد از خوشی‌ها و تغییر چیزها و نیست شدن و هست شدن و خواب و راحت که اللّه همین صفات است و این معانی موجود است به ذکر اللّه. و باز این معانی روشن به گفتار و لا إله غیرک می‌شود، یعنی ای اللّه! خوشی‌های هر دو جهانی به جز از تو از کسی حاصل نشود، و هست شدن بعد از نیستی به جز از تو از کسی دیگر نباشد.

گفتم: ای اللّه! مرا هرچه باید از تو طلبم، که خواست همه را و رزق همه را تو می‌دهی، و به هرحال همه را تو دایه، که «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللَّهِ رِزْقُها» .

و من نیز از اللّه به حالت وحشت رزق موانست می‌خواهم، و از اللّه می‌خواهم تا مرا از ذات خود صورت موانست دهد. و در حال تقاضاهای شهوت، از اللّه روزی محلّ شهوت می‌طلبم، و از اللّه می‌خواهم تا مرا هم از ذات خود صورتی دهد در قضای شهوت. و در وقت مجاعت روزی غذا می‌طلبم هم از ذات اللّه، تا مرا صورت غذا دهد هم از ذات خود. و می‌گویم که ای اللّه! چو مالکم تویی، من به که بازگردم؟ و هرچه طلبم از که طلبم؟ و در وقت بی‌کاری از اللّه روزی یاری می‌طلبم تا بر در او روم و بر او درآویزم و گرد او گردان شوم. و در وقت نماز روزی تعظیم از اللّه می‌طلبم. و تن خود را فربه می‌دارم از این نعمت‌ها که گفتم، و نعمت من و روزی من که از اللّه می‌طلبم این است.

اکنون چون اللّه را به شادی و خوشی و فرح یاد می‌کنم عجایب‌های او را می‌بینم، و چون ملالتی پدید آید باز اللّه را یاد می‌کنم تا می‌بینم که محو کردن آن هم از اللّه است. یعنی در هر دو حالت اللّه را مشاهده می‌کنم

و اللّه اعلم.

اطلاعات

منبع اولیه: منبع معارف بهاء ولد

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

«رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ»
هوش مصنوعی: پروردگارا، تو به من سلطنت و قدرت داده‌ای.
گفتم: ای اللّه! مُلک این دنیا چیز محقّر است از ملک‌هایی که توراست در پردهٔ غیب.
هوش مصنوعی: گفتم: ای خدا! سلطنت این دنیا ناچیز است در مقایسه با سلطنت‌هایی که متعلق به تو هستند و ما از آنها بی‌خبریم.
« وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ»
هوش مصنوعی: «و به من آموزش دادی تا معنای احادیث را بفهمم.»
و مرا آموختی پایان سخن‌ها را که در خواب می‌شنوم از اسرار غیب تا هم در بیداری زنده باشم و هم در خواب زنده باشم.
هوش مصنوعی: تو به من آموختی که چگونه صحبت‌ها را به درستی تمام کنم، به طوری که در خواب نیز اسرار ناپیدا را بشنوم و همزمان در بیداری و خواب زنده و آگاه باشم.
«فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
هوش مصنوعی: خالق آسمان‌ها و زمین.
چنانک زمین را از آسمان بشکافتی، همچنانک پرده غیب را بشکافتی تا من بر آستانهٔ آن نشسته‌ام، هم این جهان را می‌بینم هم آن جهان را می‌بینم.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی زمین را از آسمان جدا کنی و همچنین پرده‌ای که دنیای پنهان را می‌پوشاند کنار بزنی، آنگاه می‌توانی ببینی که من در آستانه آن نشسته‌ام و هم دنیا را می‌بینم و هم دنیای دیگر را.
« أَنْتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»
هوش مصنوعی: «تو سرپرست من در دنیا و آخرت هستی.»
دنیا و آخرت توراست، و من نیک عاشق آخرت گشته‌ام، از آنم بهره‌مند گردان! و جانم بردار که صبرم نماند.
هوش مصنوعی: دنیا و آخرت برای توست، و من به عشق آخرت دلبسته‌ام، پس مرا از آن بهره‌مند کن! و جانم را بگیر چون دیگر صبرم تمام شده است.
باز تأمّل کردم که دل بر چه نهم و چه چیز را بر زبان دارم و دم به کدام نیت زنم. گفتم که نظر کنم بر همه خوشی‌های این جهانی و آن جهانی و خواب و راحت و مزه‌ها و هست شدن بعد از نیستی‌ها. دیدم اللّه همین صفات است که یاد کرده شد، و آنکه دم می‌زنم بر نیّت ذکر اللّه، هم اللّه است.
هوش مصنوعی: دوباره اندیشه کردم که چه چیزی را در دل جا دهم و چه چیزی را بیان کنم و با کدام نیت سخن بگویم. تصمیم گرفتم به تمامی خوشی‌های این دنیا و آن دنیا، آرامش و لذت‌ها، و وجود داشتن بعد از نبودن نگاه کنم. متوجه شدم که همین ویژگی‌هایی که ذکر شده، خداوند است و آنچه که به نیت یاد خدا می‌گویم، خود خداوند نیز هست.
باز روح آدمی‌ را نظر می‌کنم، گویی که اندیشه‌های پراکنده و نظرهای پراکنده است که چون دیگ می‌جوشد و بس. و این صفات روح آدمی‌ مغلوب بدان است که آنچه یاد کرده شد از خوشی‌ها و تغییر چیزها و نیست شدن و هست شدن و خواب و راحت که اللّه همین صفات است و این معانی موجود است به ذکر اللّه. و باز این معانی روشن به گفتار و لا إله غیرک می‌شود، یعنی ای اللّه! خوشی‌های هر دو جهانی به جز از تو از کسی حاصل نشود، و هست شدن بعد از نیستی به جز از تو از کسی دیگر نباشد.
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که روح انسان به یک نوع دیگ جوشان شباهت دارد که اندیشه‌ها و نظرات پراکنده‌اش در آن به هم می‌ریزد. این ویژگی‌های روح انسان تحت تأثیر مواردی نظیر شادی، تغییر وضعیت‌ها، وجود و عدم، خواب و آرامش قرار می‌گیرد. این صفات، به نوعی به یاد خداوند مرتبط می‌شوند و وجود آن معانی روشن با گفتن "جز تو خدایی نیست" نمایان می‌شود. در واقع، این بیان نشان می‌دهد که خوشی‌های دنیا و عالم دیگر تنها از جانب خداوند به دست می‌آید و احیای زندگی پس از مرگ نیز تنها در دست اوست.
گفتم: ای اللّه! مرا هرچه باید از تو طلبم، که خواست همه را و رزق همه را تو می‌دهی، و به هرحال همه را تو دایه، که «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللَّهِ رِزْقُها» .
هوش مصنوعی: گفتم: بار خدایا! هر آنچه که نیاز دارم از تو می‌خواهم، چون تو هستی که همه خواسته‌ها و روزی‌ها را تامین می‌کنی و به نوعی همه را تحت سرپرستی خود داری، چنانکه در قرآن آمده است که برای هیچ موجود زنده‌ای در زمین نیست مگر اینکه روزی‌اش بر عهده خداست.
و من نیز از اللّه به حالت وحشت رزق موانست می‌خواهم، و از اللّه می‌خواهم تا مرا از ذات خود صورت موانست دهد. و در حال تقاضاهای شهوت، از اللّه روزی محلّ شهوت می‌طلبم، و از اللّه می‌خواهم تا مرا هم از ذات خود صورتی دهد در قضای شهوت. و در وقت مجاعت روزی غذا می‌طلبم هم از ذات اللّه، تا مرا صورت غذا دهد هم از ذات خود. و می‌گویم که ای اللّه! چو مالکم تویی، من به که بازگردم؟ و هرچه طلبم از که طلبم؟ و در وقت بی‌کاری از اللّه روزی یاری می‌طلبم تا بر در او روم و بر او درآویزم و گرد او گردان شوم. و در وقت نماز روزی تعظیم از اللّه می‌طلبم. و تن خود را فربه می‌دارم از این نعمت‌ها که گفتم، و نعمت من و روزی من که از اللّه می‌طلبم این است.
هوش مصنوعی: من از خداوند می‌خواهم که در حالت ترس و نگرانی، آرامش و برکت به من بدهد. از او می‌خواهم که مرا به خود نزدیک کند. وقتی که درگیر خواسته‌های نفسانی هستم، از خدا روزی‌ای می‌طلبم که به نیازهای من پاسخ دهد و از او می‌خواهم که در این زمینه به من کمک کند. در زمان گرسنگی نیز از خداوند رزق و غذا می‌طلبم و امیدوارم که به من قوت ببخشد. به او می‌گویم که اگر تو مالک همه چیز هستی، من باید به کجا بروم و از چه کسی طلب کنم؟ در زمان بی‌توجهی و بی‌کاری، از خدا روزی‌ای می‌طلبم تا به درگاهش بروم و گرد او بچرخم. در زمان نماز، از خداوند تقرب و عزت می‌طلبم. به این طریق خود را از نعمت‌هایی که ذکر کردم سیراب می‌کنم و این نعمت‌ها و روزی‌هایی که از خدا می‌خواهم، نعمت واقعی من است.
اکنون چون اللّه را به شادی و خوشی و فرح یاد می‌کنم عجایب‌های او را می‌بینم، و چون ملالتی پدید آید باز اللّه را یاد می‌کنم تا می‌بینم که محو کردن آن هم از اللّه است. یعنی در هر دو حالت اللّه را مشاهده می‌کنم
هوش مصنوعی: زمانی که اللّه را به شادی و خوشی یاد می‌کنم، نشانه‌های حیرت‌انگیز او را مشاهده می‌کنم. و زمانی که غم و ملالی به سراغم می‌آید، دوباره اللّه را به یاد می‌آورم تا بفهمم که رفع آن نیز از جانب اوست. به عبارت دیگر، در هر دو وضعیت، حضور اللّه را در زندگی‌ام تجربه می‌کنم.
و اللّه اعلم.
هوش مصنوعی: و خداوند بهتر می‌داند.